پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): در تورات چه خواندید که بنا بر آن، راجع به قرآن و اسلام تردید کردید؟! آیا قرآن کریم را نیز خواندهاید؟! اگر نخواندید، چگونه مقایسه نمودید؟! در هر حال، شک اگر صادقانه باشد، مقدمه یقین است؛ پس نگران نباشید، اما واقعا تحقیق کنید.
امیدواریم که واقعاً تورات را خوانده باشید! چرا که برخی میگویند: "من انجیل، یا تورات یا ... را خواندم و به اسلام و قرآن شک کردم"؛ در حالی که به عمرشان این کتب را از نزدیک هم ندیدهاند، چه رسد به این که خوانده باشند! بلکه این فقط یک تبلیغ و ضدتبلیغ میباشد. اما چون شما مرقوم نمودید که واقعاً خواندهاید و واقعاً تردید نمودهاید، قبول میکنیم.
●- در هر حال چه آنان که واقعاً تورات یا هر کتاب دیگری را خواندهاند و چه آنان که شعارش را میدهند و چه آنان که مخاطب این شعارها هستند، باید دقت کنند که خواندن یک کتاب (مثل تورات یا ...)، دلیل بروز شک، شبهه و تردید نسبت به کتاب دیگری نمیشود؛ مگر آن که هر دو با تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته باشند و با یک دیگر تطبیق و مقایسه شوند!
●- ممکن است هر محققی، به غیر از تورات، انجیل (یا بهتر بگوییم اناجیل) را نیز بخواند، سپس برود در ادیان، مکاتب و ایسمهای دیگر نیز مطالعه نماید، [مانند دانشجویان و محققان در رشتهی "ادیان و مذاهب و مکاتب"، تحقیق کند؛ یا دست کم روخوانی کند و بگوید: «من فلان کتاب را خواندهام»، اما آیا با خواندن هر کتابی، همان را میشناسد و یا دیگری را رد میکند، اگر چه هرگز آن را نخوانده باشد؟!
●- بنابر این، اگر کسی تورات، اناجیل یا قرآن کریم را مطالعه میکند، ابتدا با علوم، اخبار، دعوت ... و خلاصه معارف و احکام (به قولی جهانبینی و ایدئولوژیِ) همان کتاب آشنا میشود؛ و وقتی میتواند آن کتاب را با کتاب دیگری مقایسه کند و نتیجه بگیرد که هر دو را خوانده باشد.
* – اگر کسی یک کتاب فلسفی در موضوع اندیشهها (ایسم)های گوناگون بخواند، با افکار و اندیشههای مؤلف آشنا میشود و به ادعاها و استدلالهای آن توجه میکند؛ اما وقتی کسی کتاب الهی را مطالعه میکند، فرض اولش این است که این کتاب وحی است و توسط نبی و رسول خدا ابلاغ شده است. حال خواه زمان خودش به صورت نوشتاری در یک کتاب مدون در آمده باشد و یا سپس بزرگان و اهل علم و افراد نزدیک و موثق، آن بیاناتی که همه شنیدهاند یا به صورت مجزا در جایی مکتوب شده است را جمعآوری کنند. بنابراین، ابتدا دقت میکند که در این کتاب، از "توحید و معاد" چه گفته شده است؟! چرا که اسمش کتاب الهی و وحی است و خداوند سبحان، مبدأ و معاد انسان، باید در آن معرفی شده باشند.
توحید در تورات:
اگر کسی واقعاً تورات را خوانده باشد، قبل از آن که قیاسی با دیگر کتب الهی انجام دهد، دست کم متوجه میشود که:
الف - خدای تورات، یک خدای پشیمان شده از خلقت و ویژه خلقت انسان است (سموئیل اول باب 15 آیه ی 10) - یک خدای پیمان شکن (سموئیل اول باب 2 آیه 2) – و یک خدای نادانی است که حتی نشانی خانهی مؤمنین به خودش و کفار را نمیشناسد و تشخیص نمیدهد، لذا پس از هبوط به زمین، سرزمین فلسطین را برای سکنای خودش تا قیامت انتخاب میکند (سفر خروج باب 12 آیهی 12)؛ و لابد به همین دلیل آن به راحتی (تحت عنوان سرزمین مقدس) به تروریستهای اسرائیلی میبخشد!
ب – خدای تورات، خداییست که با بندهاش (انسان) کشتی میگیرد (سفر پیدایش باب 32 آیهی 24) - از آسمان میآید تا بین کلام مردم تفرقه ایجاد کند و آنها را به تشویش اندازد (سفر پیدایش باب 11 آیهی 1) – خدایی است که دروغ زیاد میگوید و حیوانی چون مار (سمبل شیطان در فرهنگ فراماسونی)، دروغهای او را برملا میکند (سفر پیدایش باب 3 آیه 3) ...!
بنابر این، اگر کسی واقعاً تورات را خوانده باشد، قبل از مقایسه با هر کتاب دیگری، ابتدا همان تورات را کنار میگذارد.
عقل و وحی:
ابزار شناخت انسان "عقل" است و همه چیز با "عقل" شناخته میشود، حتی "وحی" و حقانیت آن نیز با "عقل" شناخته میشود، و البته تشخیص این که جملهای "وحی" است یا خیر نیز با عقل شناخته میشود.
پس، کسی که "تورات" خوانده یا میخواند؛ اناجیل یا قرآن کریم خوانده یا میخواند، ابتدا مطلب را به "عقل" خود ارجاع میدهد که آیا معقول و قابل قبول هست یا خیر؟ بعد با ابزار "علم" سراغ این میرود که آیا این جملهی خوب، وحی است یا خیر؟! چرا که سخنان خوب بسیاری وجود دارند که مبتنی بر عقل و وحی هستند، اما الزاماً وحی یا حدیث نیستند.
خدا در قرآن کریم:
عاقل، خداشناسی را در تورات، اناجیل، قرآن مجید و ... مطالعه نموده و حالا میخواهد تطبیق و مقایسهای انجام دهد. میبیند که در قرآن کریم فرموده:
« قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ * وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ » (سوره اخلاص)
ترجمه: بگو: خداوند، یکتا و یگانه است * خداوندی است که همه نیازمندان قصد او میکنند * هرگز نزاد (نزاید) و زاییده نشده است * و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است!
محقق عاقل:
حالا سؤال این است که اگر عاقلی در پی مطالعهی کتب الهی برآمد، تورات و اناجیل را قرآن کریم مطالعه کرد؛ بدون مقایسه با یک دیگر، کدام را بنا بر "عقلانیت"، قبول میکند و اگر مقایسه کرد، کدام را "وحی" میشناسد و اگر قرار شد یکی را انتخاب و مابقی را رد کند، یا دست کم تردید کند، کدام را بر میگزیند.
بنا بر این، اگر کسی واقعاً تورات، انجیل و قرآن مجید را مطالعه کرد، یا دست کم آیات مربوط به اصولی، چون توحید و معاد را مورد مطالعه و تحقیق قرار داد، هیچ گاه در حقانیت و وحیانیت قرآن کریم تردید نمیکند و اگر به هر علتی، [از جمله عجیبترین علل که مقایسه با تورات و اناجیل باشد]، باز هم در قرآن و اسلام تردید کرد، مشکل جای دیگری است.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
به قرآن، اسلام و حضرت محمد (ص) شک کردم و علتش خواندن تورات میباشد(؟!)
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8103.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی