پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا میپرسیم: چرا یک عده همیشه در بهشت میمانند؟ مگر پاداش کارهای خوب آنان چقدر است؟! پس دلایل جاودانگی، فقط اختصاص به چند عمل خوب یا بد ندارد. به همان علتی که یک عده جاودانه در بهشت میمانند و به غیر از پاداش، از فضل خدا نیز بهره میبرند، یک عده هم در جهنم جاودانه میمانند که فقط برابر با سزای خود مجازات میشوند.
مشکل اصلی در عدم یا ضعف شناخت از توحید، معاد، حشر، حساب و کتاب، بهشت و جهنم، انسان و صواب یا گناه است. مشکل اصلی در تجزیهها و ترکیبهای نادرست است! به عنوان مثال:
**- برخی گمان دارند که انسان، جدای از حقیقت بهشت و یا آتش جهنم است. در حالی که اگر چه بهشت و جهنم هر یک جایگاه مستقلی هستند، اما پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در خصوص بهشت میفرمایند: «أنَا الجنّة – بهشت منم» و خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید که این گناهکاران خودشان آتش جهنم هستند، چنان که میفرماید:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ » (التّحریم، 6)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور کامل) اجرا مینمایند!
**- در توصیف جهنم، آیات گوناگونی وجود دارد، چنان که در توصیف بهشت وجود دارد؛ پس هر کدام از آیات تشریح اوصاف و حالتی را تشریح و بیان میدارند. مثلاً در یک آیه میفرماید که کفار یا ظالمین را به جهنم میبرند، و در آیهی دیگری میفرماید که "جهنم را میآورند" « و َ جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ... – و جهنم را میآورند (حاضر میکنند)»، چنان که میفرماید بهشت به مؤمن نزدیک میشود « وَإِذَا ٱلْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ - و در آن هنگام که بهشت نزدیک شود / التکویر، 13»؛ از این آیات معلوم میشود که یک بهشت و جهنم غیر منقول وجود دارد که همان جایگاه اهل ایمان و اهل کفر و ظلم است، و یک بهشت و جهنم منقول وجود دارد که آن خود انسان بهشتی یا جهنمی است. یعنی خودش بهشت یا جهنم شده است، پس تا ابد در جایگاهش خلود دارد.
**- در آیهای میخوانید که آتش بر جهنمیان احاطه میکند و آنان را میسوزاند، در آیهی دیگری میخوانید که آتش جهنم، از قلب گناهکار شعله میگیرد و بر میفروزد. پس معلوم است که دو نوع آتش وجود دارد، یکی از دورن و دیگری از برون. چرا که گناهکار، درون و برون را به آتش میکشد. هم به خودش زیان میرساند و هم به جامعه.
**- برخی خودشان را از عملشان و عملشان را از نتایج آن جدا میکنند. اینان گمان میکنند که خداوند سبحان (العیاذ بالله)، با چماقی آن بالا نشسته و یک جایگاه آتشین نیز فراهم نموده تا در محشر با آن چماق محکم بر سر گناهکار بکوبد و او را به آتش بیاندازد؛ و حال آن که اصلاً توجه ندارند که اگر چه فاعل خداست و مالک یوم الدین اوست، اما چنین تجزیهای بین عمل و نتیجهی آن درست نیست؛ مثل این است که کسی بین علت و معلول، قطع ارتباط کند! این گرزهای آتشین، این اغلاق یا زنجیرهای آتشین و ...، همان گناهان خود او هستند که حقیقتشان در آنجا ظهور میکند، چنان که فرمود: این مال حرامی که میخورید، آتشی است که به شکم خود میریزید.
**- برخی دیگر، در تجزیه و ایجاد جدایی بین خود و اعمالشان، دچار "عملگرایی" میشوند، چنان که در دنیا نیز برای انسان ارزشی قائل نیستند و همه چیز را در "عمل" میبینند (پراگماتیسم)؛ در حالی که انسان یک وجود حقیقی است و اعمال او، افعالی است که از او صادر میشود و نتایجی دارد.
از این رو، بهشت، که مقام قرب الهی است، جایگاه انسان خوب است و نعمات آن، اجر، مزد و پذیراییاش بابت مقام و کارهای خوبش میباشد، چنان که جهنم، مقام اسفل و بُعد از قرب الهی است، و آتش و دیگر عذابهای آن، نتیجه مقام و عمل بد او میباشد. لذا امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای کمیل اظهار دارند که عذاب آن بُعد و دوری، به مراتب بیشتر از عذاب آتش میباشد.
*- انسان متشکل از روح و جسم است، پس همانطور که در دنیا روح درجات و لذتی دارد و جسم درجات و لذتی دیگر و هم چنین روح الم و عذابی دارد و جسم الم و عذابی دیگر، در آخرت نیز لذت و الم روح و جسم متفاوت است. چنان که از اسامی قیامت، "یوم التغابن = روز غبن و پشیمانی" و "یوم الحسرة = روز حسرت" نیز میباشد که خود عذابی به مراتب شدیدتر است و لذت و بهجت لقاء الله و همجواری با مقربین، قابل قیاس با نعمات بهشتی نمیباشد.
گناه:
بنابر این، برخی صواب و گناه را فقط در "عمل" میبینند، فکر نمیکنند که اگر مثلاً دروغ یا غیبت گناه است، کفر و نفاق یا شرک، گناهی به مراتب عظیمتر است. پس چه بسا عقوبت گناهِ عملی، در یک جا به پایان برسد، اما عقوبت یک عمر کفر، شرک، نفاق و ظلم چیست و چه مدت باید طول بکشد؟ او اصلش آتش جهنم شده است. او به واسطهی کفرش، از زمرهی موحدین و جایگاهشان خارج شده و خودش "اصحاب النّار" شده است. پس در آن خلود میکند.
**- اما در عرصهی عملِ گناه نیز برخی هم عمل خود را کوچک میشمارند و هم دامنه و تأثیرات آن را کوتاه یا حتی منتفی فرض میکنند و هم انتظار دارند که یا نتیجهی سویی برایشان نداشته باشد و یا اگر دارد، بسیار کوتاه، سبک و زودگذر باشد (مثل یهودیها که میگفتند: ما یا اصلاً به جهنم برده نمیشویم، یا اگر برده شویم، مدت کوتاهی در آن خواهیم ماند، پس هر کاری که دلمان خواست میکنیم)!
اما، نه تنها گناه، عصیان در برابر خداوند سبحان است؛ بلکه اغلب گناهان، نشأت گرفته از درجهای شرک میباشد، چرا که انسان، تا به جای الله جلّ جلاله، نفس خود را عبودیت نکند و از آن فرمان نبرد، مرتکب گناهی نمیشود. مضافاً بر این که دامنه و آثار هر گناهی، چه کوچک و چه بزرگ، تا ابد ادامه دارد. پس گناهش ابدی میگردد، وسعتش در آثارش بسیار گسترده میشود، پس عقوبتش نیز ابدی میگردد؛ مگر آن که همین جا استغفار و توبه نماید، یا به هر دلیلی که شده، مورد رحمت و مغفرت الهی واقع شود.
اثر یک دروغ، یک تهمت، یک آبروریزی، یک ظلم، یک فسق، یک سرقت، یک جنایت و... چیست و تا کجا و کِی ادامه دارد؟! و همین طور آثار اعمال خوب که به آنها «باقیات الصالحات» نیز میگوییم.
از این رو، خداوند متعال نه تنها به ثبت تمامی نیات، اعمال، رفتارها و گفتارها و ... تصریح نمود، بلکه فرمود: آثار آنها را نیز ثبت میکنم:
« إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ » (یس، 12)
ترجمه: به یقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را مینویسیم؛ و همه چیز را در کتاب آشکار کنندهای برشمردهایم!
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا یک عده همیشه در جهنم میمانند؟ گفته شده اگر باز هم زنده بودند، باز هم عصیان میکردند؛ اما خداوند که قبل از گناه مکافات نمیدهد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7982.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد