پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متأسفانه نه تنها در آمار جمعیت شیعه و سنّی در ایران تفاوت وجود دارد، بلکه در تمامی دادههای آماری، این تفاوت دیده میشود.
شاید بتوان گفت که دو علت مهم «علمی» و سپس «سیاسی – تبلیغاتی»، مهمترین علل و دلایل ارائهی آمارهای گوناگون میباشند (که علت دوم در تمامی جهان سبب ارائه آمارهای گوناگون شده است و اختصاصی به ایران ندارد).
*- از یک سو به رغم رشد علمی و کارکرد مرکز آمار، هنوز تمامی آمارها، دقیق نمیباشند؛ حال چه مربوط به جمعیت باشند، چه تقسیم بندی اقشار جمعیتی [پیر، جوان، باسواد، بیسواد، ثروتمند و میانه و فقیر، شیعه و سنّی، کارفرما و کارگر و ...] و چه موضوعات دیگر.
*- اما از سوی دیگر، آمار (ارائه اعداد و ارقام)، یکی مهمترین ابزارها و کاربردیترین سلاحهای تبلیغاتی میباشد که دوست و دشمن از آن استفاده یا سوء استفاده مینمایند. حال خواه ارائه آمار مربوط به رشد اقتصادی، افزایش یا کاهش تورم و بیکاری، صادرات و واردات ... باشد، یا آمار جمعیتی بر اساس دستهبندیهای گوناگون، از جمله ادیان و مذاهب. خواه آمار توسط یک مؤسسه بین المللی یا ملی اعلام شود و خواه مقامات و شخصیتهای سیاسی ارائه دهند و یا با ارقام بازی کنند.
الف – در یک جدول آماری، در زمان جمعیت 62 میلیونی ایران، جمعیت اهل تشیع حدود (50.800 میلیون) و جمعیت اهل تسنن حدود (5.300 میلیون) اعلام شد، در آمار دیگری، جمیعت اهل تشیع حدود (50.300 میلیون) و جمعیت اهل تسنن حدود (8.800 میلیون) نفر اعلام شد (که البته رسمی و دقیق بودن هیچکدام معلوم نیست)، بالاخره در یک جمعیت محدود، سه و نیم میلیون اختلاف وجود دارد که در عرض یک سال، نه قابل سر به نیست کردن هستند و نه قابل تولید مثل به این تعداد!
ب – اما آن چه مسلم است "تناسب" این جمعیت میباشد که ممکن است در شرایط گوناگون بین 1 تا 2 درصد تغییر کند. نسبت جمعیت اهل تشیع و اهل تسنن در ایران، تقریبا (ده به یک) میباشد. یعنی اهل تسنن، بین 9 تا 11 درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند.
پس اگر جمعیت ایران هم اکنون 80 میلیون باشد، بین 7 تا 9 میلیون از آنان را مسلمانان اهل تسنن تشکیل میدهند.
تغییر تناسبها:
با گسترش ضدتبلیغ علیه زاد و ولد در سرتاسر ایران از یک سو و حمایت مالی و تبلیغاتی وهابیت در ازدیاد زاد و ولد اهل تسنن در ایران [که غالباً در دور تا دور نوار مرزی ایران زندگی میکنند] از سوی دیگر، تناسب این دو جمعیت در یک شیب تند یا کند، متغیر میگردد.
نکته:
فرض دشمنان (امریکا و بالتبع وهابیهای سعودی که نه شیعه هستند و نه سنّی) بر این است که بتوانند بافت ساختار جمعیتی ایران را از هر حیث و به ویژه دینی و مذهبی تغییر دهند.
هدفگزاری و جهتگیری این تغییر شامل تمامی بافتها و ساختارها و طبقات میباشد. مثل زیاد کردن فاصله طبقات اقتصادی – فاصله نسل قدیم با نسل جدید – فاصله شاغل با بیکار و ... .
در تغییر دادن بافت جمعیتی به لحاظ دین و مذهب، بر این گمان هستند که اگر فاصله آماری شیعه و سنّی تغییر یابد و اهل سنّت جمعیت بیشتری پیدا کنند، میتوانند به وسیله آنان، ساختارهای کلیدی، مانند: مجلس خبرگان – مجلس شورای اسلامی و دولت را تغییر دهند.
اما از یک سو غافلند که بالاخره این مردم به هر دین و مذهبی که باشند "ایرانی" هستند و اقشار خودفروخته به اجنبی در میان آنان بسیار کم هستند – و از سوی دیگر به شکست در تجربیات گذشته خود در ایران، جهت ایجاد اختلاف مذهبی توجه ندارند.
دشمنان اسلام، مسلمین و ایرانیان، در سیاست تفرقه و تقابل اقوام و مذاهب اسلامی، حتی تاحد به جان هم انداختن آنها، همه جا موفق بودهاند به جز ایران. لذا بر این باورند که این ترفند بالاخره باید در ایران نیز همان نتیجه را برایشان حاصل نماید. حال دیر یا زود؛ از این رو به رغم شکستها و به موازات تمامی سیاستهای خصمانه، اندیشه تغییر ساختار و بافت جمعیتی را نیز تعقیب میکنند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
جمعیت اهل سنت ایران چه قدر است؟ آمارهای منتشر شده بسیار متفاوت هستد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7463.html
https://telegram.me/x_shobhe
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه