پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): یکی از بزرگترین معضلات ما این است که برخی از مسئولین و هنرمندان، گمان میکنند که مردم نمیدانند! در حالی که مراتب به مراتب بیش از آنان با مشکلات و معضلات اجتماعی آشنایی دارند، چرا که بیش از آنان درگیر این مشکلات میباشند.
هر برنامهای [به ویژه در عرصهی فرهنگی و تبلیغاتی]، نکات مثبت و منفی بسیاری دارد که گاهی نکات مثبتش بیشتر است و گاهی نکات منفیاش. اما به طور کلی میتوان اذعان داشت که کمتر پروژه یا برنامهای [اقتصادی، فرهنگی و ...] دیدیم که به همان خوبی ابتدای کار، تداوم یابد و آخر و اولش همگون باشد، و البته در برنامههای فرهنگی تا حدی ضعف وجود دارد که مقام معظم رهبری میفرمایند: «وِلِنگاری فرهنگی»!
این ناهمگونی نیز گاهی به خاطر ضعف بینش، شناخت نیازها و ضرورتها، هدفگذاری، برنامهریزی و مدیریت میباشد؛ و گاهی عمدی است؛ یعنی: خوب وارد میشوند که جذب کنند، سپس آرام آرام مقاصد اصلی را رو میکنند.
برنامهی "خندوانه" که بسیار موفق و پر بیننده میباشد نیز از این قواعد مستثنا نمیباشد؛ نکات بسیار خوب و مثبت دارد و نکات منفی بسیاری نیز دارد که به چند نمونه اشاره میشود:
سیاسی:
*- در یک جلسه، طبق روال دعوت از هنرمندان یا ورزشکاران محبوب، آقای رضا کیانیان را میآورند و ضمن صحبتهای معمولی، به معضل محیط زیست و کمبود آب اشاره میکند.
*- پس از چند ماه، مجدد او را میآورند و او اظهار میدارد که در خصوص خشک شدن دریاچه ارومیه، با مسئولین سازمان ملل و ... مذاکره نموده و برای توجه و امداد آنها، یک میلیون امضا از اتباع ایرانی میخواهد. صحبت میشود که هر شب حدود 40 میلیون این برنامه را میبینند و حدود 3 تا 4 میلیون ارتباط پیامکی دارند؛ بنابر این ظرف مدت یک یا دو روز، میتوان 5 میلیون امضا جمع کرد و کار تمام. سپس آقای کیانیان به عنوان نمایندهی [انتخاب نشده مردم در این امر]، با این پنج میلیون امضا به امریکا و سازمان ملل رفته و امور را پیگیری میکند!
الف – آقای کیانیان بدون این که دولت، وزارت امورخارجه، مجلس یا مردم او را برگزیده باشند، با چند میلیون امضا، نمایندهی مردم ایران برای معضل خشک شدن دریاچه ارومیه در سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی مربوطه میشود!
ب – سارمان ملل با درخواست چند میلیون ایرانی، به خود اجازه میدهد که رسماً در امور داخلی کشور دخالت کند (این کمک نیست)! و این خود یک باب است که اگر برای امور دیگر نیز باز شود، مشکلات و معضلاتی را به بار میآورد.
توضیح: دریاچه ارومیه، نه فقط به خاطر محیط زیست، بلکه به لحاظ موقعیت جغرافیایی و هم چنین جغرافیای سیاسی (ژئوپلتیک)، بسیار حساس و مورد توجه دیگران میباشد.
بیتردید سازمان ملل و سایر نهادهای بینالمللی مربوطه، از خشک شدن آب دریاچه ارومیه و خساراتی که به بار میآورد، غافل نبودند و حتی بارها کارشناس فرستادند. بنابراین، اگر طرح یا قصد کمکی داشتند، پیش از این اقدام میکردند و نیازی به درخواست چند میلیون ایرانی، توسط یک هنرمند، برای دخالت رسمی و توجیه شدهی آنها نبود.
فرهنگی:
●- در شرایطی که از یک سو فرهنگ فمینیسم به هر شکلی تبلیغ و تحمیل میگردد و از سوی دیگر یک عده دانسته و ندانسته، به نام ارزش، مقام، جایگاه و حقوق زنان، با تبلیغات گسترده و بسترسازیهای قانونی و اداری و ...، تقلید از فرهنگ منحط غرب را هدف گرفتهاند، در برنامهی خندوانه، به مناسب سالروز میلاد حضرت معصومه علیهاالسلام و روز دختر، چند صد دختر را به عنوان میهمان دعوت میکنند؛ سپس جناب خان، شعر «پسر پسر قند عسل" را میخواند و دختران با دست زدن و شادی و خنده، با او همخوانی میکنند! که واقعاً نه تنها جلف بود، بلکه تحقیر دختران بود.
●- در همین راستا، پرسش ثابت از تمامی میهمانان مرد [چه شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مانند آقای دکتر حداد عادل باشند – چه دانشمند و نابغه – چه هنرپیشه و ورزشکار و ...]، این است که «آیا آشپزی بلد هستی یا نه؟» - «آیا در خانه کمک و خانهداری میکنی یا نه؟» - این سؤالات که در سایر برنامهها نیز به صورت یک اصل مسلم مشاهده میشود، در حالی است که اگر میهمان از دختران و بانوان محترمه باشند، با آنها راجع به فعالیتهای اجتماعیشان سخن میگویند – و این روند در حالی است که اگر به تیزرهای آگهیهای تجارتی نیز توجه کنید، در تبلیغ مایهظرفشویی، میبینید که مرد پیشبند بسته و ظرف میشوید و زن مایه را خریده و از بیرون به خانه میآید! و در تبلیغ پوشک نوزاد میبینید که زن خرید کرده و مرد آن را تعویض میکند! و در تبلیغ مواد خوراکی میبینید که مرد مانند سرآشپز، آن را سر سفره میآورد و ... !
●- در استاندآپ کمدی، شاهد یک پرسش ثابت و یک نقل خاطرهی متداول نیز هستیم. پرسش ثابت این است که «آیا در بچهگی، شیطونی داشتی یا نه؟!»، بعد آنها از خلافهای خود در سنین کودکی، جوانی و گذشته، از تقلبها و یا بلاهایی که سر دیگران آوردند ... میگویند و مردم نیز هِرهِر میخندند! و نقل خاطره، تکرار این است که کمدینها، از بداخلاقی، نافهمی و خشونت "پدر" میگویند! مانند بیشتر فیلمها، سریالها، قصهها، گزارشات و ... در دو دههی اخیر!
●- در فرهنگ و تربیت اسلامی و ایرانی، از گذشته و طفولیت به ما یاد دادند که اولاً بیخودی نخندید، ثانیاً مقابل چشم دیگران، چیزی نخورید، ثالثاً با دهان پر حرف نزنید. یعنی دقیقاً سه اصلی که خلاف آن، از شاخصههای برنامهی خندوانه میباشد. خندهی بیجهت – هندوانه خوردن مقابل دوربین و چهل میلیون بیینده و صحبت کردن با دهان پر از هندوانه!
اخلاقی:
اداهای سبک و حتی جلف، الفاظ سخیف و حتی گاه متداول بین اقشار خاصی که رفتارها و اخلاقشان نکوهیده است، در این برنامه بسیار دیده میشود. یکی از دوستان که شوهای قبل از انقلاب را دیده بود، میگفت: «اگر چه قابل مقایسه نیستند، اما نمیدانم چرا سبک اجرا و اداهای آقای رامبد جوان، مرا به یاد شوهای فرخزاد میاندازد؟!» - البته این نظر او بود و ما به هنرمندان خود چنین جسارتی نمیکنیم.
●- فرض کنید که یک مرد میانسالی مانند آقای رامبد جوان، به مردان جوان یا میانسال، از قشر ورزشکار یا هنرمند و ... مدام بگوید: «ای شیطون بلا»!
●- به این پرده و دیالوگها دقت کنید:
آقای نیما [که بسیار هم خوب بازی میکند]، روی سن میآید و میگوید:
نیما: خوشحالم؛ چون سالم، سر حال، با نشاط، پر انرژی و ... هستم؛
رامبد: و خوشگل!
نیما: و خوشگل!
رامبد: پس یه بوس بده! و لپ او را [طبق معمول زننده و با صدا] میبوسد.
●- و البته جواب آزمایش مثبت بارداری، حامله و بچهدار شدن مردان بماند!
●- رو هوا باز کردن 190 یا 240 درجهای "عمه اختر و ..." نیز بماند!
نکته:
البته نمیخواهیم سیاهنمایی کنیم، این برنامه نکات خوبی هم دارد، منتهی چون اولاً سؤال در مورد نکات ضعف بود و ثانیاً مخاطب همیشه باید هوشیار و بصیر باشد و دقت کند که چه به خوردش میدهند و ثالثاً همیشه فرهنگهای غلط یا منحط (به قول خودشان) مویرگی، القا و تزریق میشود؛ فقط به چند نکتهی منفی به عنوان نمونه اشاره شد.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا خندوانه، تأثیری از رشد آشنایی مردم با مشکلات اجتماعی دارد؟ یا در ضمن چند آیتم خوب، ترویج جلفبازی و ... دارد؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8173.html
کلمات کلیدی:
گوناگون