ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: خداوند متعال در سه آیه به این معنا تصریح نموده است که در هر کدام وجه آن را نیز بیان نموده است و البته با تلاوت آیهی قبل، وجه مطروحه معلومتر میگردد:
«قَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ * قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (البقره، 135 و 136)
ترجمه: بگوييد: «ما به خدا، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهيم و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل آمده، و به آنچه به موسى و عيسى داده شده، و به آنچه به همه پيامبران از سوى پروردگارشان داده شده، ايمان آوردهايم ميان هيچ يك از ايشان فرق نمىگذاريم و در برابر او تسليم هستيم.»
«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ» (البقره، 285)
ترجمه: پيامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ايمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آوردهاند [و گفتند:] «ميان هيچ يك از فرستادگانش فرق نمىگذاريم» و گفتند: «شنيديم و گردن نهاديم، پروردگارا، آمرزش تو را [خواستاريم] و فرجام به سوى تو است.»
«قُلْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (آلعمران، 84)
ترجمه: بگو: «به خدا و آنچه بر ما نازل شده، و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده، و آنچه به موسى و عيسى و انبياى [ديگر] از جانب پروردگارشان داده شده، گرويديم [و] ميان هيچ يك از آنان فرق نمىگذاريم و ما او را فرمانبرداريم.
وجوه مشترک:
اگر به هر سه آیه دقت شود، وجوه مشترکی در آنها وجود دارد که عبارتند از: ایمان به الله – ایمان به وحی نازل شده (و کتاب و بالتبع ملائک نازل کننده) – ایمان به انبیایی که از سوی خداوند سبحان انتخاب شده و دریافت و ابلاغ کننده وحی هستند و ایمان به دین خدا.
«لاَ نُفَرِّقُ»
پس «لا نفرق = فرق نمیگذاریم»، یعنی در این وجود مشترک فرقی نمیگذاریم. یعنی چنین نیست که گمان کرده و یا مدعی شویم، برخی از انبیا به ایمان به الله جلّ جلاله دعوت کردهاند، و برخی به پرستش إلههای دیگر – برخی نبی خدا هستند و برخی دیگر نیستند – به برخی از جانب خدا وحی نازل شده و به برخی دیگر نازل نشده ...؛ پس مؤمن کسی است که به کل این حقایق ایمان دارد «وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ».
تفاوتها:
اما معنای «فرق نگذاشتن» یا جدا نکردن آنها از یک حقیقت و یک دیگر، بدان معنا نیست که آنها هیچ تفاوتی با هم نداشتند. بالاخره همه نبی بودند، چون دریافت وحی میکردند، اما برخی رسول بودند و برخی نبودند – از این رسولان برخی برای قومی کوچک بودند و برخی برای اقوام بزرگتر – یکی مقدم بود و یکی مؤخر – اگر چه دین خدا یکی است و آن اسلام میباشد، اما یکی شریعتی آورد و یکی به شریعت نبی و رسول دیگری دعوت میکرد [مثل حضرات ابراهیم و لوط – یا موسی و هارون]؛ و یکی هم ختم نبوت و رسالت گردید و دینش جهانی، جاودانه و همگانی شد. خب اینها همه «تفاوت» است، اما نه تفاوتی که بین آنها «فرق» ایجاد نماید، یعنی آنها را از هم جدا و متفرق نماید. همه حلقههای یک زنجیره هستند.
تفاوت انبیا در قرآن کریم:
خداوند متعال خود در قرآن تصریح دارد که آنها فرقی با هم ندارند، همه نبیالله هستند و به یک معبود و معاد دعوت میکنند [اگر چه شریعتهای متفاوت و متناسب با زمان و شرایط خود را دارند]، اما در عین حال با یک دیگر متفاوت میباشند و حتی برخی "افضل" بر برخی دیگر هستند و یا به هر کدام فضیلت ویژهای عنایت شده است. آیا همه انبیا و رسولان الهی بدون پدر و به تأیید روح القدس، از مادر زاده شدهاند؟ آیا همه خاتم النبیین هستند؟ آیا همه به کوه طور رفته و تکلم کردند؟ پس اینها همان تفاوتها در فضایل میباشد.
«تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَـكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَـكِنَّ اللّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ» (البقره، 253)
ترجمه: برخى از آن پيامبران را بر برخى ديگر برترى بخشيديم. از آنان كسى بود كه خدا با او سخن گفت و درجات بعضى از آنان را بالا برد و به عيسى پسر مريم دلايل آشكار داديم، و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم و اگر خدا مىخواست، كسانى كه پس از آنان بودند، بعد از آن [همه] دلايل روشن كه برايشان آمد، به كشتار يكديگر نمىپرداختند، ولى با هم اختلاف كردند پس، بعضى از آنان كسانى بودند كه ايمان آوردند، و بعضى از آنان كسانى بودند كه كفر ورزيدند و اگر خدا مىخواست با يكديگر جنگ نمىكردند، ولى خداوند آنچه را مىخواهد انجام مىدهد.
پس "تفاوت" وجود دارد، اما "تفرق" و گسستگی وجود ندارد.
مؤمن کسی است که به الله جل الله، وحی، نبوت، رسالت، تمامی انبیا و رسولان، کتابهای آسمانی، ملائکهی الهی و بالاخره دین خدا، که از ابتدا تا انتها "اسلام" بوده است، ایمان بیاورد و در اعتقاداتش بین آنها فرق (گسست) قایل نگردد.
قوم حضرت نوح علیه السلام، فقط پیامبر خودشان را تکذیب کردند، اما در قرآن کریم میفرماید که [با این تکذیب]، همه رسولان را تکذیب کردند «كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ / الشعراء، 105»
آیا مسلمان میتواند بگوید که من یکی از انبیاء، یا یکی از کتب آسمانی را قبول ندارم؟!
کلمات کلیدی:
قرآن