پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): چه کسی میتواند احکام اسلام را بفروشد؟! چه کسی میتواند احکام اسلام را بخرد؟! احکام را چه اجرا بکنند و یا نکنند، سرجایش هست. اگر احکام اسلام قابل خرید و فروش بود، کفار و مستکبرین، چهارده قرن به خود زحمت مسلمان کُشی نمیدادند، بلکه یک جا احکام را میخریدند.
بیتردید بسیاری از انسانها، چه نماز بخوانند و چه نخوانند - و چه پول داشته باشند یا نداشته باشند و چه هزینه بکنند و یا نکنند، همین الان نیز در جهنم هستند [وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ - همانا دوزخ كافران را فرا گرفته است / التوبة، 49] و بلافاصله و بدون وقفه پس از مرگ به جهنم برزخی تشریف میبرند و در قیامت نیز جایگاهشان آتشی است که از دل خودشان برافروخته شده، چنان که در دنیا نیز سعیشان به آتش کشاندن و به آتش بردن مردم بود.
پس، اگر اسلام و احکامش قابل خرید و فروش بود، کفار لحظهای درنگ نمیکردند و در عین انکار و عناد، احکام را میخریدند تا خیالشان از معاد احتمالی (که عقل و قلب بر آن گواهی میدهد) نیز راحت باشد.
این عده کسانی هستند که در ضد تبلیغ علیه السلام، با چند و چون هیچ موضوعی کاری ندارند، بلکه با عناد، لجاج، حرص و کینهی تمام، علیه اسلام و مسلمین شمشیر کشیدهاند - هدفی به جز ایجاد اعوجاج [بدون علم] در راه مردم ندارند - و البته ابزاری نیز به غیر از "سخن بیهوده" ندارند، لذا تمام انرژی و فعالیتشان را صرف شایع و رواج ساختن "حرف مُفت" میکنند، البته چنان که بیان شد، بدون علم.
« وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ » (لقمان، 6)
ترجمه: بعضى از مردم گفتار بازيچه (سخن بیهوده، حرف مفت) را میخرند، تا بدون علم مردم را از راه خدا گمراه كنند، و راه خدا را مسخره گيرند، آنان عذابى خفتآور دارند.
الف – همانطور که خودش هم قید کرده، برخی از معوضها در "احکام" میباشد، اما اصل در اسلام اعتقادات است که قابل خرید و فروش و حتی اکراه و اجبار نیز نمیباشد.
پس آن که اعتقادی به توحید و معاد و اسلام ندارد، هیچ فرقی نمیکند که روزه بگیرد یا کفاره بدهد، در هر دو حال کارش باطل است.
ب – اگر کسی بر اثر طغیان نماز را ترک نموده باشد، قضای آن بر پسرش واجب نمیباشد.
ج – اگر کسی اهل طغیان نباشد، ولی نماز قضا داشته باشد، ادای آن بر پسرش واجب میشود؛ پس با پول دادن، نماز ادا نمیشود، بلکه باید قضای آن به جای آورده شود.
د – اگر کسی نتواند نماز قضای پدر را خودش ادا کند، میتواند این کار را به دیگری بسپارد. الزامی به پول نیست، ولی اگر او بابت زمانی که گذاشته، اجر و مزدی بخواهد، جایز است. اما باز هم نماز قضایی که او میخواند، جایگزین شده است، نه پول. اگر کسی یک میلیون تومان نیز برای دو رکعت نماز قضا شده بدهد، تا آن نماز اقامه و ادا نشود، پول جایگزین آن نمیگردد.
ﮪ – قضای روزهی کسی که بر اثر طغیان روزه گرفتن را ترک کرده بود، بر فرزندش واجب نیست.
و – کفارهی روزهخواری عمدی، برای هر روز، معادل شصت روز کفاره میباشد. البته مجبور نیست که الزاماً کفاره دهد، بلکه میتواند روزههای قضایش را بگیرد؛ برای کسی که عمداً روزهخواری نمیکند، بلکه به هر دلیل مشروعی از این توفیق بازمانده است، عبادت جایگزین گذاشتهاند، مثل سیر کردن گرسنه در راه رضای خدا. پس پول جایگزین روزه نشده است. بلکه عبادتی، جایگزین عبادت دیگری شده است.
ز – در این موارد، به صراحت قید شده که اگر نمیتواند روزه بگیرد و یا نمیتواند کفاره بدهد، استغفار کند. پس کسی به خاطر پول نداشتن به جهنم نمیرود. اما اگر صد میلیارد هم داشته باشد، اما اعتقاد نداشته باشد، خود را ملزم به احکام الهی نبیند، حتماً معذب میگردد؛ و اگر کسی روی به دشمنی و لجاج بیاورد، حتی اگر صدها میلیارد دلار نیز بدهد، جبران یک کلمه را نیز نمیکند. اما استغفار و توبه، پاک کننده و جبران کننده است.
ح – جزیه فقط از غیر مسلمانی که در حکومت اسلامی، تحت ذمه است اخذ میشود، چرا که اهل ذمه، بسیاری از زکاتها را نمیپردازند، بسیاری از شئون را رعایت نمیکنند، اما در عین حال از فضای امن ایجاد شده در سایه ایمان و اسلام مردم، بهره میبرد. (و البته آن جزیه نیز اگر حاکم تشخیص دهد و لازم بیاید – چه بسیار اتفاق افتاده و میافتد که حکومت از بیت المال برای اهل ذمه هزینه کند).
پس به هیچ وجه، پول جایگزین اعتقاد و ایمان نگردیده است که گفته شود یا ایمان بیاور و یا پولش را بده! بلکه جایز است که گفته شود: یا از مملکت اسلامی بیرون برو، و یا مالیاتش را بده.
*- در هر حال به هیچ وجه جزیه (پول)، جای اعتقاد، اسلام، ایمان، تقوا و ... را نمیگیرد، بلکه فقط بخشی از خسارات وارده بر جامعه اسلامی را جبران مینماید، و یا بخشی از دیون و هزینههای اضافی تحمیل شده بر جامعه اسلامی را جبران مینماید و ... .
ط – قصاص و دیه، برای قاتل است. پس اصل این است که قاتل قصاص شود. اما دیه رحمتی است تا او قصاص نگردد و به خانوادهی دیگری نیز آسیب نرسد. خب این که خیلی خوب است. و البته باید توجه شود که "قصاص" نیز همیشه و همه جا نیست، چنان که اجباری نیز نمیباشد.
اگر کسی امنیت جامعه را بر هم زند، ایجاد خوف و وحشت کند، فساد در زمین کند (مثل مفسد اقتصادی) و ...، به اشد مجازات محکوم میگردد، اگر چه کسی را نیز نکشته باشد و اگر یک یا چند نفر را نیز بکشد، ممکن است حکم دیه به جای قصاص، برای او صادر نگردد.
نتیجه:
پس، نه اعتقادات قابل خرید و فروش هستند – نه احکام الهی قابل خرید و فروش هستند و نه بهشت و جهنم (مانند برخی از ادیان) قابل فروش میباشند. منتهی در برخی از احکام، مابهازایی (نه جایگزین) به صورت جریمه تعیین شده است که در تمامی قوانین دنیا وجود دارد.
نتیجه دیگر آن که (به آنها بگویید): اگر ایمان و اعتقاد نداشتی باشی، اگر پیروی از احکام نفس حیوانی خودت و دیگران را جایگزین پیروی از احکام الهی کنی، اگر به غیر از کفر، انکار و تکذیب، دشمنی نیز بکنی، اگر به غیر از دشمنی، تحریف کنی و فریب بدهی، به اندازه قارون یا راکیفلر هم داشته باشی، جهنم حتمی است.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
(فضای مجازی): دقت کردهاید که احکام اسلامی قابل خرید و فروش است؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7330.html
عضویت در کانال «پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه)»
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام نماز