پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
میدانیم که قرآن کریم کلام الله است و از خداوند متعال چه در فعل و چه در قول، "زیادی و غلط" صادر نمیگردد. یکی از آیات مورد بحث و ترجمه آن به شرح ذیل میباشد:
« إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ » (الأعراف، 54)
ترجمه: پروردگار شما خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد سپس بر عرش (و مقام تدبير امر اشياء) بر آمد، شب را با روز مىپوشاند در حالى كه روز، شتابان شب را مىجويد و (نيز) خورشيد و ماه و ستارگان را بيافريد در حالى كه رام فرمان اويند، هان! از آن او است آفرينش و امر، پر بركت است پروردگار جهانيان.
الف – "ثمّ" یا سپس، همیشه به معنای قبل و بعد زمانی نمیباشد، بلکه گاه به تقدم و تأخر اشاره دارد و گاه به مراحل و رتبههای گوناگون و ... تعلق میگیرد.
ب – هم چنین میدانیم که "عرش خدا"، بر عکس عرش سلاطین، تخت، بارگاه و جایگاه شکلی و صوری و قابل تصور و تخیل نمیباشد، بلکه "عرش" همان مقام فرمانروایی و "تدبیر" حق تعالی میباشد.
ج – البته که خلقت عالم از سوی خالق علیم و حکیم نیز بدون تدبیر نبوده است، اما تدبیر در خلقت امریست و تدبیر در ادارهی آن امری دیگر.
مثال – فرض کنید اراده شما بر این تعلق گرفته که مدرسه و کلاس درسی دایر کنید تا در آن سالیان سال، دانشآموزانی بیایند و کسب علم کنند. بدیهی است که از همان ابتدا و در ایجاد نیز تدبیر میکنید، اگر قصد فقط ایجاد باشد، مهندسی و ساختن ساختمان مدرسه کافیست، اما اگر قصد اداره و تحقق اهداف باشد، تمامی مراحلش را همیشه و تا آخر تدبیر میکنید و البته که مقام تدبیر در ایجاد، با مقام تدبیر در اداره متفاوت است.
د – در آیهی مورد بحث و آیات مشابه راجع به عرش و کرسی و ...، میخواهد تفاوت "عالم خلق" با "عالم امر" را تشریح نموده و تعلیم دهد. چنان که در ابتدای آیه سخن از خلق دارد [خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ]، در وسط آیه سخن از جریان و شدنهای گوناگون و مستمر در این خلقت دارد که تحت امر او انجام میشود [يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ ... بِأَمْرِهِ]، و در انتهای آیه، با تکفیکی روشن بین عالم خلق و عالم امر، میفرماید که هر دو در اختیار و تحت فرمانروایی اوست. [لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ].
ﮪ – "خلق" به ایجاد یک چیز (ایجاد ذات) میگویند که البته در آن "تقدیر = اندازهها" و تألیف به کار رفته است – امر نیز ایجاد است، اما با تعمیم آن به ذات و نیز صفات، افعال و آثار آنها؛ که البته در نهایت به یک جا ختم میشوند. پس در آیه میفهماند که هر دو تحت خالقیت، مالکیت، اختیار و مدیریت اوست. نه چنین است که خلق کرده و رها کرده باشد، چنان که برخی از نیمه ماتریالیستها میگویند: «شاید خدایی عالم را خلق کرده باشد، اما سپس رها شده است» – نه چنین است که پس از خلق، خودش محکوم صفات، افعال و آثار خلقتش باشد، چنان که یهود میگفتند: دست خدا بسته است، بلکه [لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ].
و – خداوند سبحان، عالم آفرینش را بر اساس علم، حکمت، مشیّت و قدرت خود خلق نمود؛ به هر چیزی در عالم هستی و هر ذرهای در عالم ماده، اندازهها، صفات بالفعل، صفات بالقوه (استعدادها) و امکانات لازم را بخشید؛ قوانین ثابتی چون "علیّت" را حاکم نمود؛ هر جزئی معلولِ علت خود است؛ هر فعل و انفعالی، اندازه، قوا، آثار و تأثیراتی بر دیگر اجزا و افعال دارد، اما در نهایت همه در عرش الهی تدبیر میگردد.
به قول مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله علیه: « يعنى حوادث جزئى عالم منتهى به علل و اسباب جزئى است و آن اسباب منتهى و مستند به اسباب كلى ديگرى است، همچنين تا همه منتهى به ذات خداى سبحان شود ... پس در "عالم كَون" با همه اختلافى كه در مراحل آن است، مرحلهاى وجود دارد كه زمام جميع حوادث و اسباب كه علت وجود آن حوادثند و ترتيب و رديف كردن سلسله علل و اسباب منتهى به آنجا مىباشد، و نام آن مرحله و مقام،" عرش" است. » (المیزان، ذیل آیه).
در یک کلام، "ثمّ"، تداوم ایجاد و تدبیر عالم، پس از خلقت است و بدیهی است که ادارهی مستمر هر امری، هر جزئی و هر مجموعهای، پس از ایجاد ذات آن (یا خلق آن) صورت میگیرد.
*- و البته باید توجه داشت چنین نیست که مرحله خلقت (ایجاد ذات) یک جا و در یک نوبت انجام شده باشد و "سپس" نوبت به مرحلهی اداره شدنها و آثار و ارتباطات آن رسیده باشد، بلکه خلقت و تدبیر، آن به آن در جریان است.
عضویت در کانال «پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه)»
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
قرآن