ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: حالا اگر قبول نکنیم که خداوند به مردم اختیار داده چه میشود؟
آیا دیگر قدرتمند حاکم نمیگردد و یا ظلمی اتفاق نمیافتد؟ یا آن که اولاً گناه ظلم به گردن خدا میافتد؟ ثانیاً ظالم تطهیر و ظلمش توجیه میشوند؟ ثالثاً همه تسلیم میشوند و میگویند این سلطه ظالم بر ما، یا قوی بودن آنها و مستضعف شدن ما، اراده و جبر الهی است و ...؟
این منطق یزید بود که برای تطهیر خودش از یک سو، توجیه جنایاتش از سوی دیگر و اغفال مردم از سوی سوم، به حضرت زینب علیهاالسلام گفت: «دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟!»
به چند نکته دقت کنیم:
الف – خدا به احدی اختیار محض نداده است، بلکه "جبر و اختیار" با هم است؛
ب – اعطای اختیار از جانب خدا به انسان، به معنای سلب اختیار از خودش نمیباشد؛
ج – اختیارِ اعطایی و امانتی به انسان نیز نه تنها از حیطهی مالکیت، حاکمیت و ربوبیت الهی خارج نمیباشد، بلکه بسیار بسیار محدود است.
د – اگر دقت کنیم، میبینیم که حوزهی اختیار بیشتر (حتی در امور مادی روزمره)، بیشتر در عرصهی «انتخاب» است و وقتی انتخاب کرد، دیگر چند و چون و آثار و عواقب آن نیز اجباری میباشد. حتی وقتی اختیار میکنید که چیزی را بخورد، پس از خوردن در آثار آن اختیار ندارد، نمیتواند بگوید که من چربی میخورم تا لاغر شوم - بازی میکنم تا عاقل و بصیر شوم، گناه میکنم تا به خدا تقرب جویم و ... .
ﮪ – "اختیار انسان" قوانین حتمی الهی را تغییر نمیدهد.
همان طور که انسان نمیتواند با اختیار خودش جایگاه کهکشانها و قوانین حاکم بر آنها را تغییر دهد، نمیتواند با اختیارش نظامات قطعی در هدایت و ضلالت را تغییر دهد. به عنوان مثال: نمیتواند قانون «جاء الحق و زهق الباطل» را تغییر دهد – نمیتواند قانون «إن تَنصروا الله یَنصُرکُم» را تغییر دهد – نمیتواند مانعی برای تحقق وعدههای الهی شود. اختیار محدود است.
و – اگر فرمود: تا انسان خودش نخواهد، شیطان [چه ابلیس و چه شیاطین انس و جن و چه قدرتهای شیطانی] نمیتواند بر او سلطه یابد؛ یعنی نمیتواند سلطه یابد (به لینکهای ذیل مراجع نمایید). اگر چنین نبود که هیچ پیامبری نمیتوانست مردم را به توحید دعوت کند و موفق هم بشود. بالاخره وقتی نبی و رسولی میآید، قدرت دست حاکمان مستکبر، ظالم و صاحبان «زر و زور و تزویر» میباشد و مردم هم اکثراً کافر، مشرک و عبد و عبید حاکمان میباشند.
ز – بله، قدرت همیشه حاکم است، اما "قادر متعال و مطلق" اوست و قوانینی را حاکم کرده که مؤمن به قدرت برسد. ایمان یعنی در امنیت قرار گرفتن. قوانینی را حاکم نموده که مستکبر، کافر، مشرک و منافق هلاک گردند ...؛ و راهکارهایش را نیز بیان نموده و ولایت خود را در «اولی الامر منکم» تسری بخشیده و همه را دعوت به «اعتصام به حبل الله» که امام امت است نموده و ... . پس اگر شخص یا جامعهای مطیع نگردد، خودش به ظالم قدرت بخشیده و آن را بر خودش مستولی کرده است. یعنی با اختیار خودش را ضعیف کرده – با اختیار به دیگری قدرت بخشیده و با اختیار او را بر خودش حاکم کرده است. هر موقع نخواهد، آن قدرت شیطانی پوشالی سقوط میکند.
مرتبط:
*- میپرسند: چرا به شیطان اختیار داده شده است که انسان را منحرف نماید؟ (13 آبان 1392)
*- چرا امتیازات داده شده به شیطان (ابلیس) بیشتر از انسان است؟ (4 شهریور 1394)
توجه!
کانال رسمی تلگرام پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات
تلگرام را به آخرین نسخه به روز نمایید - برای عضویت بر روی آدرس زیر کلیک نمایید.
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه