چه دفاع عجیب و محکمه پسند و قاطعی! بهانهی آنها، متهم کردن ایشان و خونخواهی قتل عثمان بود. حال حضرت میفرمایند که از کجا میگویند؟! اگر شریک آنها بودم، پس خودشان هم بودند، و اگر نبودم و خودشان این کار را کردند، پس خودشان باید مجازات شوند.
خطبه 22:
اَلا وَ اِنَّ الشَّيْطانَ قَدْ ذَمَرَ حِزْبَهُ، وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ،
هش داريد كه شيطان گروهش را برانگيخته، و ارتش خود را از هر سو گرد آورده،
لِيَعُودَ الْجَوْرُ اِلى اَوْطانِهِ، وَ يَرْجِعَ الْباطِلُ اِلى نِصابِهِ.
تا ستمگرى به محلش، و باطل به جايش برگردد.
وَ اللّهِ ما اَنْكَرُوا عَلَىَّ مُنْكَراً، وَلا جَعَلُوا بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً،
به خدا قسم آنان ناشايستهاى از من نديدند، و بين من و خودشان انصاف ندادند،
وَ اِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ، وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ.
و از من حقى را مىخواهند كه خود ترك آن كردهاند، و خونى را مىجويند كه خود ريختهاند.
فَلَئِنْ كُنْتُ شَريكَهُمْ فيهِ فَاِنَّ لَهُمْ لَنَصيبَهُمْ مِنْهُ، وَ لَئِنْ كانُوا وَلُوهُ دُونى فَمَا التَّبِعَةُ اِلاّ عِنْدَهُمْ، وَ اِنَّ اَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلى اَنْفُسِهِمْ.
اگر در اين خونريزى همكارشان بودم پس خودشان هم از اين خونريزى نصيب دارند، و اگر بدون دخالت داشتن من خود عهده دار آن بودند عقوبتى جز بر آنان نيست، و بزرگترين دليلشان به ضرر خود آنهاست.
يَرْتَضِعُونَ اُمّاً قَدْ فَطَمَتْ، وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ اُميتَتْ.
از پستانى كه خشك شده شير مىخواهند، و زنده كردن بدعتى را كه مرده است مىطلبند.
ياخَيْبَةَ الدّاعى! مَنْ دَعا؟
آه چه دعوت كننده زيانكارى! دعوت كننده كيست؟
وَ اِلامَ اُجيبَ؟ وَاِنّى لَراض بِحُجَّةِ اللّهِ عَلَيْهِمْ، وَ عِلْمِهِ فيهِمْ.
و به چه چيز اجابت مىشود؟ من به حجت خدا و آگاهى او درباره اينان راضيم.
فَاِنْ اَبَوْا اَعْطَيْتُهُمْ حَدَّ السَّيْفِ، وَ كَفى بِهِ شافِياً مِنَ الْباطِلِ،
اگر سر برتابند تيغ تيز حواله آنان مىكنم، كه درمان ايشان از باطل است،
وَ ناصِراً لِلْحَقِّ. و مِنَ الْعَجَبِ بَعْثُهُمْ اِلَىَّ اَنْ اَبْرُزَ لِلطِّعانِ،
و يارى دهنده حق. شگفتا! از من مىخواهند به ميدان جنگ آيم،
وَ اَنْ اَصْبِرَ لِلْجِلادِ! هَبِلَتْهُمُ الْهَبُولُ، لَقَدْ كُنْتُ وَ ما اُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ،
و در نبرد با آنان صبر (استقامت) ورزم! مادر به عزايشان بنشيند، تاكنون كسى مرا از نبرد نترسانده،
وَلاَ اُرْهَبُ بِالضَّرْبِ. وَ اِنِّى لَعَلى يَقين مِنْ رَبّى، وَ غَيْرِ شُبْهَة مِنْ دينى.
و از شمشير به وحشت نينداخته. من به پروردگارم يقين دارم، و شبههاى در دينـم نـدارم.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه