چګونه امر به معروف و نهی از منکر بکنيم وقتی که بلافاصله يکی از سه سؤال زير را میپرسند:۱- مگر اکثريت را نمیبينی چرا فقط به من میگويی؟ ۲-مگر گناهکارترها را نمیبينی چرا فقط به من میگويی؟ ۳- مګر نداری مرا نمیبينی که حرف از سر سيری میزنی؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متأسفانه همانگونه که همگان شاهدند، از همان ابتدا، نسبت به "امر به معروف و نهی از منکر"، که یکی از واجبات دینی میباشد، ضدتبلیغ و هجمه گستردهای به راه افتاد که خود دلیل بر اهمیت و نقش آن در ساختار رو به اصلاح و رشد یک جامعه میباشد؛ و البته باید اذعان داشت که نادانیها، بد معرفی کردنها، بد جلوه دادنها در شعارها و عمل کردنها و ...، خود زمینه را برای گسترش و عمق این هجمه، مناسبتر نمود.
الف – اگر چه در فرهنگ دینی ما "امر به معروف و نهی از منکر" را انجام واجبات و ترک محرمات الهی (احکام) نسبت دادهاند، اما باید دانست که گسترهی آن به مراتب بیش از اینهاست؛ چنان که واجب و حرام و نیز مستحب و مکروه، تمامی شئون فردی و اجتماعی را شامل میگردد.
ب – هیچ جامعه و ملتی، بدون "امر به معروف و نهی از منکر" رشد و پیشرفت ننموده است، چرا که تحقق این رشد، مستلزم رعایت و مراقبت از حقوق خود و دیگران میباشد. اگر در ژنو، آشغالی روی زمین بیاندازید، پیرزن عابر، نهی از منکر میکند که نیانداز و امر به معروف میکند که این را بردار و در آن سطل زباله بیانداز! و اگر انجام ندهید، پلیس را خبر میکند. در آلمان، مردم خطای ترافیکی پنهان در نیمه شب را با برداشتن شماره پلاک، به پلیس گزارش میدهند، اما در ایران فضولی خوانده میشود و شاید به دعوا و زد و خورد نیز بیانجامد؟! و البته شاید این کمترین حد از "امر به معروف و نهی از منکر" در جوامع باشد.
ج – "امر به معروف و نهی از منکر"، تدریس نیست، پند و نصیحت و موعظه هم نیست، فضولی، گیر دادن و تحقیر دیگران هم نیست، بلکه «امر و نهی» است، پس شرایط و ملزومات خاص خود را دارد. مگر آدمی میتواند در هر کجا و در هر امری و در هر موقعیتی «امر و نهی» نماید؟!
د – داوطلبان و مشتاقان به "امر به معروف و نهی از منکر" به دیگران بسیارند، اما کمتر کسی حاضر میشود که ابتدا و بیشتر از همه، خودش را مورد «امر و نهی» قرار دهد!
ﮪ – تا میگویند: «حجاب و بدحجابی»، یک عده به یاد "امر به معروف و نهی از منکر" میافتند و تا سخن از امر به معروف و نهی از منکر میرسد، ذهن یک عده فقط متوجه بدحجابی برخی میگردد! گویی که این اصل حیاتی با گسترهی تمام شمولش، صرفاً برای مقولهی حجاب آمده است؟!
و – آقا یا خانم مدعی تدین و ایمان، وقتی به خانه یا مجلس پر زرق و برقی – یا باشگاه و مراسم سراسر گناهی – یا سفرهی چرب و شیرینی و پر اسرافی و ... دعوت میشود، نه تنها حاضر نیست حتی متذکر شود، نصیحت کند، پند دهد و ...، چه رسد به امر و نهی، بلکه حتی حاضر نیست به عنوان مخالفت و راضی نبودن، شرکت نکند؛ اما تا یک بدحجاب میبیند، تمامی غیرت دینیاش ناگهان به جوش میآید!
ز – آقا یا خانم مدعیِ تدین و ایمان، مقابل دروغ، غیبت، تهمت، شایعه و ...، اگر مشارکت نکند، دست کم لبخند رضایتبخش میزند، اما میخواهد دیگران را «امر به معروف و نهی از منکر» کند، به ویژه در خصوص حجاب!
ح – اگر به آقا یا خانم مدعی تدین و ایمان بگویند: مگر همه کارهایت را اولویتبندی نمیکنی، پس در «امر و نهی» نیز اولویت بندی کن؛ مثلاً امر و نهی، تأیید و تشویق کارهای خوب اجتماعی، اعتراض و انتقاد به مفاسد رایج شده در جامعه، از جمله «مفاسد اقتصادی» - «ازدیاد فاصله طبقاتی» - «افتراقها و اختلافات جناحی» و ...، به مراتب خطرناکتر و مضرتر هستند، نه تنها حاضر به «امر و نهی» نیست، بلکه دست به تحریف دین خدا زده و با قداست تمام مدعی میشود که «دین از سیاست جداست!» و امتدادش این است که بالتبع بگوید: «دین از اقتصاد جداست» - «دین از اجتماع جداست و ... ».
نکته: البته نمیخواهیم بدحجابی را توجیه کنیم و یا بگوییم که "منکر" نیست و تبعات سوئی برای جامعه و نسل حاضر و آینده ندارد، و حتی نمیخواهیم مانند برخی، فریب بخوریم و فریب دهیم و بگوییم: «به جای این آن»، خیر هر کدام در جای خودش است، اما میخواهیم بگوییم که «معروف» فقط حجاب نیست و «منکر» نیز فقط بدحجابی نمیباشد.
شرایط:
بیان شد که «امر به معروف و نهی از منکر»، تدریس و تبلیغ، یا ارشاد و نصحیت و موعظه نیست، بلکه «امر و نهی» میباشد، پس شرایط خاص خود را دارد.
یک – شرط اول این است که انسان نسبت به آن چه میخواهد «امر و نهی» کند، دست کم علم اجمالی داشته باشد.
دو – "علم" فقط نسبت به موضوع نیست که کسی بگوید: خب بنده اجمالاً میدانم که بدحجابی یا شرابخواری مزموم، حرام و مضر میباشند، بلکه باید به احکام این «امر و نهی»، شرایط آن و ایجابهایش نیز علم و بصیرت داشته باشد.
سه – ضروریترین شرط این است که هر کاری، باید برای خدا باشد، برای نفس – برای عادت – برای قیافه مقدس گرفتن جلوی دیگران (ریا) – برای تحقیر – خود بزرگبینی – تفاخر و دین فروشی و ... نباشد.
چهار – از شرایط دیگر "امر و نهی" این است که اقدام کننده، اگر از تأثیر قطعی مثبت مطلع نیست، دست کم با مطالعه شرایط، مخاطب، محیط و ...، احتمال تأثیر بدهد.
دقت شود که "امر به معروف و نهی از منکر"، برای محقق شدن یک غرضی میباشد؛ مثلاً غرض از تعلیم انتقال علم است – غرض از سخنرانی، بیان مطالبی به مخاطبین است – غرض از پند و نصیحت، خیرخواهی است ...، حال چه تأثیر بگذارد یا نگذارد؛ اما غرض از «امر و نهی»، انجام یا ترک انجام کاری است، پس باید دست کم احتمال تأثیر و تحقق غرض را بدهد.
پنجم – مرتکب نشدن به گناه و مترتب نشدن مفسدهی دیگر به بهانهی «امر و نهی»، از شروط میباشد؛ گاهی روش اجرای غلط، سبب جری شدن اهل معصیت در گناه میگردد – گاهی سبب لجاجت بیشتر او میشود ... و بدتر از همه آن که، گاهی این اصل سازنده و ضروری را در اذهان تخریب میکند و ... .
توجیه و انکار:
بدیهی است که وقتی خطای کسی را متذکر شوید، او برای توجیه و تطهیر خود و تکرار و تداوم کارش، بهانههای متعددی میآورد، مثل همان سه سؤالی که مطرح نمودید. اما واقع این است که "ما" مأمور تجسس دیگران نیستیم که حتماً دیگران را نیز ببینیم، یا بدتر از این را ببینیم ... و نیز مأمور به «امر و نهی» همگان نیستیم! بلکه اگر با معروفی مواجه شدیم که انجام آن لازم بود، خود و دیگران را به آن «امر» میکنیم و اگر منکری دیدیم که ترکش واجب و لازم بود، خود و دیگران را از آن "نهی" میکنیم؛ البته با شرایطی که بیان شد و مشروحش در رسالهها و شرح احکام بیان شده است. (1)
مگر اکثریت جامعه بد حجاب هستند؟ این دروغ و افترا است – مگر باید از اکثریت تقلید کرد و انسانت خودش عقل و شعور و تشخیص و شخصیت ندارد؟ - اگر فقط میخواهد تقلید کند، چرا از مراجع و یا اکثریت مؤمن و متقی تقلید نمیکند؟ - آیا هر کس گرفتاری مالی پیدا کرد، حتماً به گناه و فساد روی میآورد؟ - اگر این خانم یا آقا، صبح دید که پول دارد، تقوا و حجابش را رعایت میکند و اگر دید پول ندارد، در خیابان عرض اندام میکند؟! مفاسد شکمسیرها (در سرتاسر دنیا) که مراتب بیشتر از مفاسد گرسنگان میباشد ...؛ پس اینها بهانه و توجیه است.
واجب:
با این همه، امر به معروف و نهی از منکر، یکی از واجبات دینی است، یعنی همه بر آن مکلف هستند و کلیت آن از کسی ساقط نمیگردد، وجوبش در هر مصداق، فقط هنگامی ساقط میشود که فرد ببیند توانایی آن را ندارد و یا احتمال تأثیر مثبت نمیدهد، چه رسد که احتمال تأثیر منفی نیز بدهد.
حکم عقل و حکم شرع نیز همین است که حتی کسی که خود مرتکب خطاهایی میشود، اگر دید که در جایی خطایی، گناهی و ظلمی واقع میشود و او میتواند جلوی آن را با «امر و نهی» بگیرد، کوتاهی نکند. مگر این همه آدم در دنیا که یک دیگر را به معروف امر و از منکر نهی میکنند، همه مسلمان، متشرع، مؤمن، محجبه و ... هستند؟!
ترفند:
البته به یک عدهی معدودی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، دستور و خط داده شده که فساد و گناه را در ملاء عام ترویج کنید و با هر کس که به شما تذکری داد نیز به شدت برخورد کنید و سعی کنید که حتی کار به فحاشی و نزاع بکشد، و چه بهتر که اگر نیروی انتظامی نیز وارد شود و حتی کار به دادگاه بکشد، سپس شما در فضای مجازی روی آن مانور بدهید.
البته باید دقت کنیم که هر مرتکب گناهی در ملاء عام، شمول این دستور العمل نمیباشد و نباید همه را به این چشم دید، بسیاری اصلاً نمیدانند، حتی منافع خودشان را نمیشناسند و رعایت نمیکنند، چه رسد به این که حقوق مادی و معنوی جامعه را بدانند و رعایت کنند.
بدیهی است که در چنین شرایطی، هم مردم باید آگاه و هوشیار باشند، هم مجریان قانون، از نیروی انتظامی گرفته تا دادگاهها و قضات. گاهی همان دو تا تارمو، بهانهای برای ایجاد یک جنگ نرم در میدانی وسیع میشود.
مهم:
مهم این است که ما عاقل و بصیر باشیم، فریب ترفندها را نخوریم، دین شناس و دیندار باشیم و بدانیم و بفهمیم که «امر به معروف و نهی از منکر»، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای اصلاح، امنیت و رشد جامعه میباشد و این اصل را دوست داشته باشیم.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چگونه در جامعه امر به معروف و نهی از منکر نماییم؟ حال آن که زود میگویند: مگر اکثریت یا بدتر از ما را ندیدی ...؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7675.html
- تعداد بازدید : 2149
- 16 خرداد 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: حقوقی و احکام