در توقیعی از امام زمان علیه السلام تصریح شده که هر کس قبل از خروج سفیانی، ادعای مشاهده کند، دروغگو و افترا زننده است؛ حال آن که اخبار بسیاری از مشاهدهی بزرگان و سایرین آمده است؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بلی، در توقیع شریف به آخرین نایب خاص، «علی بن محمد سمری»، چنین تصریح شده است:
« وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم »
ترجمه: به زودی به سراغ شیعیان من خواهد آمد، كسی كه ادعای مشاهده (مرا) میكند. آگاه باشید! هر كس قبل از خروج سفیانی و صیحۀ آسمانی ادعای مشاهده كند، دروغگو و افترا زننده است.
دقت در واژگان:
در فهم و درک درست از یک گزاره، دقت در واژگان و معانی درست آنها، ضرورتی اجتناب ناپذیر است، به ویژه اگر کلامی حکیمانه از حکیمی باشد و بالاخص اگر "کلام الله" یا "کلام معصوم علیه السلام" باشد.
زبانهای گوناگون، نسبت به یک دیگر، ضعف و قوت کلمه و واژه دارند؛ لذا گاه در زبانی، بسیاری از واژگان متفاوت در زبان دیگر را به یک معنی تلقی میکنند، مثل این که ما در فارسی، محبت، مودت، عشق، تعلق ... را به همان «دوست داشتن» معنا میکنیم، در حالی که معنای هر کدام متفاوت است و اگر بخواهیم به فارسی بگوییم، ناچاریم هر کدام را در چندین جمله، توضیح دهیم.
ادعا:
از جمله این واژگان، "ادعا" میباشد. به راستی معنی "ادعا" چیست و چه فرقی با "اعلام"، "اعلان" و "خبر" دارد؟ چه فرقی است بین کسی که "ادعا" میکند من فلانی را دیدم – با کسی که خبر میدهد و ...؟!
"اعلام"، بیان مطلبی است که در مخاطب، علم و آگاهی ایجاد میکند – "اعلان"، بیان مطلبی برای آشکار کردن و علنی نمودن است – "خبر"، بیان مطلبی برای آگاهی بخشی و مطلع نمودن میباشد ...؛ اما "ادعا"، کاملاً متفاوت است و به «اعلام، اعلان و خبری» گفته میشود که همراه با «خواندن و خواستن» باشد. چنان که خداوند متعال، ما را میخواند و به اسلام و صراط مستقیم دعوت میکند و ما خداوند منّان را میخوانیم و حوائج خود را به او عرضه میداریم و به هر دو قسم «دعا = دعوت»، به معنای خواندن و خواستن اطلاق میگردد. به دعوت باطل نیز دعا و ادعا گفته میشود؛ چنان که در آیات ذیل، مکرر به هر دو نوع دعوت اشاره شده است:
« وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ » (غافر، 41)
- و اى قوم من چه شده است كه من شما را به نجات فرا مى خوانم و [شما] مرا به آتش فرا مىخوانيد؟!
« تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ » (غافر، 42)
- مرا فرا مى خوانيد تا به خدا كافر شوم و چيزى را كه بدان علمى ندارم با او شريك گردانم و من شما را به سوى آن ارجمند آمرزنده دعوت مىكنم!
« لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ » (غافر، 43)
- آنچه مرا به سوى آن میخوانید (دعوت مى كنيد) به ناچار نه در دنيا و نه در آخرت [درخور] خواندن نيست و در حقيقت برگشت ما به سوى خداست و افراطگران همدمان آتشند.
●●- بنابر این، کسی که "ادعای مشاهده" دارد، خبری توأم با دعوت به سوی خویش [به خاطر امکان مشاهده] میدهد.
مشاهده:
واژهی بعدی، "مشاهده" میباشد که ما آن را در فارسی "دیدن" معنا میکنیم! اما چه فرقی است میان واژگان: رؤیت، زیارت، نظارت، لقاء و مشاهدت؟! چنان که در آیات قرآن کریم و احادیث به هر کدام جداگانه اشاره شده است و در گفتگوی افراد نیز معانی متفاوتی دارند.
در یک آیه میفرماید: « أَيَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ - آيا پندارد كه هيچ كس او را نديده است؟ / البلد، 7» - در آیهای از "لقاء الله" سخن میفرماید، در آیهی دیگری میفرماید: « انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ - بنگر چگونه آيات [خود] را گوناگون بيان مى كنيم / الأنعام 65»، در آیهی ذیل به رؤیت و نظارت، جداگانه اشاره کرده است ...، اما ما همه را "دیدن و نگاه کردن" معنا میکنیم!
« وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ » (الأعراف، 143)
ترجمه: و چون موسى به ميعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض كرد پروردگارا خود را به من بنماى تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهى ديد ليكن به كوه بنگر پس اگر بر جاى خود قرار گرفت به زودى مرا خواهى ديد پس چون پروردگارش به كوه جلوه نمود آن را ريز ريز ساخت و موسى بيهوش بر زمين افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهى به درگاهت توبه كردم و من نخستين مؤمنانم.
پس، فرق است بین دیدن (مثل دیدن هر تصویری) – نگاه کردن (دیدن با اراده و توجه) – تماشا کردن یا به نظاره ایستادن (دیدن یک سِیر و جریان) – لقاء (دیدن با وصال) – و بالاخره "مشاهده"، به معنای دیدن با علم، اطلاع، اراده (شهود). در یک آیه میفرماید: «خداوند علیم و بصیر به احوال شماست»، در آیه دیگری میفرماید: «خداوند سبحان، ملائک و رسول صلوات الله علیه و آله، شاهد اعمال شما هستند».
توقیع شریف:
الف – ابتدا دقت کنیم که توقیع شریف خطاب به چه کسی و در چه موضوعی میباشد؟ مخاطب این توقیع، جناب علی بن محمد سمری رحمة الله علیه، چهارمین نایب خاص آن حضرت در دوران غیبت صغری میباشد. بدیهی است که انتظار شیعان این بود که پس از او نیز نایب دیگری برگزیده شود؛ اما در این توقیع خبر میدهند که غیبت صغری به اتمام رسید، غیبت کبری آغاز شد و دیگر نایب خاصی در میان نخواهد بود.
ب – اما، « وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ - به زودی به سراغ شیعیان من خواهد آمد، كسی كه ادعای مشاهده (مرا) میكند » که در ادامه آمده، خبر از یک واقعهای است که به زودی رخ میداد. یعنی بلافاصله، پس از پایان غیبت صغرا و دورهی نواب خاص، کسی میآید که "مدعیِ مشاهده" میشود و مردم به سوی خود میخواند! و میدانیم که "شلمغانی - شلمقانی"، از فقها و رجال دینی آن زمان بود که در نظر خودش و مردم، باید نایب خاص پنجم میشد. اما چون نشد، حرص و حسد و ... سبب طغیانش گردید، ابتدا ادعا کرد که نایب پنجم است و سپس حتی ادعای امام زمانی نمود! پس آن خبر « سَیَأْتِی = به زودی» واقع شد.
ج - تداوم جمله، نفی تمامی ادعاهای مشابه در آینده میباشد. آن حضرت میدانند که در دوران غیب کبری، بسیاری از ایمان، محبت، مودت، عشق و انتظار شیعیان سوء استفاده خواهند نمود و «ادعای مشاهده»، به معنای دیداری اختیاری، ارادی و در آینده و به صورت مستمر خواهند داشت! لذا تمامی این ادعاها را مردود و مدعیان را «دروغگو و افترا زننده» بیان داشتند و راه این فریب و اغوا را مسدود نمودند.
نکته:
بنابر این، ادعای مشاهده، با خبر از دیدار و زیارت متفاوت است. مضافاً بر این که اولاً خبر از دیدار و زیارت به گذشته اختصاص دارد، اما ادعای مشاهده، خبر از استمرار و آینده دارد. به طور قطع و یقین، هیچ یک از کسانی که به توفیق زیارت حضرت امام مهدی علیه السلام نایل گردیدند، نمیتوانستند ادعا کنند که در آینده نیز ایشان را ملاقات خواهند نمود و چنین ادعای نیز ننمودهاند.
ملاحظه:
برخی در عین حال که سعی دارند با استناد به این حدیث، تمامی دیدارها را نفی کنند و بزرگان موثق را دروغگو و افترا زننده بخوانند، به سرعت و به شدت مُرید هر رمالِ دروغگو میگردند، چنان که شاهدیم امروزه بسیاری "ادعای مشاهده" و ارتباط مستمر با امام زمان علیه السلام را مینمایند و عدهای سفیه، که گویی از هر حقیقتی فرار میکنند، اما به سوی هر انحرافی میشتابند، دور آنها جمع میشوند و ... .
حدیثِ لقا و مشاهده:
حضرت امام مهدی، عج الله تعالی فرجه الشریف:
« وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمُ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَكِيل .» (الإحتجاج ، ج2 ، ص 499)
و چنانچه شيعيان ما - خدا به طاعت خود موفّقشان بدارد- قلباً در وفاى به عهدشان اجتماع مىشدند ، نه تنها سعادت لقاى ما از ايشان به تأخير نمىافتاد ، كه سعادت مشاهده ما با شتاب بديشان مىرسيد و اين ها همه در پرتو شناخت كامل ما و صداقت محض نسبت بما مىباشد ، بنا بر اين هيچ چيز ما را از ايشان محبوس نمىدارد جز اخبارى كه از ايشان بما مىرسد و ما را مكروه و ناراحت مىسازد و از ايشان انتظار نداريم ، و تنها از خدا بايد يارى خواست و او براى ما كافى و نيكو كارگزار و پشتيبانى است .
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در توقیع فرمود: هر کس تا قبل از خروج سفیانی، ادعای مشاهده مرا کند، دروغگو و متفتر است؛ اما اخباری دال بر دیدار بزرگان نیز هست؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8202.html
- تعداد بازدید : 3373
- 14 آبان 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن امام مهدی