در مورد "سعید طوسی- قاری قرآن"، که بسیار در فضای مجازی مطرح و جنجالسازی شده، چه میگویید؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): همین که میبینید در فضای مجازی بسیار روی آن مانور ضد تبلیغی میدهند، خود جای تأمل دارد و پاسخ تمامی جوسازیها و جریانها میباشد. همانهایی که به وقتش معترض میشوند که چرا «همجنس بازی» در اسلام و ایران یک جرم سنگین محسوب میگردد، به وقتش [اگر به صرف خودشان باشد]، جار و جنجال راه میاندازند که فلانی شراب خورد، زنا کرد، لواط کرد و ...!
مواضع اینها، درست مثل مواضع حکومتهای غربی میباشد. در حالی که دم از سکولاریسم میزنند، به هنگام رسیدن به صدرات و یا در دادگاهها، دست روی انجیل گذاشته و بدان قسم میخورند! و در حالی که نه تنها روابط جنسی در آن دیار آزاد است، بلکه ازدواج همجنسها و حتی همخوابی با حیوانات را با ارائه لایحه به مجلس قانونی میکنند، به وقت رقابت، برای رسوا کردن یک دیگر، از روابط جنسی آنها به عنوان یک رذالت یا گناهی نابخشودنی دم میزنند!
در هر حال، مسئله «سعید طوسی»، ابعاد گوناگونی دارد که برخی از آنها، بسیار مهمتر از اصل موضوع میباشد؛ مانند:
پرچمهای دروغین:
در هر بحران داخلی و یا خارجی، اذهان عمومی به سمت دیگری کشانده میشوند که نه تنها هیچ ربطی به آن بحران ندارد، بلکه کاملاً سبک و سخیف نیز هست. مانند جریانهای استفاده از «روغن پالم» - «انگ زدن به مخالفان» - «موضعگیری سریع، علیه بیانات رهبری» - «زبان انگلیسی یا ...» - «کنسرت در مشهد» - «کنسرت در قم» - «استعفای وزیران ورزش، آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد – به جای تأمل در عملکرد وزارت نفت یا اقتصاد و ...» - «شعارهای سخیف، بیجا و بیمعنای امثال علی مطهری که هیچ خاصیتی به جز جنجالسازی در مورد یک موضوع انحرافی ندارد» - «حقوقهای نامتعارف» ... و اکنون «سعید طوسی»، که اگر واقعاً شکایت و پروندهای باشد، مربوط به مدتها پیش است، چرا تا کنون مسکوت مانده و چرا اکنون مطرح شده است؟!
به اینها میگویند: «پرچمهای دروغین – False Flag » و جریانانها و تنشهایش نیز میگویند: «جنگ پرچم دروغین – False Flag attack».
اهداف سیاسی و ضدتبلیغی:
هدف دوم، ضد تبلیغ علیه دین و سیاست (ارزشهای جمهوری اسلامی ایران) میباشد. پسوند و پیشوندهایی چون: «قاری قرآن – قاری مخصوص رهبری و ...»، همه به همین دلیل است.
همه میدانیم و میدانند که "فاسد و فاسق"، از جرگهی تعالیم و باورهای اسلامی و تقوا خارج است، حال خواه قرآن تلاوت کند، خواه نماز شب بخواند، یا در هیبت روحانی، دانشمند، خیرخواه، مردمی و ...، در انظار ظاهر گردد. در زمان شاه منفور، مشهورترین قرآن و دعای سحر و افطاری که از رادیو و تلویزیون پخش میشد، به اجرای یک فرد مشهور به شرابخواری بود.
چرا نمیگویند:
چرا نمیگویند: «لواط کار، قرآن هم میخواند» - «زنا کار، نماز هم میخواهند» - «شرابخوار، دم از اسلام و ایمان نیز میزند» - «رشوه خوار، مسئول هم شده بود» - «رانت خوار، ملبس به لباس روحانیت بود» ... و همیشه عکس آن را میگویند؟!
ما، در تاریخ گذشتههای دور و نزدیک و هم چنین زمان حال، فاسقان و فاسدان بسیاری را دیدهایم که ظاهر الصلاح بودند، مواضع عابدانه و زاهدانه میگرفتند، حتی فقیه، مفتی، مسئول و رییس حکومت یا قوای آن نیز بودند، اما در حقیقت این ظاهر آنها برای عوامفریبی بود و در باطن و خلوت خود، کافر و مشرک، منافق و نیز فاسد، فاجر و فاسق بودند (یا هستند).
ما، اسلام معاویهای را دیدهایم که به وقتش با امیرالمؤمنین علیه السلام جنگیدند و به وقتش قرآن سر نیزه کرده و گفتند: ما در پناه قرآن هستیم!
ما، خوارجی را دیدهایم که حافظان قرآن کریم بودند، اهل نماز و روزههای اضافی بودند، اهل زهد و شب زندهداری بودند و در نهایت "امام کُش" شدند! چنان که امروزه نیز وهابیت و امثال داعش را پیش رو داریم.
حال، چه شده که خوشحالند از این که بتوانند اتهام لواط را حتماً به جملاتی چون «قاری قرآن» یا «قاری مخصوص» بچسبانند؟! مگر کسی قاری مخصوص دارد؟!
بنابر این، اگر به فرض کسی مرتکب زنا یا لواط شده باشد، زناکار و لواطکار است، نه مسلمانِ مؤمن و متقی؛ هر چند که قرآن را از حفظ و با لحن خوش بخواند.
به راستی چرا در این مورد، "صدای امریکا – بیبیسی فارسی – رسانههای فارسی زبان صهیونیستی – فراریان از ایران و ..."، اینقدر خوشحال و فعال شدهاند؟!
بنابر این، وقتی هدف و عملکرد دشمنان همه تکراری و روشن است، ما چرا باید فریب بخوریم یا منفعل شویم.
نکته – یک:
گفت: «قاری قرآن لواط کرده است»!
گفتم: اولاً اگر صحت داشته باشد نیز «لواط کار، قرآن هم خوانده است» و ثانیاً به من چه و ثالثا به تو چه؟! دادگاهها مملو از پروندههای فسادهای اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و ... میباشد که برخی از متهمان آن، نه تنها ظاهر الصلاح هستند، بلکه مشهور نیز میباشند.
سعید طوسی
همه میدانند که [چه در در چارچوب احکام و قضای اسلامی و چه غیر اسلامی]، به صرف شکایت رسمی نیز هیچ جرمی محرز نمیگردد و اثبات جرم نیز [به ویژه در اتهام فساد اخلاقی] به این راحتی و با فضاسازی میسر نیست.
در اسلام عزیز به خاطر دلایل و حکمتهای فراوانی که از جمله آنها: جلوگیری از شیوع و عادی سازی فساد و فحشا – جلوگیری از متهم و بدنام نمودن افراد – جلوگیری از ریختن آبروی اشخاص – جلوگیری از توطئههای شخصی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ...؛ به امر "اثبات"، توجه ویژهای شده است، تا جایی که برای اتهاماتی چون زنا، لواط و ...، اگر مدارک، مستندات و نیز شاهدان، به حد کافی نباشند، اتهام زنندگان مجرم شناخته میشوند. – همان که در قوانین امروزی به آن "اعادهی حیثیت" گفته میشود.
نکته:
اکنون در جریان بررسی این پرونده، پس از آن که اتهامات وارده به اثبات نرسید و حکم قطعی منع تعقیب نیز صادر شد، پروندهی دیگری تحت عنوان "تشویق به فساد" گشودهاند که آن نیز باید ثابت شود.
امروزه، در حالی که میگویند: «شرعاً اشکال دارد که از حقوقهای نجومی مدیران بگویید، چرا اگر او یک جرم انجام داده باشد، شما با بیان آن به دیگران چند میلیون جرم انجام دادهاید [که معلوم نیست این شرع را از کجا آوردهاند؟!] – و در حالی که هر مخالف با تصمیمات و عملکردهای نامطلوب و سرنوشتساز برای کشور و ملت، به انگهای متفاوت و زشت متهم میشود؛ اذهان عمومی را متوجه یک اتهام اثبات نشده میکنند و بسیاری با جرأت تمام، چنان از این اتهام (با پسوند یا پیشوند قاری قرآن) سخن میگویند که گویا قطعی میباشد! و در این مورد نه تنها اصلاً نگران قیامت، شرع، احکام و ... نیستند، بلکه کمترین ارزش اخلاقی و نیز حقوق و قوانین را رعایت نمیکنند!
اثبات:
اگر این اتهامات اثبات شود، بیشتر جار و جنجال به راه میاندازند که قاری مشهور قرآن کریم، فساد اخلاقی داشت! ما نیز میگوییم: تازه شد یکی از سایر مفسدین که شما نیز اگر از آنان نباشید، زیاد هم بدتان نمیآید و همیشه از این مفسیدن تقلید یا دفاع نیز میکنید؛ و اساساً سعی شما بر این است که افراد صالح را منحرف کنید، وگرنه منحرف شدگان (اهل فسق و فساد) که دیگر نیازی به این همه فعالیت گمراه کنندهی شما ندارند.
نفی:
اما اگر این اتهامات جدید نیز به اثبات نرسید و حکم برائت صادر شد، خواهند گفت: چون قاری بود – قاری مخصوص بود – در فلان افتتاحیه قرآن خوانده بود – مشهور بود ... و بالاخره از خودشان بود، تبرئهاش کردند!
ما نیز میگوییم: "هر چه میخواهد دل تنگت بگو"!
اگر قرار باشد که برخی همینطوری به هر کسی که دلشان میخواهد، هر گونه اتهامی را وارد کنند و قضاوت با جنجالسازان در فضای مجازی باشد که سنگ روی سنگ بند نمیشود.
مرتبط:
●- جنگ (به ویژه داخلی) با «پرچمهای دروغین»، دکترین و استراتژی امریکاست
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در مورد "سعید طوسی- قاری قرآن"، که بسیار در فضای مجازی مطرح و جنجالسازی شده، چه میگویید؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8204.html
- تعداد بازدید : 2971
- 15 آبان 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون