پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیات بسیاری در این باره وجود دارد، از جمله به همین معنایی که در سؤال بیان شده است. میفرماید:
« إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ » (آلعمران، 90)
ترجمه: كسانى كه پس از ايمان خود كافر شدند، سپس بر كفر [خود] افزودند، هرگز توبه آنان پذيرفته نخواهد شد، و آنان خود گمراهانند.
خداوند متعال، خود پاسخ این سؤال و چرایی سلب توفیق هدایت از آنان را در چند آیهی قبل به روشنی بیان نموده است، در واقع ابتدا علت را بیان داشته و سپس معلول آن را تصریح نموده است:
« كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ » (آلعمران، 86)
ترجمه: چگونه خداوند جمعیّتی را هدایت میکند که بعد از ایمان و گواهی به حقّانیّت رسول و آمدن نشانههای روشن برای آنها، کافر شدند؟! و خدا، جمعیّت ستمکاران را هدایت نخواهد کرد!
جهت روشنتر شدن مطلب، به نکات ذیل توجه شود:
الف – "کفر" در کلمه یعنی "پوشاندن"، که عدم قبول، انکار، رد و تکذیب را به همراه دارد.
ب- "کفر و ایمان" در همگان وجود دارد، منتها مصادیق آنها متفاوت میباشد؛ برخی به "حق" ایمان میآورند و نسبت به "باطل" کافر میشوند و برخی دیگر، به باطل "ایمان" میآورند و "حق" را تکفیر میکنند. در قرآن کریم میفرماید: آنان که به طاغوت کافر شده و به الله جلّ جلاله ایمان میآورند، به عروة الوثقی چنگ زدهاند که گسستنی نیست.
ج – "هدایت"، کار خداست، چنان که "گمراه کردن" نیز کار خداست، چون دیگران خالق، مالک، ربّ، مدبر و قادر نیستند؛ و البته "خدا هدایت میکند – خدا گمراه میکند"، یعنی نه تنها خلقت، مالکیت و ربوبیت در ید قدرت اوست، بلکه چارچوبها و قوانین و علت و معلولهای هدایت یا گمراهی را نیز او قرار داده و بیان نموده است.
به عنوان مثال: آب و مشخصات و قوانین حاکم بر آن را خدا خلق کرده است، بدن انسان و پوستش را نیز خدا خلق کرده است؛ این آب در صد درجه به جوش میآید و اگر به پوست بدن برسد، میسوزاند. پس اگر خداوند متعال بفرماید: این منم که پوست را در چنین آب جوشی میسوزانم، حق است.
د – در آیات فوق تصریح شده که "اگر کسی بعد از ایمان دوباره کافر شود، و بر آن کفر خود نیز بیافزاید ..."؛ خب این یعنی چه؟ یعنی هدایت، آن هم نه فقط تا حدی که به اطلاعاتی دست یابد و بداند، بلکه تا این حد که قلبش برای دریافت حقایق باز شده باشد و ایمان بیاورد، انجام شده است. حالا اگر پس از این کسی کفر ورزد، یعنی حقیقت را میپوشاند؛ پس دیگر چگونه هدایت شود؟! لذا در پاسخ به سؤال میفرماید: « كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ ...» یعنی خدا این قومی را که ایمان آوردهاند و خودشان شاهدند که این رسول حق است، از جانب حق است، آیات و بینات بسیار روشنی آورده است ...؛ اما باز هم تکفیر میکنند، چگونه هدایت کند؟ آیا جبری را بر آنها حاکم نماید؟! این که خلاف سنتالله است؛ جبر اعتقادی، پس از مرگ است.
مثال:
اگر بگویند: این آقا یا خانم، منکر خورشید است، نسبت به نور، حرارت و سایر آثار و نشانههای او نیز "کفر" میورزد؛ لطفا شما آگاه و هدایتش نمایید، چه خواهید گفت؟ میگویید: وقتی خودش در نور خورشید راه میرود، با حرارت آن گرم میشود، شب و روز را میبیند، شاهد است که بدون آثار خورشید، نه تنها کشاورزی و دامپروری نخواهد بود، بلکه حیات به طور کلی نابود میشود، در ضمن خودش اهل مطالعه بوده، اهل کتاب و علم و معلم بوده، دانشگاه رفته، رشتهاش هم زیست یا فیزیک و ... بوده است؛ اما باز هم تکفیر میکند، دیگر چه راهی برای هدایت خود باقی گذاشته است؟!
چارچوبهای هدایت:
هدایت نیز مانند هر امر دیگری، قوانین و چارچوب و ضابطه دارد، چرا که نظام خلقت علیمانه و حکیمانه میباشد.
اگر به شما بگویند که رنگ آبی، قرمز، زرد ... و تفاوتشان را به یک کور مادرزاد، به گونه که کاملاً (مانند یک بینا) درک کند، توضیح دهید و مصادیق بیرونی آنها را نیز به او نشان بدهید تا خوب بشناسد و تمیز دهد؛ میگویید: «او فاقد ابزار لازم برای این درک و شناخت میباشد، پس هرگز درک نخواهد کرد - وَمَا يَسْتَوِى ٱلْأَعْمَىٰ وَٱلْبَصِيرُ – هرگز کور و بینا برابر نیستند / فاطر، 19»؛ خداوند متعال نیز چند گروه را نام برده که به هیچ وجه مشمول هدایت نمیشوند که از جمله آنها «ظالمین، کافرین و فاسقین» میباشند؛ و البته برخوردار از هر یک از این صفات، دو صفت دیگر را نیز دارد؛ یعنی کافر حتماً ظالم است، ظالم نیز حتماً فاسق است و بالعکس.
اما چرا هدایت نمیکند؟ چون یا چشم بصیرت خود را بستهاند، یا قلب خود را برای فهم هر حقی لاک و مهر کردهاند، عقل را نیز به کار نمیاندازند و یا میبینند، میفهمند، اما کفر میورزند، که این یعنی "ظلم"، لذا در آخر آیه فرمود: « وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ – و خداوند قوم ظالم را هدایت نمیکند ».
***- پس کسی که بعد از ایمانش کافر میشود، چون "حق" را پوشانده است، ظالم است - و کسی که بر کفرش میافزاید، یعنی در این ظلم اصرار و لجاج هم دارد، پس دیگر راه و اسبابی برای هدایت خود باقی نگذاشته است. در مثل میگویند: کسی را که خودش را به خواب زده، نمیشود بیدار کرد.
توبه (بازگشت):
"توبه" یعنی بازگشت. یعنی انسان از کفرش، از عصیان، فسق (خروج از پوستهی آدمیت و مسیر بندگی) و لجبازیاش به سوی او برگردد و افساد خود را اصلاح کند. برخی تا زنده هستند، کفر، ظلم، فسق و معصیت را دنبال میکنند و بر آن میافزایند و هنگام مرگ که فرشتهی مرگ را میبینند (مثل فرعون)، میگویند: «ما استغفار میکنیم و توبه مینماییم!»؛ خداوند متعال تصریح نموده است که چنین توبهای مقبول نیست؛ چرا که دیگر برای او بازگشتی نیست تا بتواند خود و مفاسد فردی یا اجتماعیاش را اصلاح کند. پس "توبه = بازگشت"، در مورد او صدق نمیکند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در قرآن کریم فرموده: کسی را که بعد از ایمان آوردن کافر شود و به کفرش بیافزاید، دیگر هدایت نمیشود. لطفاً توضیح دهید.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7880.html
کلمات کلیدی:
قرآن