هدایت - آیا به نظر شما زمینه انحراف از مسیر حق و صراط مستقیم در اسلام بسیار زیاد نیست؟ در قرآن گفته شده خدا به نفس انسان و چیزی که وسوهاش میکند آگاه است. خوب فراموش کاری و اشتباههای کوچک که نتایج سنگین به بار میآورد هم جزء نفس انسان است.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): جمله را اینگونه اصلاح کنیم که نه تنها زمینهی انحراف [در اسلام] نیست، بلکه در خارج از اسلام و تسلیم خدا شدن، هر چه هست، سراسر خودِ انحراف است، نه فقط زمینهی آن؛ و البته در "انسان" [نه در اسلام]، زمینهی انحراف [نه فقط از دین خدا، بلکه در هر امری] بسیار زیاد است؛ چرا که اساساً حق و باطل بسیار به هم نزدیک هستند، چنان که در بیان امیرالمؤمنین علیه السلام، بدین مضمون آمده که [چیزی به حق نزدیکتر از باطل نیست].
الف - وقتی برای انسان، کنار خدای حقیقی، خدایان دروغین بسیاری قرار دارند و با کمترین بیبصیرتی و غفلت، انسان از عبادت معبود حقیقی به عبادت إلههای دروغین کشانده میشود – وقتی کنار دین حقیقی، امام حقیقی، عشق حقیقی و ...، بدلی، کاذب و مصنوعیاش نیز وجود دارد؛ پس،کنار هر حق دیگری نیز باطلی وجود دارد. مثل مکر و حیله در کنار تفکر و تدبر سالم - سخن باطل (دروغ، غیبت، تهمت، نمامی و ...) در کنار سخن حق – عمل ریایی، موذیانه، ظالمانه و ... در کنار عمل صالح و صادقانه.
ب – پس وقتی "روح و جسم" این قدر به هم نزدیک هستند که گاهی انسان، منِ واقعی و حقیقی (روح) خودش را همان بدنش میبیند؛ عقل، قلب و نفس نیز به هم نزدیک هستند؛ از این روست که گاهی انسان فرمان نفس حیوانیاش را، حکم عقل انسانیاش فرض میکند و هم چنین کششهای نفسانی را جایگزین محبتها و علایق قلبی مینماید.
ج – بله، خداوندی که انسان را خلق کرده و به او عقل، قلب و نفس داده است تا بتواند در این عالم زندگی کند و مراتب کمال را طی نماید، به تمامی احوال، نیازها، اندیشهها، و عملکردهای او آگاه است و از جمله چنان که اشاره نمودید، به هر چیزی که نفسِ او را وسوسه میکند علم دارد:
« وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ » (ق، 16)
ترجمه: ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
د – خداوندی که به تمامی وسوسههای نفسانی انسانی که خلق کرده علم دارد، به راههای هدایت او، کنترل و هدایت نفسش نیز علم دارد. لذا بر اساس همین احاطهی علمی که به تمام مخلوقاتش دارد، انسان را از طرق متفاوت هدایت نموده است تا نه تنها از وسوسههای منحرف کننده مصون بماند، بلکه مراتب رشد و کمال را به راحتی طی کند و متناسب با ظرفیت وجودی خودش، انسان کاملی شود.
د/1 – یک طریق هدایت او، موهبت "عقل" است، با پایههای علومی که در آن نهادینه کرده است؛
د/2 – یک طریق دیگر هدایت او، موهبت "قلب" است، با استعداد "فهم" و بالتبع آن "حبّ و بغض"، و نهادینه کردن گرایش و عشق به خودش در آن.
د/3 – یک طریق دیگر هدایت او "فطرت" است، که خداشناسی، خداجویی، خداپرستی، خدا دوستی و حق طلبی در آن نهادیه شده است؛ لذا فرمود که دین استوار و پابرجا، همان دین فطرت است:
« فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ » (الرّوم، 30)
ترجمه: پس روى خود را با گرايش تمام به حق، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
د/4 – یک طریق دیگر هدایت او، "وحی" است، که با ارسال انبیای الهی انجام میپذیرد:
« كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ » (البقره، 151)
ترجمه: همان طور كه در ميان شما، فرستادهاى از خودتان روانه كرديم، [كه] آيات ما را بر شما مىخواند، و شما را پاك مىگرداند، و به شما كتاب و حكمت مىآموزد، و آنچه را نمىدانستيد به شما ياد مىدهد.
د/5 – طریق دیگر هدایت او، وحیای است که توسط فرشتگانش، به هر انسانی میفرستد که نامش "الهام" میباشد:
« وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا » (الشّمس، 7 و 8)
ترجمه: سوگند به نفس (در اینجا به معنای جان آدمی است) و آن كس كه آن را درست كرد * سپس پليدكارى و پرهيزگارىاش (شرّ و خیرش) را به آن الهام نمود.
د/6 – با این همه، او را رها نکرد و برایش "امام حق" قرار داد تا از او بیاموزد و پیرویاش کند و متذکر شد که هر کسی و هر جامعه و قومی، با امامش (خواه حق باشد یا باطل) محشور میگردد، چرا که در دنیا پیرو او بوده، پس در آخرت نیز با او خواهد بود:
« وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ » (الأنبیاء، 73)
ترجمه: و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند؛ و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت (پرستش و بندگی) میکردند.
« يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا » (الإسراء، 71)
ترجمه: [ياد كن] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مىخوانيم. پس هر كس كارنامهاش را به دست راستش دهند، آنان كارنامه خود را مىخوانند و به قدر نخك هسته خرمايى به آنها ستم نمىشود.
د/7 – طرق هدایت را به این همه نیز محدود ننمود، بلکه فرمود: خودتان نیز نه فقط به صورت فردی، بلکه گروهی (جامعه)، به یاری یک دیگر بشتابید و برای یک دیگر الگو و معلم باشید:
« وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » (آلعمران، 104)
ترجمه: و بايد از ميان شما، گروهى، [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند.
هدایت را خودش ربوبیت میکند:
اینها همه وسایل هدایت الهی هستند، اما "هادی" و "حافظ" خود اوست. از این رو تأکید نمود که من دوست و سرپرستِ ایمان آورندگان به خودم هستم و این منم که آنان را از "ظلمات" به سوی "نور" خارج میکنم، و فرمود: هر کس در راه من تلاشِ جهادی کند، خودم راههایم را به او نشان میدهم و به آن راهها هدایتش میکنم:
« وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ » (العنکبوت، 69)
ترجمه: و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند، به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است.
لغزشها و گناهان:
با این همه، چون انسان از خود چیزی ندارد و بسیار کم ظرفیت و ضعیف است ( إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا / المعارج، 19) – تا کمترین آسیبی بدو رسد و یا با ناخوشایندی مواجه گردد، جزع و فزع میکند ( إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا / همان 20) – و تا کمترین خیری به او میرسد، به خودش و دیگران بخل میورزد و از رسیدن دیگران به خیر و صلاح و رشد، ممانعت مینماید ( وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا / همان 21) – مگر آن که خود را همچون قطرهای که به اقیانوس بیکران متصل میشود، (با بندگی، اطاعت، نماز و سایر عبادات)، "وصل" کرده باشد ( إِلَّا الْمُصَلِّينَ / همان 21) ...، پس این انسان ممکن است که دچار بیتوجهی، بیبصیرتی، غفلت و بالتبع لغزش و گناه گردد.
اما، خداوند رحمان و رحیم، همان لغزش او را نیز وسیلهای برای بیداری، هوشیاری، بصیرت و عبرتش قرار میدهد و میفرماید: اگر تو بفهمی که خطا کردی و تکبر را کنار بگذاری و به ظلمی که به خودت میکنی اذعان و اقرار داشته باشی و سپس استغفار و توبه کنی، من نه تنها تو را میبخشم و هدایتت میکنم، بلکه همان گناه را برایت مبدل به نیکی (سبب خیر، بیداری و ...) مینمایم:
بخشش تمامی گناهان:
« قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » (الزّمر، 53)
ترجمه: بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
تبدیل بدیها به نیکیها:
« إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا » (الفرقان، 70)
ترجمه: مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند، و خدا همواره آمرزنده مهربان است.
پرهیز از گناهان کبیره، سبب بخش سایر گناهان:
« إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریمًا » (الفرقان، 70)
ترجمه: اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم، و شما را در جایگاه خوبی وارد میسازیم.
نتیجه:
پس اگر کسی قدر نعمات الهی به خودش را بداند، از آنها درست استفاده کند (شاکر باشد)، به او توجه داشته باشد، خدا را دوست داشته باشد، شنونده و پذیرای سخن و دعوت حق باشد، با چشم باز و بصیرت حرکت کند ...؛ دچار غفلت و لغزش نمیگردد و اگر احیاناً دچار شد، خداوند سبحان و رحیم، به خاطر ایمان، باور، تبعیت و تلاش، استغفار، توبه و نمازش، و به خاطر اعمال صالحش و به خاطر اهل ولایت و "وصل" بودنش، او را میبخشد و نمیگذارد که این خطا، سبب انحراف او گردد و امورش را اصلاح مینماید:
« وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ » (محمد صلوات الله علیه و آله، 2)
ترجمه: و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد (ص) نازل شده - و همه حقّ است و از سوی پروردگارشان - نیز ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را میبخشد و کارشان را اصلاح میکند!
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا زمینه انحراف از مسیر حق و صراط مستقیم در اسلام بسیار زیاد نیست؟ خود فرمود به وسوسههای نفس انسان علم دارد ...؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7830.html
- تعداد بازدید : 1601
- 19 تیر 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی