پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بیشترشان، اصلاً مسلمان هم نیستند؛ بلکه در مقابل مبلغ اندکی یا حتی مجانی، مأمور به اشاعهی این ضد تبلیغها و دشمنستاییها میباشند. حتی اگر اسم اسلام را نیز روی خودشان گذاشته باشند، به خوبی میدانند که بیربط و غلط میگویند و هیچ کدام از استدلالهای آورده شده، نه تنها منطبق با عقل و شرع نمیباشد، بلکه کاملاً مغایر با شعور و منطق آدمی و کلام خدا در قرآن میباشد – مگر این که خیلی عوام و سفیه باشند و فقط از تعصب کور برخورددار باشند، نه از اندکی تفکر و تشرع. و البته این گونه افراد نیز در غرب و شرق جهان کم نیستند، و امثال طالبان، القاعده و داعش، از همین افراد تشکیل داده میشوند.
الف – در کجای قرآن و حدیث آمده و یا چه استدلال عقلی حکم میکند که «از شاخصههای یک حکومت، تسلط آن بر مکه و مدینه میباشد؟!» و هر شخص یا گروهی که متولی حرمین شریفین (مکه و مدینه) شدند، نه تنها معصوم، بلکه قدیسانی هستند که دیگر کسی حق ندارد به آنان ایرادی بگیرد؟! و این در حالی است که خودشان در گفتار، نوشتار و عمل، به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، قرآن کریم و اهل عصمت علیهم السلام نیز ایراد میگیرند!
ب – کعبهی معظمه، از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام، کعبه و مقدس بوده است، اگر قرار بود که همیشه والیانش منتخب خدا و منزه باشند، شخص پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، کعبه را از دست والیان کافر در نمیآوردند.
پ – اگر قرار بود که هر شخص یا گروهی که والی مکه و کعبه شده است، فرستاده خدا و قدیس باشد، پس چرا آیه نازل شد که از امسال بعد، مشرکین حتی نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند؟ و به همه مؤمنان (نه شخص پیامبر) میفرماید: شما نیز به خاطر مال دنیا، نترسید که از ورود، نفوذ و سلطهی آنها جلوگیری کنید ...، و آیا وهابیت انگلیسی و آل سعود مشرک نیستند؟! دست کم در عمل که متحد و شریک "سیاسی – جنایی" امریکا، انگلیس، اتحادیه اروپا، اسرائیل و صهیونیسم بین الملل میباشند و مسلمانان را قتل عام میکند.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ » (التوبة، 28)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، جز اين نيست كه مشركان نجس و پليدند، پس نبايد بعد از امسال (سال نهم هجرت، سال نزول سوره برائت) به مسجد الحرام نزديك شوند، و اگر (به واسطه قطع رابطه با آنها) از فقر و تنگدستى بيم داشتيد، خدا اگر بخواهد به زودى شما را از فضل خويش بىنياز مىكند، حقّا كه خداوند بس دانا و با حكمت است.
** - نکند مدعی هستند که این آیه نیز منسوخ شده است؟! در حالی که اولاً خطابش به همه مؤمنین در تمامی اعصار میباشد و ثانیاً مبدأ زمانی (پس از امسال) را بدون پایان (یعنی برای همیشه) بیان داشته است.
ت – وهابیها و آل سعود چگونه والیان حرمین شریفین شدند؟ مگر قبلاً دست کفار یا انگلیسها بود؟! خیر، بلکه عثمانیها ... و خلاصه مسلمین والی بودند و پس از آن که انگلیس و تشکیلات فراماسون، عبدالوهاب را تعلیم دادند و به عربستان آوردند و میان آنها و حکومت (سعودی) معاهده بستند و سپس به تمامی مسلمانان آن سرزمین تاختند و سرزمین حجاز و حرمهایش را اشغال و حتی تخریب کردند (مثل داعش امروز)، والی شدند، خب چرا چنین کردند؟! چرا آن موقع نگفتند که خدا خواسته تا آنها والیان حرمین باشند، پس بر حق هستند؟!
ث – کفار و مشرکین (از ابلیس رجیم به بعد)، برای خدعه و فریب موحدان، مؤمنان و مسلمانان، تمامی جنایات خود را «اراده و جبر الهی» میخوانند، تا از سویی جنایاتشان را توجیه و خود را تطهیر کنند و از سوی دیگر از مقابله، جهاد و اقدام توسط مؤمنان جلوگیری کنند.
هم ابلیس لعین گفت: «خدایا تو مرا فریب دادی» - هم یزید لعنة الله به حضرت زینب علیهاالسلام گفت: «دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟» - هم پادشاهان کافر و ظالم، در عین فسق و جنایات گسترده مدعی شدند: «پادشاهی موهبتی الهی است که به ما داده است» - هم جرج بوش (پسر) مدعی شد که فرستادهی خداست - و هم وهابیت انگلیسی، در عین نوکری امریکا میگوید: «ما را خدا والی حرمین شریفین کرده است»! یعنی هم مشرکند، هم جنایت میکنند، هم مردم را فریب میدهند و هم به خدا دروغ و افترا میبندند. [پس تعریف کفر، شرک، ظلم، جرم و افترا بستن به خدا چیست؟!]
« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ » (الأنعام، 21)
ترجمه: و كيست ستمكارتر از آن كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده؟! بىترديد ستمكاران رستگار نخواهند شد.
« فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ » (یونس، 17)
ترجمه: پس كيست ستمكارتر از آن كس كه دروغى بر خداى بندد يا آيات او را تكذيب كند؟ به راستى مجرمان رستگار نمىشوند.
ج – خداوند متعال نه تنها تضمین ننموده که حرمین شریفین یا سایر مساجد و مراکز عبادتش به دست کفار نخواهد افتاد، بلکه تصریح نموده که به واسطهی مؤمنان و مجاهدان راه خدا، دست آنان را کوتاه میکند و اگر چنین نباشد، آنها حتی یک مسجد، صومعه یا مرکزی را برای عبادت و ذکر خدا باقی نمیگذارند؛ لذا فرمود به آنان که مظلوم واقع شدند، و جرمی به جز خداپرستی و نفی ربوبیت و سلطهی طواغیت و فراعنه زمان ندارند، اذن جهاد و جنگ میدهم:
« أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ » (الحج، 39 و 40)
ترجمه: به آنان كه جنگ بر آنها تحميل مىشود رخصت جهاد و نبرد داده شد، زيرا به آنها ستم شده، و البته خداوند بر يارى آنها كاملا تواناست * آنان كه از خانههاى خود به ناحق اخراج شدند (و جرمى نداشتند) جز آنكه مىگفتند: پروردگار ما خداى يكتاست. و اگر خداوند برخى از مردم را با برخى ديگر دفع نمىكرد (در هر عصرى كفار را از مجتمع دينى و امكنه مذهبى به وسيله مؤمنين دفع نمىكرد) البته ديرهاى راهبان و كليساهاى ترسايان و كنشتهاى جهودان و مسجدهاى مسلمانان كه بسيارى از اوقات نام خدا در آنها ذكر مىشود ويران مىگرديد. و بىترديد خدا هر كه را كه او را يارى مىكند يارى خواهد كرد، همانا خدا نيرومند و شكستناپذير است.
نتایج:
*- خداوند متعال تضمین نداده که هر شخص یا جریانی که مکه و مدینه را به تصرف درآورد، لابد فرستادهی خدا – منتخب خدا – قدیس و مؤید خداست.
*- خداوند متعال نه تنها هیچ گاه امر به تسلیم و تبعیت از کفر، شرک و ظلم ننموده است، بلکه دستور استقامت در ایمان و مقابله داده است؛ تا آنجا که میفرماید: اگر چه جنگ در ماههای حرام و نیز مکه مکرمه حرام است، اما اگر کفار و ظالمین در این ماهها یا این مکان مقدس به شما حمله کردند، به شدت با آنها مقابله کنید.
*- نه به حکم عقل و نه به حکم شرع، "مالکیت و تصرف"، دلیل بر مشروعیت نمیگردد، چه رسد به این که گفته شود: «لابد خداوند متعال او را برای این مالکیت و تصرف برگزیده است»؛ اگر چنین باشد که باید تمامی غصبها و مالکیتهای عدوانی از سوی اشخاص یا حکومتهای جبار را مشروع دانست.
*- این نظریههای فرعونی، یزیدی و شمری، ریشه در یهود صهیونیست دارد و در اشاعه آن هیچ قصدی به جز توجیه تجاوز و اشغال و تصاحب عدوانی وجود ندارد و اهداف کاملاً سیاسی است.
*- با این نظریه باید گفت: العیاذ بالله «خدا رژیم سفاک اسرائیل را برای تصاحب مسجد الاقصی گماشته است» - «خدا امریکا و انگلیس را برای نابودی جهان اسلام و کشتار مسلمین و تصاحب ثروتهای مادی و معنوی آنان گمارده است» - و بالتبع، «خدا حکومت مشرک و ظالمانهی آل سعود و وهابیت انگلیسی را بر مکه و مدینه حاکم کرده است ...»!
*- با این تعریفهای جعلی، لابد بهترین عبادت نیز سکوت، تسلیم، رضا و تقدیم تمامی سرمایههای مادی و معنوی به کفار میباشد! چنان که در جوامع اسلامی (اعم از شیعه و سنّی)، همین معنا را به مردم القا کرده و میکنند. میگویند: چرا اعتراض میکنید؟ چرا قیام میکنید؟ چرا حق خود را مطالبه کرده و برای بازپسگیریِ آن چه از شما غصب شده، تا پای جان (شهادت) مجاهدت و استقامت دارید؟ مگر خدا را قبول ندارید، پس کار را به او بسپارید و کنار بکشید و تسلیم ما شوید. لابد الان صلاح دیده که کفار و مشرکین و ظالمین بر شما مسلط شوند، هر گاه صلاح دیگری باشد، خودش اقدام میکند!
آیا این نظریات، شعارها و شائبههای استعماری، کمترین توجیهی در عقل و شرع دارد؟! اسلام امریکایی یا اسلام انگلیسی، اسلام ترس و تنبلی و تسلیم، اسلام ضلالت و ذلالت، یعنی همین، که کاملاً با اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، عقل و وحی (قرآن مجید)، مغایرت و ضدیت دارد.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- عدهای در جنوب، تحت تأثیر تبلیغات وهابیت، میگویند: خدا ظالمان را والی مکه نمیکند، پس آل سعود به حق و مشروع هستند؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7548.html
کلمات کلیدی:
سیاسی حج