«ایکس – شبهه»: نفقه به هیچ وجه برای کارمزد زحمت زن در خانه [به عنوان کار فیزیکی] نیست، چرا که وقتی میفرماید «مرد حق ندارد به همسر خود کار بدهد» و وقتی میفرماید «زن میتواند حتی برای شیر دادن به فرزند اجرت دریافت نماید»، پس معلوم میشود که «نفقه» برای این نیست. بلکه نفقه برای نقش زن در کیان خانواده است و نقش زن (همسر) در خانه، کار کردن بدان معنایی که رایج است نمیباشد.
همهی این مشکلات از آن جا ناشی میشود که تعاریف غربی جایگزین تعاریف عقلی و انسانی و حتی عاطفی میگردد و از آن جمله است تعریف «زن»، «مرد»، «کار» و ... .
وقتی تعریف «کار» بر اساس اهداف و تعاریف سودجویانه در مکاتب بشری (اعم از کاپیتالیستی یا کمونیستی) فقط جنبهی اقتصادی داشته باشد، بدیهی است که این کار فقط باید به صورت فیزیکی صورت پذیرد. مثل پخت و پز، نظافت، بچهداری به مفهوم پرستاری ظاهری و ...، اما در تعریف اسلامی و عقلی، حضور با قرار گرفتن درست در جایگاه و ایفای نقش انسانی و انجام وظایف محوله، خودش کاری است بزرگتر از همهی کارهای فیزیکی. لذا برپایی خانواده، حفظ کیان خانواده، صفا، صمیمت، عشق، عفت، محبت، گذشت و ... که در کارهای مختلف تجلی میکن، خود کاری است متعالیتر، مؤثرتر و مفیدتر از کارهایی چون: کارمندی، تدریس، پزشکی، مهندسی، مدیریت و ... .
نگهداری فرزند نیز فقط به شیر دادن یا تمیز کردن او و تغییر لباسهای زیر و روی آن نیست که بگوییم اگر مادر این کار نکرد، یا بخش بیشتر آن را به «مهد» واگذار کرد، پس چرا دیگر نفقه بگیرد؟ چنان چه بیان شد، او حتی میتواند برای شیردادن، مزد بگیرد، چرا که تأمین تغذیه فرزند بر عهدهی پدر است. خواه شیر مادر یا شیر خشک یا شیر دایهی اجیر شده.
بلکه، زن مکلف است تا وقت، سرمایه وجودی و استعدادها و هنرهای ذاتی و اکتسابی خود را بگذارد و برای شوهر خود «همسری» و برای فرزند خود «مادری» کند، تا اولین و زیربنایی ترین کانون حیات بشری به عنوان «خانواده» شکل بگیرد. و چون وقت او برای تلاش جهت کسب و امرار معاش گرفته میشود، نفقهاش بر شوهر واجب میگردد.
باید دقت کنیم که وقتی «زن» هر آن چه از خدمات در خانه و به عنوان همسر ارائه میدهد را میتواند به صورت مستقل و غیر همسری ارائه دهد، اما دیگر در آن شرایط نفقهای بر مرد واجب نمی گردد، معلوم است که مسئلهی همسری، موضوعی متفاوت با کار است. زن میتواند با ازدواج موقت، ضمن ارضای خود، نیاز جنسی مرد را برآورده کند - به عنوان یک آشپز، غذای او را تذمین کند - به عنوان یک کارگر، خانهاش را نظافت نماید – به عنوان یک پرستار، فرزندش را نگهداری کند و در مقابل مزد دریافت دارد. اما در چنین مواضعی نه نفقهی او بر مرد واجب می شود، نه از مرد ارث میبرد، نه مادر فرزندان او میگردد، نه انفکاکش از خانه و خانواده مستلزم جاری شدن طلاق میشود و نه ارتباطش با اعضای خانواده در قالب حدود همسری میگنجد.
اما، این که امروزه زنان در خارج از منزل کار میکنند، احکام خدا را تغییر نمیدهد. چرا که این کار او یا بدون رضایت همسر است که اولاً «حرام» است و ثانیاً بر شوهر است که تکلیف خود را با او معلوم کند و یا با رضایت همسر است. بدیهی است همسری که اجازه داده، از دو حال خارج نیست، یا احقاق حقوق خود، فرزندان و خانواده را در این دیده و یا از برخی حقوق خود چشم پوشیده است. پس نیازی به تغییر احکام الهی نیست. چرا که هیچ کس «مجبور» نیست.
البته این «جا به جایی فرهنگ»، امروزه به ضرر دختر خانمهایی که مایلند کار خارج از خانه داشته باشند نیز تمام شده است، چرا که بسیار دیده شده که مردان جوان، به دنبال همسری میگردند که در بیرون کار بهتری داشته باشد و بخشی از هزینههای خانه و خانواده که به گردن اوست را متقبل شود. و طبعاً دید مرد در خواستگاری نسبت به زن دیگر کاسبکارانه خواهد بود.
مثلاً میگوید: ما هر دو بیرون کار میکنیم. پس تو نیز در اجاره، پرداخت قبوض، شهریهی مهد یا مدرسه ... و یا سایر هزینهها باید مشارکت نمایی. حال اگر این کار با توافق قلبی طرفین انجام پذیرد، ایرادی بر آن نیست، اما اگر کمترین تحمیلی باشد، کار خراب میشود. چرا که «زن» بدون اجازه حق کار در بیرون از خانه را ندارد و مرد نیز اگر اجازه داد، حقی در درآمد زن ندارد. حال آیا احکام باید تغییر یابد، یا فرهنگها و رفتارهای ما مطابق احکام الهی شود؟
کلمات کلیدی:
گوناگون ازدواج