ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: کجا حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چنین سخنی فرمودند؟ اگر چه خدا مکارترین و بندگان مؤمنان خدا نیز قهرمان مکرند.
گاهی ذهن برای دریافت پاسخ سؤالهایش و فهم بیشتر، برای خودش مشکل درست میکند. از جمله مشکلات به یک معنا گرفتن چند واژهی متفاوت و یا حتی تعریف یک معنای غلط و نیز نتیجهگیری غلط و صدور حکم ناصحیح است.
مکر یعنی چه؟ و اگر امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده باشند که «اگر پای مکر وسط بیاید، من مکارترین هستم»، از کجای این بیان، این حکم استنباط میگردد که «مکر در جنگ جایز نیست؟!»
پس ابتدا به معنای واژگان، در همان ادبیات و به ویژه در فرهنگ و ادبیات آیات و احادیث باید دقت نمود.
الف – مکر: مکر در لغت، به معنای «بازداشتن از رسیدن به هدف» میباشد. بدیهی است که این بازداشتن، با اتخاذ راهکارهای متفاوت و متناسب صورت میپذیرد، از این رو "مکر" را چارهاندیشی و حیلت نیز معنا کردهاند.
آیا مکر بد است؟ خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید که کفار علیه خدا و مؤمنین، و برای جلوگیری از نفوذ دین خدا در دلها، عقول و رفتار انسانها و جوامع، «مکر» میکنند؛ خداوند متعال نیز «مکر» میکند و البته «مکر خدا»، بالاتر و قویتر است. پس مطلق مکر بد نیست.
«وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ - و [دشمنان] مكر ورزيدند، و خدا [در پاسخشان] مكر در ميان آورد، و خداوند بهترين مكرانگيزان است/ آلعمران، 54»
مکر هیچ کس، نزد خدا "مکر" نیست، چرا که اسباب و ابزار مکر هر انسانی، از مغز و ذهن و هوش خودش و دیگران گرفته، تا اسباب و لوازم خارجی، همه مُلک و مِلک حق تعالی میباشد و همه در محضر او عیان هستند. اما مکر خدا، بر دشمنانش پوشیده است و از جایی که نمیدانند مغلوب میشوند، چرا که آنها عالِم و مالک بر هیچ چیزی نیستند. مکر و اسباب مکرشان همه نزد خداست، مال خداست، جنود خداست و برای همین علیه خودشان تمام میشود.
«وَقَدْ مَكَرُواْ مَكْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَكْرُهُمْ وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ» (ابراهیم علیه السلام، 46)
ترجمه: و بىترديد آنها مكرهاى خود را (عليه پيامبران ما) پياده كردند با آنكه مكرشان (علم به آن از ازل و راه مقابله با آن در دنيا و كيفرش در آخرت) در نزد خداوند است هر چند مكرشان به شدتى بود كه از آن كوهها از جاى بركنده مىشد.
ب – خدعه: برای خدعه نیز معانی مترادفی نقل شده است که در کلمه به ریشه «فریب» دادن میرسد. از این رو "خدعه" را به مکر و حیله نیز ترجمه کردهاند، اما به طور حتم، معنای «بازداشتن با راهکارها» با «فریب» که خودش یکی از راهکارهاست، متفاوت میباشد.
در قرآن کریم میفرماید که کفار سعی در فریب خدا و مؤمنین را دارند:
«يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ» (البقره، 9)
ترجمه: مىخواهند خدا و كسانى را كه ايمان آوردهاند فريب دهند، با آنكه جز خودشان را فريب نمىدهند و نمىفهمند (شعورش را ندارند).
شعور، از ماده شَعَرَ، به معنای نازکی است، چنان که مو را نیز شعر میگویند و سرودهها را نیز اشعار میگویند، چرا که نازک بینی در آن به کار رفته است. یعنی بصیرت لازم است و کفار این بصیرت و نازک بینی را ندارند (وَمَا يَشْعُرُونَ).
آیا خدعه بد است؟ مطلق خدعه نیز بد نیست، چنان که مطلق مکر و حتی مطلق نفاق نیز بد نیست. بلکه هنگامی بد میشوند که با هدف بد و نیت بد و علیه حق به کار روند.
انسان در همه موارد، مکر (چارهاندیشی) میکند و در بسیار از موارد نیز مجبور است که مکر خود را در خدعهای قرار دهد [برای همین معنانی مکر و خدعه بسیار به هم نزدیک هستند]. به عنوان مثال: کودکی بیمار است، پزشک یا پرستار میخواهد به او آمپولی بزند، اما پدر یا مادر همراه، حواس کودک را متوجه چیز دیگری میکنند. آیا این بد است؟ یا نه تنها خوب، بلکه لازم هم هست.
آیا اگر در جنگ، موازی کشتیها، موتور حراراتی بزرگتری راه انداختند تا موشکهای کروز در تعقیب مرکز حرارتی، به آنها اصابت کند و نه به کشتیها، کار بدی است؟!
"غَدر" چیست؟
اما در کنار مکر و خدعه، «غَدر» هم وجود دارد که به معنای خیانت است و خیانت همیشه بد و مذموم میباشد. بدیهی است که خیانت، همیشه در مقابل پذیرفتن یک عهد و تعهد و بالتبع بر دوش داشتن یک امانت است.
جنگ سراسر، مکر و خدعه و نفاق است:
پس از رویایی امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام با عَمْرو بْن عَبْدِوَدّ که پهلوان بیهمتا و نامی عرب بود و کشته شدن او، ایشان بازگشتند و حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله از ایشان پرسیدند: «یا عَلِی مَاکَرْتَهُ؟» یعنی: یا علی! با او مکر کردی؟ و ایشان در پاسخ عرض میکنند: «نَعَمْ یا رَسُولَ اللَّهِ، الْحَرْبُ خَدِیعَة»؛ یعنی: بله یا رسول الله، همانا جنگ خدعه است. (تفسیر القمی، ج 2، ص 185)
*- همین که حضرتش میپرسند: «مکر کردی؟" و ایشان پاسخ میدهند: «جنگ خدعه است»، نزدیکی معنای این دو واژه به یک دیگر را میرساند.
*- همین که حضرتش نه کار امام را تقبیح مینمایند و نه بیان او را نقد مینمایند، یعنی درست است. در واقع امیرالمؤمنین علیه السلام، نزد حضرتش (به قول ما) درس تئوری و عملی پس داد، چرا که خود ایشان بارها فرمودند «الْحَرْبُ خُدْعَةٌ – جنگ خدعه است / مسند البزّار، ج 4».
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام میفرمایند: «در نبرد، بر حیلهات بیشتر از نیرو و توانت اعتماد کن / ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 312».
امروزه:
امروزه نیز همین طور است. مکر، خدعه و حیله جنگی، چه در جنگ نرم و چه در جنگ سخت، به مراتب بیش از نیروهای عملیاتی یا نظامی و تجهیزات و تسلیحات کاربرد دارد. شبکههای تلویزیونی و اینترنتی – شبکههای مجازی – قلم و کتاب و تدریس – مطبوعات و فیلم ...، و هم چنین انواع سلاحهای جنگی دریایی، خشکی و هوایی، همه ابزاری است در دست انسان، برای تحقق همان «مکر»هایش. چاره جویی برای این که حریف را بازدارد و هدف خود را محقق نماید و معمولاً بدون خدعه، نمیتواند از این ابزار استفاده کند.
هدف از اشاعه اینگونه شبهات:
دقت کنید که با توجه به نشر گستردهی شبهه فوق، معلوم میشود که هدف یا اهدافی مدّ نظر است و صرفاً یک سؤالی که پاسخی دارد نمیباشد.
دشمن همیشه یک یا چند سویه حمله میکند، از تیرهای دو یا سه یا چند شعبه استفاده میکند. در این شبهه نیز از یک سو میخواهد بگوید: چون امیرالمؤمنین علیه السلام، در جنگ خندق و رویارویی با عَمْرو بْن عَبْدِوَدّ، خدعه کرد، پس خیلی کار بدی کرد! پس [العیاذ بالله] علم و حکمت و عصمت ندارد– از سویی دیگر به ما القا کند که:
«اگر مؤمن و صادق هستید، باید بسیار صاف، ساده و ابلهانه و بدون هیچ فکر، مکر و حیلهی جنگی وارد میدان شوید، تا ما شما را راحتتر و سریعتر از پای درآوریم.»
و البته باید گفت: خیر، مؤمن هم شجاع است، هم بصیر است، هم کیّس است، هم مکر دارد و خدعه جنگی نیز بسیار دارد.
آیا امام فرمودند: مکر بد است و اگر نبود من مکارترین هستم؟
البته که امیرالمؤمنین علیه السلام، باب علم و حکمت الهی میباشند و در مکر (چارهاندیشی) در تمامی امور و نیز خدعهی جنگی، رودست ندارد، اما چنین نفرمودند، بلکه کلمه «غَدر» . سپس [فجر، فجور، فاجر] را به کار بردند که معنای خیانت دارد و با مکر و خدعه متفاوت است. ایشان فرمودند:
«وَ اَللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي وَ لَكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ وَ لَوْ لاَ كَرَاهِيَةُ اَلْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَى اَلنَّاسِ وَ لَكِنْ كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ يُعْرَفُ بِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ وَ اَللَّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِالْمَكِيدَةِ وَ لاَ أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِيدَةِ» (نهج البلاغه، خطبه 200)
«به خدا قسم معاويه زيرك تر از من نيست، ولى او خيانت مىورزد و گناه مىكند، و اگر غدر و خباثت (فجور) نکوهیده نبود من از همه (در این کار) برتر بودم، ولى هر خیانتی معصيت است، و هر معصيتى نوعى كفر است، و هر خبیثکاری (فاجری) را در قيامت نشانهاى است كه به آن شناخته مىشود. سوگند به خدا كه من با مكر و حيله غافلگير نمى شوم، و با شدّت و سختى ناتوان نمى گردم.» (نهجالبلاغه، خطبه 200)
سؤال کوتاه و نشانی (لینک) پاسخ برای ارسال به دوستان در فضای مجازی:
میگویند: حضرت علی علیه السلام، در جنگ خندق، با عمرو بن عبدود مکر کرد و او را فریب داد؟ در حالی که مکر و فریب، در جنگ هم جایز نیست. (پاسخ ایکس – شبهه)
http://www.x-shobhe.com/shobhe/6844.html
کلمات کلیدی:
گوناگون ولایت (امام علی) جنگ و جهاد