پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بدیهی است که اگر آدمی راه درست را نشناسد، هیچ گاه نمیداند که در آن قرار گرفته یا خیر؟ اما اگر شناخت، خودش میفهمد که در چه راهی قرار گرفته است و کدام راه را میپیماید و درست است یا انحرافی.
بنابر این، شرط اول، شناخت راه درست است و اسلام عزیز برای همین شناخت میباشد. لذا ملاک و میزانی در اختیار داریم که با تطبیق خود با آن، میتوانیم بفهمیم که در چه موقعیتی قرار گرفتهایم. امیدوارانه ادامه دهیم و یا باید برگردیم و راه درست را بپیماییم؟
امتحان
امتحان خداوند متعال، مانند امتحانات فیزیک و شیمی یا دروس دیگر در مدارس و دانشگاهها نیست که هر از چند گاهی برگزار گردد، بلکه آن به آن در امتحانیم؛ هر موضعی، هر کاری، هر گفتاری و حتی هر نگاهی، خودش یک امتحان میباشد.
آن چه که ما از آن با واژهی "امتحان" یاد میکنیم، با واژگان متفاوتی در قرآن کریم مطرح شده است که از جمله آنها «ابتلاء (بلا) و فتنه» میباشد که بیشتر به کار رفته است و واژهی امتحان، فقط سه بار در قرآن کریم آمده است. اما در عین حال، ما همه را به "آزمایش" ترجمه میکنیم و غلط هم نیست، اگر چه هر واژهی مترادفی نیز ویژگیهای خود را دارد.
ایجاب امتحان:
وقتی به انسان نیروی اراده و انتخاب داده میشود و راه نیز به واسطهی "عقل، قلب و وحی (علم)" برای او روشن میگردد و رهبر نیز برایش فرستاده میشود، حتماً باید در هر گزینهای، با دو یا چند راه مواجه گردد و یکی را با ارادهی خود انتخاب کند، وگرنه "اراده، اختیار و انتخاب"، هیچ مصداقی نخواهد داشت.
بدیهی است که اگر «انتخابهای ارادی» در کار نباشند، استعدادها نیز در هیچ امری شکوفا نخواهد شد.
قضاوت و امتحان:
[بر عکس آن چه که مرتب و مستمر شایع و القا میکنند که ما حق قضاوت نداریم!]، آدمی در هر آنی، بین یا دو یا چند چیز، یکی را به قضاوت خود انتخاب میکند و همین میشود "امتحان" او
بنابراین، [بر عکس آن چه که مرتب و مستمر شایع و القا میکنند که ما حق قضاوت نداریم!]، آدمی در هر آنی، بین یا دو یا چند چیز، یکی را به قضاوت خود انتخاب میکند و همین میشود "امتحان" او.
از سر صبح که انسان از خواب بیدار میشود، در دقیقه و ثانیه، دهها قضاوت و انتخاب دارد. نماز بخواند یا نخواند؟ صبحانه بخورد یا نخورد و یا چه بخورد و یا چرا نخورد؟ چه لباسی بپوشد؟ کِی از خانه خارج شود؟ به کدام سو برود و چرا؟ با چه وسیلهای برود و چرا؟ در هر موقفی، چه بگوید و یا چه انجام دهد و ...؟
سرعت غیر قابل تصور مواجهه با گزینههای گوناگون و بالتبع قضاوت و امتحان و انتخاب، سبب میگردد که انسان گمان کند، قضاوت و انتخابی انجام نداده است و "امتحان" در زمانها و موارد خاصی رخ میدهد!
عمومیت و شمولیت:
با توجه به نکات فوق، روشن شد که اولاً امتحان مخصوص یک گروه یا قشر خاص، با گرایشات خاص (مؤمن، کافر، متقی، فاسد، عاقل، عالم، جاهل و ...) نمیباشد، بلکه همگان را شامل میگردد، ثانیاً امتحان به یک، دو یا چند موضوع اختصاص ندارد، بلکه تمامی موضوعات و موارد را دربر گرفته و شامل میگردد.
مثال: وقتی یک نگاه ساده و گذرا میاندازید، در آن امتحانی وجود دارد، چرا که نگاه شما ارادی بوده است. به پدر و مادر، یا همسر و فرزند، چگونه نگاه کردید و چرا؟ به مخاطب و سایر مردمان و حتی رهگذران، چگونه نگاه کردید و چرا؟ به اشخاص متفاوت، اموال مردم (خانه، خودرو، لباس، آرایش، زیورآلات، فقرا، گرسنگان، گرفتاران، بیماران و ...، چگونه نگاه کردید و چرا؟ به فیلمها، تصاویر، پیامکها و ... چگونه نگاه کردید و چرا؟
یک لقمه نانی که بر دهان میگذارید نیز امتحان است. آیا گرسنه بودید؟ آیا لقمه حلال بود؟ آیا مال حرام یا شبههناک بود؟ آیا اسراف ننمودید؟ آیا سلامت را در نظر گرفتید؟ و بالاخره این که آیا شاکر بودید و یا کفران نعمت کردید؟
بنابر این "ابتلاء، فتنه و امتحان" عمومیت و شمولیت دارد.
رضایت خدا و امام زمان علیه السلام:
اگر چه انسان دائماً در حال ترس و امید (خوف و رجا) است، چرا که دقت و علم به حالات گوناگونی که بر او عارض میشود ندارد، و نیز نمیداند آیا سببهای دیگری مانع از قبول و رضایت شده است یا خیر؟ و آیا سببهای دیگری کار خوب او را از بین برده است یا خیر؟ اما در عین حال، نه تنها راه رشد و کمال، در هالهای از ابهام قرار نگرفته، بلکه به وضوح روشن است. چنان که فرمود: « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ / البقره، 256».
بنابر این، انسان خودش [اگر خود را به غفلت مبتلا ننماید و نیز فریب ندهد]، به مراتب بیش از دیگران به اهداف، نیات و عملکردهای خود واقف میباشد. چنان که فرمود:
« بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ * وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ » (القیامة، 14 و 15)
ترجمه: بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است * هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد!
خودآزمایی:
راهکارهای هدایت و رشد و چارچوبها و قوانین عقلی و نقلی، آن قدر متقن و روشن است که اولیاء الله، مربیان و راهنمایان الهی، تأکید و توصیه نمودهاند که پیش از پایان فرصتها و گرفته شدن اختیارات و به سرآمدن دوران آموزش و امتحان، مرتب و مستمر مواضع و رفتارهای خود را محاسبه کنید، تا اگر خطایی در آنها دیدید، اصلاح نموده و رشد نمایید. چنان که پیامبر اکرم، صلوات الله علیه و آله فرمودند:
« حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَكْبَر» (وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج ۱۶، ص ۹۹)
ترجمه: پيش از آنكه به حساب شما برسند خود به حساب خويش برسيد، و قبل از آنكه مورد سنجش قرار گيريد خويشتن را بسنجيد، و خود را براى رستاخیز بزرگ آماده كنيد.
اهمیت توزین (وزن):
توزین (وزن کردن)، امر بسیار مهمی است؛ انسانها، شبانه روز در حال "وزن" کردن هستند؛ حال یا بدن خود را وزن میکنند، یا اجناس و کالاها را وزن میکنند و یا اهداف و ارزشهای مادی و غیر و مادی را وزن میکنند.
رشد، کمال و ارزشگزاریها و سنجشهای مادی و معنوی، همه بر پایه "وزن" است؛ از این رو، خداوند متعال در قرآن کریم، بر اهمیت "وزن و توزین"، [چه در امور مادی و چه معنوی]، تأکید نموده است.
به عنوان نمونه، به آیات ذیل اشاره میشود:
نبوت، رسالت و هدایت:
« لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ » (الحدید، 25)
ترجمه: ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
اقتصاد و تعاملات:
« وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا » (الإسراء، 35)
ترجمه: و هنگامی که پیمانه میکنید، حق پیمانه را ادا نمایید، و با ترازوی درست وزن کنید! این برای شما بهتر، و عاقبتش نیکوتر است.
قیامت:
اهل بهشت: « فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ - و کسانی که وزنه اعمالشان سنگین است، همان رستگارانند!» (المؤمنون، 102)
اهل جهنم: « وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ - و آنان که وزنه اعمالشان سبک باشد، کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند! » (المؤمنون، 3)
نتیجه:
پس آدمی باید ارزش "اراده و اختیار" خود را بداند، درست انتخاب کند و معیار سنجش درستی نیز در بُعد نظری (اعتقادات) و بُعد عملی (شرع و احکام) همان اسلام عزیز میباشد؛ و باید مستمراً به حساب و کتاب خود رسیدگی کند و خودش و اعمالش را وزن کند (چنان که در امور مادی چنین میکند)؛ پس اگر دید که نگاه به معاد دارد، امید به لقاء الله دارد، هدفش از هر کاری "قربة الی الله" است، و بالتبع در هر امری حدود الهی را ملاک قرار داده است، امید دارد که حتما مشمول رحمت الهی قرار گیرد و البته با دعا، استغفار و توبه، نیز امید دارد که خطاها و گناهان و گیرهای دانسته یا ندانسته نیز مورد مغفرت و عفو قرار گیرد. إن شاء الله.
مرتبط:
امتحانات خدا چگونه است؟ چطور بفهمیم بلایی که به سرمان آمده از ناحیه خودمان است یا خدا؟ (31 خرداد 1394)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
نمیدونم خدا کی ازم امتحان میگیره، قبول میشم یا نمیشم! نمیدونم در راه درست هستم یا نیستم؟ او راضی است یا خیر؟ چه کنم؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8211.html
کلمات کلیدی:
گوناگون