پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر میفرمود: کسانی که غیب را قبول ندارند فرشتگان را دختر مینامند، این اشکال وارد بود؛ اما فرمود: «آنان که به آخرت ایمان ندارند».
قبول داشتن یک حقیقت، تحت لوای یک اسم، با شناخت و ایمان به آن متفاوت است. پس میشود که کسی خدا، قیامت، اسلام و ... را قبول داشته باشد، اما از خودش تعاریف غلط بدهد و به تعاریف خودش ایمان داشته باشد.
همیشه حق و حقیقت یکی است، اما وقتی انسان از جرگه حق و حقیقت بیرون رفت، دچار "تکثر = کثرتگرایی" میشود. از این رو، در عرصهی اعتقادات نیز مبتلا به انواع و اقسام اندیشهها و باورهای غلط میگردد.
*- بسیاری خداوند متعال را به عنوان «خالق عالم هستی» قبول دارند، اما آخرت (معاد) را قبول ندارند! پس نه تنها انواع و اقسام تعریفها درست میکنند، بلکه هیچ نگرانی از عواقب آن، به ویژه در روز قیامت ندارند، چون ایمانی به قیامت ندارند.
*- اندیشههای انحرافی که نمیتوانند با استدلال عقلی وجود خدا را نفی کنند و نیز نمیتوانند در اعتقاد و باور توحیدی مردم، ایجاد اعوجاج و انحراف کنند، سعی میکنند تا در شناخت و باور درست آنها راجع به "معاد و قیامت"، خدشه وارد کنند تا بدین وسیله، آنها را به طور کلی از دین منحرف کنند.
*- یک عده میگویند: «خدای خالقی هست، اما قیامتی نیست!» - یک عده میگویند: «خالق هست، اما قیامت همین دنیاست» - «خدا هست، اما قیامت به شکل تناسخ است» - «خدا هست، اما جهنمی نیست و همه به بهشت میروند» - «خدا هست، اما اگر عذاب و جهنمی هم باشد، بسیار کوتاه مدت و کم عذاب است» - «خدا هست، معاد و بهشت و جهنم نیز هست، اما خدا ما را عذاب نمیکند» و ... . پس مشاهده میشود که همه این گروهها، در اقرار به خدا مشترک و در تعریف و ایمان به قیامت، متفاوت و حتی متضاد هستند.
*- بیتردید، اگر چه شناخت، اعتقاد و باور به «توحید»، اصل نخست و زیربنای جهانبینی توحیدی و اعتقاد موحدانه میباشد، اما این شناخت و اعتقاد درست به آخرت است که انسان را میسازد.
تعاریف غلط:
کسی که منکر است، به طور کلی تکذیب و انکار میکند، اما کسی که از یک سو نمیخواهد منکر یا کافر نامیده شود و از سوی دیگر، شناخت و ایمان درستی به مبدأ و معاد «خدا و بازگشت به سوی او» و ظهور نتایج افکار، اعتقادات و اعمال ندارد، مرتب از سوی خودش تعریف میسازد و این تعریفسازی، اختصار و انحصاری به تعریف غلط از فرشتگان ندارد.
**- برخی وجود خداوند سبحان را انکار میکنند، اما بسیاری از آنان که مدعیاند خداوند عالمیان را شناخته و باور کردهاند، از خود خدا هم تعاریف غلط میدهند!
یک گروه، عالم خلقت را تقسیم کرده و برای او شریک قائل میشوند و ضمن اقرار به خدای یکتا، میگویند: آن خدای یکتاست، اما این خدای روشنیها و این خدای تاریکیهاست – این خدای اهورا مزدا و این خدا اهریمن است – این خدای یکتاست، اما این یکی خدای باران، آن یکی خدای باد، این یکی خدا رزق و ... میباشد – یک گروه میگویند: خدا مذکر و پدر است، اما فرزندش عُزَیر میباشد – یک گروه میگویند: مذکر و پدر هست، اما فرزندش عیسی علیه السلام میباشد – یک گروه میگویند: نه تنها جنسیت دارد، بلکه جسمیت (سر، چشم، گوش، دست، پا و ...) نیز دارد – آن یکی میگوید: مغز و ذهن نیز دارد، لذا گاهی دچار فراموشی نیز میشود – و آن یکی میگوید: خدا عالَم را خلق کرده، اما دستش بسته است و دیگر هیچ کاری نمیتواند بکند و ... .
دختر دانستن فرشتگان:
بیتردید هر کس که به وجود "فرشته" اعقتاد دارد، به وجود خدا هم اعتقاد دارد، چرا که آنان را فرشتگان خدا میداند. اما عدهای گفتند که این فرشتگان همه دختران خدا هستند و برای آنان نامهای زنانه نیز انتخاب کردند. گفتند: خدا خودش «إله» است و فرشتگان «إلهه»های او هستند.
این مدعیان، اولاً باز هم برای خدا جسمیت و جنسیت قایل شدند و او را موجودی دیدند که فرزند دارد، و فرزندانش این بار دیگر پسر نیستند، بلکه دخترند و آدم نیستند، بلکه فرشتگان هستند! ثانیاً برای فرشتگان نیز جسمیت و جنسیت قایل شدند و گفتند: همه مؤنث هستند و فرزندان (دختران) خدا میباشند.
اعقتاد به معاد:
تمامی این باورهای غلط، افترا به الله جلّ جلاله، و بافتن یاوهها و ترویج خرافات (چه عمد و چه سهو)، از عدم شناخت و باور "معاد" نشأت میگیرد؛ چرا که باور نکردهاند که روزی باز میگردند و مورد سؤال و مؤاخذه قرار میگیرند و باید در مقابل آن چه از خود درآوردند و به خدا نسبت دادند، پاسخگو باشند. از این رو در مورد اینان نیز فرمود:
« اِنّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى » (النّجم، 27)
ترجمه: در حقيقت كسانى كه آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مىنهند.
« وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا » (النّجم، 28)
ترجمه: و ايشان را به اين [كار] معرفتى نيست جز گمان [خود] را پيروى نمىكنند و در واقع گمان در [وصول به] حقيقت هيچ سودى نمىرساند
« فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا » (النّجم، 29)
ترجمه: پس از هر كس كه از ياد ما روى برتافته و جز زندگى دنيا را خواستار نبوده است روى برتاب.
*** - در این سه آیه، چند توصیف از آنان و یک دستور العمل وجود دارد:
توصیفات:
1- به آخرت ایمان ندارند؛
2- قایل به فرزند داشتن خدا هستند؛
3- برای فرشتگان جنسیت و جسمیت قایل هستند؛
4- ادعاهای آنان ریشه علمی ندارد؛
5- فقط از ظنّ و گمان (مبتنی بر خرافههای خود) تبعیت میکنند؛
6- ریشه و علت این پیروی جاهلانه از گمانها و خرافاتشان نیز ریشه در هدف غایی گرفتن دنیا و حبالدنیا دارد (لذا هر حقیقتی را به میل خود و متناسب با منافع دنیوی که در نظر دارند، تعریف میکنند و به بافتههای خود اعتقاد دارند و نه آن چه حق است و خدا فرموده است و نه آن چه حکم عقل و مطابق با فطرت است).
دستور العمل:
دستور العمل در مقابل اینها فقط یک کلمه است « فَأَعْرِضْ » یعنی: پس (در نتیجه)، دروی کن.
اما از چه کسانی و چه اندیشهها و باورهایی و از چه گرایشات و نظریاتی دوری کنیم؟ از آنان که خدا را قبول ندارند؟ از آنان که معاد را قبول ندارند؟ از آنان که ملائک را دختر فرض گرفتهاند و یا ...؟
در یک جمله میفرماید: از هر کسی که از خدا روی برگردانده و یاد ما را فراموش کرده است: [فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا] – و از هر کس که جز دنیا را نمیبیند و جز رسیدن به متاع اندک و فانی دنیا، هدف و اردهای ندارد [وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا]. چرا که ریشهی تمامی انحرافات اعتقادی (نظری) و نیز عملی، همان «حبّ الدنیا» و عدم شناخت و باور آخرت میباشد. اگر چه ظاهری کاملاً خرافی یا نقابی کاملا علمی داشته باشند، و به آخر نام اندیشه آنان یک «ایسم» اضافه شده باشد تا شیک و مدرن به نظر آید.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- فرمود: «آنان که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را دختر مینامند»، مگر میشود منکر قیامت، فرشتگان را قبول داشته باشد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7521.html
کلمات کلیدی:
قرآن معاد سوره نجم