شنیدم از آیت الله فاطمینیا، از امیر المؤمنین (ع) نقل کردهاند: بنده ایمانش را کامل نکرده مگر آن که مرا به نورانیت بشناسد؛ حال اصالت این حدیث اهمیت ندارد. میخواستم بدانم این نورانیت چه مفهومی دارد؟ (سوم ریاضی / تهران)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): یک حدیث، هم سندیتش (به قول شما اصالتش) اهمیت دارد و هم فحوای بیانش و هم قصد و مقصودش. البته منظور شما قابل درک است، میخواهید بفرمایید که در این سؤال، سند حدیث مورد بحث ما نیست، بلکه در خصوص معنا و مقصود فحوای آن، یعنی شناخت امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، به «نورانیت» میپرسید.
الف – شرح واقعه این است که ابوذر غفاری از سلمان فارسی (رحمة الله علیهما)، عین سؤال شما را مطرح نمود و پرسید: «معرفت امام امیرالمؤمنین علیه السلام به "نورانیت" یعنی چه؟»، سلمان در پاسخ گفت: «بیا با هم نزد ایشان برویم و از خودشان بپرسیم». وقتی نزد حضرت مشرف شدند و بیان داشتند که برای چه آمدهاند، ایشان فرمودند:
« مَرْحَباً بِكُمَا مِنْ وَلِيَّيْنِ مُتَعَاهِدَيْنِ لِدِينِهِ، لَسْتُمَا بِمُقَصِّرَيْنِ لَعَمْرِي إِنَّ ذَلِكَ الواجب [وَاجِبٌ] عَلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ »
ترجمه: آفرین بر شما دو دوست وفادار به دین خویش که کوتاهی کننده نیستند. به جانم سوگند که آن معرفت بر هر مردو زن مومن واجب است.
سپس فرمودند:
« يَا سَلْمَانُ وَ يَا جُنْدَبُ! إِنَّهُ لَا يَسْتَكْمِلُ أَحَدٌ الْإِيمَانَ حَتَّى يَعْرِفَنِي كُنْهَ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِي بِهَذِهِ الْمَعْرِفَةِ فَقَدِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ صَارَ عَارِفاً مُسْتَبْصِراً وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْ مَعْرِفَةِ ذَلِكَ فَهُوَ شَاكٌّ وَ مُرْتَابٌ »
ترجمه: ای سلمان و ای جندَب (ابوذر)، هیچ کس ایمان را به حد کمال خویش نمیرساند تا آنکه مرا به عمق معرفتم بشناسد. سپس آن گاه که مرا به این معرفت شناخت هر آینه خداوند قلب او را با ایمان آزموده سینهاش را برای اسلام گشاده ساخته و عارفی روشن بین گردیده است . و هر کس که از شناخت آن کوتاهی نمود و به آن نرسید شک کننده و تردیدگر است.
و سپس فرمودند:
« يَا سَلْمَانُ وَ يَا جُنْدَبُ! مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِي بِالنُّورَانِيَّةِ وَ هُوَ الدِّينُ الْخَالِصُ الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ يَقُولُ مَا أُمِرُوا إِلَّا بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ هُوَ الدِّينُ الْحَنِيفِيَّةُ الْمُحَمَّدِيَّةُ السَّمْحَةُ وَ قَوْلُهُ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ فَمَنْ أَقَامَ وَلَايَتِي فَقَدْ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ إِقَامَةُ وَلَايَتِي صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ ...»
ترجمه: معرفت من به نورانیت معرفت خداوند عزو جل است و معرفت خداوند عزوجل معرفت من به نورانیت است. و آن همان دین خالصی است که خداوند درباره آن فرمودند :"و امر نشدند به چیزی مگر اینکه خدا را به اخلاص کامل ودین پرستش و از بندگی غیر از او روی بر گرداند و نماز به پا دارند و زکات بدهند و این است دین راست و استوار."(سوره البینه، آیه 5).
خداوند فرمود: امر نشدند مگر به پیامبری محمد (ص) و آن دین و آیین یکتا پرستی آسان محمدی است. و این کلام خدا که فرمود: "نماز به پا دارند"، پس هر کس که ولایت مرا به پا داشت نماز را به پا داشته است. و بر پا داشتن ولایت من سخت و دشوار است ... .
ب – پس قبل از ورود و تأمل و تفکر در متن حدیث، باید به موضوع و مقصود آن توجه نمود که همانا چگونگی "معرفت = شناخت" میباشد. شناختها چند گونه هستند، مانند:
شناخت حسّی – مثل کسی که دیگری را میبیند، صدای او را میشنود، چه بسا با او دست دهد و ...؛ این شناخت برای عاقل و سفیه، اهل علم و فضیلت و عاری از آن و دوست و دشمن یکسان است. این شناخت در گذشته فقط برای معاصرین ممکن بود، اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی در صوت و تصویر (عکس، فیلم و صدا) برای نسلهای غیر معاصر نیز ممکن شده است.
شناخت شناسنامهای – مثل این کسی در مورد شخصیتی بداند که اسمش چیست - لقب، کنیه (یا فامیلی) او چیست - پدر و مادرش که بودند - در چه تاریخی به دنیا آمده است - کجا زیسته است؟ و چه در تاریخی، کجا و چگونه از دنیا رفته است. این شناخت نیز برای همگان، از گذشتگان و نسلهای بعدی ممکن است؛ دوست و دشمن نیز ندارد.
شناخت تاریخی – در این شناخت، سیره و سبک زندگی یک شخصیت – حوادث دوران حیاتش – و مواضع و عملکردهای او در هر موقعیت و موقفی مورد مطالعه قرار میگیرد که البته بسیار مهم و لازم است، ولی باز هم برای معاصرین و آیندگان، دوستان و دشمنان، پیروان و کسانی که نه دوست هستند و نه دشمن، بلکه محقق در تاریخ هستند ممکن میباشد.
شناخت حقیقی – این نوع از معرفت، به ویژه درباره اهل عصمت علیهم السلام، بسیار کار دشواری است؛ چنان که خود آنها مکرر تصریح کردند که «شناخت کُنه این حقیقت برای شما ممکن نیست». نه عقل به تنهایی پاسخگوست و نه علم و نه حتی قلب به تنهایی، بلکه جمیع جهات و مجموعه شرایط لازم است تا «معرفت حقیقی» به ویژه نسبت به خداوند سبحان، پیامبر عظیم الشأن، امیرالمؤمنین، فاطمه زهراء و سایر اهل عصمت علیهم السلام حاصل شود.
یک مثال روشن:
مؤمن و کافر، مسلمان و غیر مسلمان، متقی و فاجر، با سواد و بیسواد و ... همه میتوانند با نماز آشنا شوند و حتی اقامه نماز کنند.
شناخت ارکان و احکام نماز صحیح برای همگان ممکن است، با طهارت و سر وقت رو به قبله ایستادن نیز برای همگان ممکن است، تکبیر و قیام و قرائت و رکوع و سجود و سلام نیز برای همگان قابل شناخت، فراگیری و انجام است، اما هر کسی نمیتواند "حقیقت" نماز را درک کند، "نور" نماز را ببیند و با آن "نور" به معراج رفته و تمامی حقایق عالم هستی را ببیند، در حالی که «نماز، معراج مؤمن است». این "نور" نماز است که روشنگر و هدایت کننده است، نه فیزیک آن.
شناخت به نورانیت:
نمیتوانیم در این مجال محدود، وارد مبحث «شناخت به نورانیت» شویم، ابتدا باید ابتدا "نور" و مراد از آن را بدانیم، پس همین قدر اشاره میشود که "نور" چه در تعریف فلسفی و چه در تعریف فیزیکی آن، چیزی است که به خودی خود روشن و مشهود است و سبب پیدا شدن و پدیدار شدن سایر اشیاء میگردد.
به مباحث و طرق و مراتب خداشناسی توجه کنیم. یکی از طریق استدلالهای عقلی [مثل علیت] اثبات وجود میکند – دیگری از راه فطرت و قلب وارد میشود – دیگری با هیچکدام کاری ندارد و میگوید دلم گواهی میدهد ...؛ اما مراتب همه اینها فرق دارد با آن کسی که حقیقت « اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ – خدا نور آسمانها و زمین است / النّور، 35» را درک مینماید.
اوست که میفهمد: خدا حقیقتی روشن است و هر پدیدهای به نور او پدیدار شده است؛ خود شناخته شده است و همه چیز به او شناخته میشود. هستی اوست و همه چیز قائم به اوست.
اوست که میفهمد: « مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ... مَثَل نور او مانند چراغدانى است كه در آن چراغ پرفروغى است ... / همان» یعنی چه؟
اوست که درک میکند: خلق خدا، دین خدا، کتاب خدا، پیامبر خدا و امام و حجت خدا، همان نور خداست.
اوست که میفهمد: « نُّورٌ عَلَى نُورٍ » یعنی چه؟ و معنا و مقصود « يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاء ... - خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مىكند / همان» یعنی چه و چه میفرماید؟
معرفت امیرالمؤمنین علیه السلام به نورانیت:
شناخت امیرالمؤمنین، حضرت امام علی علیه السلام به "نورانیت" نیز نه تنها از همین سنخ، بلکه شناخت حقیقت این "نور" و شناخت نور الله جلّ جلاله میباشد، لذا در این خطبه فرمود: شناخت الله جلّ جلاله، شناخت من به "نورانیت" است که جز برای بندگان و عبّاد خالص، حاصل نمیگردد؛ و افزود که خداوند متعال امر به عبادت خالصانه نموده است، پس این عبادت که حاصلش این شناخت است، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است و بدون آن، ایمان کامل نمیگردد.
برخی از فرازها:
سپس ایشان به حقیقت برخی از مقامات و مراتب خود اشاره نمودند و البته این بیان را با قید، تأکید و تصریح در "بنده بودن" آغاز کردند تا ذهنها دچار افراط و تفریط نگردد؛ برخی انکار نکنند و برخی دیگر او را خدا (یا ربّ) ننامند:
« اعْلَمْ يَا أَبَا ذَرٍّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتُهُ عَلَى عِبَادِهِ لَا تَجْعَلُونَا أَرْبَاباً وَ قُولُوا فِي فَضْلِنَا مَا شِئْتُمْ فَإِنَّكُمْ لَا تَبْلُغُونَ كُنْهَ مَا فِينَا وَ لَا نِهَايَتَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَعْطَانَا أَكْبَرَ وَ أَعْظَمَ مِمَّا يَصِفُهُ وَ أَصِفُكُمْ أَوْ يَخْطُرُ عَلَى قَلْبِ أَحَدِكُمْ فَإِذَا عَرَفْتُمُونَا هَكَذَا فَأَنْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ. »
ترجمه: ای اباذر بدان که من بنده خدای عز و وجل و خلیفه او بر بندگانش میباشم. ما را به مثابه خدایان قرار ندهید و دیگر هر چه میخواهید در فضیلت ما بگویید [که] به کنه و حقیقت و منتهای آنچه در ما وجود دارد نمیرسید. و خدای عز وجل به مابزرگتر و عظیمتر از آنچه که خود وصف مینماید و آنچه من توصیف میکنم و یا به دل هر یک از شما خطور میکند عطا نموده است. پس آن گاه ما به اینگونه شناختید مومن میباشید.
***- همانطور که فرمودند: لازم است که همگان این خطبه را بخوانند، در فرازهای آن تأمل و تفکر کنند، با سایر علوم قرآنی و حدیثی و عقلی خود تطبیق دهند تا هماهنگیها را بیابند و کلید بسیاری از علوم معرفتی را به دست آورند، و بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است که ایشان را چنین بشناسند و چنین ایمان بیاورند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
امیرالمؤمنین (ع): «ایمان بنده کامل نمیشود تا مرا به نورانیت بشناسد» یعنی چه؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7457.html
- تعداد بازدید : 6259
- 16 فروردین 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن ولایت (امام علی)