ذکر - آیا ذکرهایی که هر روز تکرار میشود - برای مثال «هفتهای یک روز "لااله الا الله" را به تعداد ۵۰۰ بار تسبیح بگویم» - آیا این هم باید زیر نظر استاد باشد، یا بلا مانع است؟ (رشت) / تکرار
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): در عرصهی عوامی و بازار خرافه، "ذکر" نیز از سویی مبدل به دکان و دستگاه میشود و از سوی دیگری به ابزاری برای انحراف در اذهان و اعتقادات و بالتبع باورها و عملکردها مبدل میگردد! در چنین فضا و شرایطی، اگر روزی صدهزار بار نیز یک ذکری گفته شود، هیچ اثری به جز ضرر، زیان [خسران] بیشتر ندارد.
ذکر:
فرصتی است تا (هر چند خلاصه)، اما از حقیقت و اهمیت "ذکر" مطلع گردیم، تا به بهانهی ذکر، وارد خرافه و بازارش [که امروزه، به ویژه در فضای مجازی، شیوع دارد] نگردیم.
"ذکر" یعنی یادآوری؛ ذکر یاد خداوند متعال است؛ ذکر متوجه نمودن خود به خدا و بازگشت به سوی اوست؛ بنابراین، اگر کسی سیصدهزار بار ذکری را بگوید و یاد خدا نباشد، برایش هیچ اثری جز اتلاف وقت و خسران بیشتر و "عبد الاوهام" شدن ندارد، چرا که گمان میکند چون به این تعداد فلان ذکر را گفته است، اکنون باید ملائک همه در مقابل او دست بسته صف بکشند!
فرض کنید کسی که دلش محب و وابسته به صدها و هزاران إله و ربّ جعلی میباشد و در فکر، عمل و آرزو، بندگی آنان را مینماید، روزی صدهزار بار بگوید «لا إله الا الله»! یا کسی که انواع و اقسام صور و صفات انسانی را برای خدا قائل شده و در ذهنش متصور میگردد، روزی سیصدهزار بار "سبحان الله" بگوید و اصلاً نفهمد که "ُسبحان" یعنی چه؟!
اذکار قرآنی:
کسی که میخواهد ذاکر و حتی دائم الذکر باشد، یعنی هیچ گاه خدا را فراموش ننماید، باید ابتدا بداند که ذکر چیست و انواع و اقسام آن، فقط "لفظ" است، یا حقایق دیگری وجود دارد که ذکر لفظی، بیان آن است؟
*- قرآن مجید، خودش ذکر است؛ چنان که فرمود: « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ - ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم! / الحجر، 9» و فرمود: « ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ – ص، قسم به قرآنی که دارای ذکر (علم، پند، اندرز، یادآوری، بشارت و انذار است / ص، 1».
*- وجود مقدس پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و آن چه در بیان و عمل فرموده (سنّت)، خودش "ذکر" است، چنان که فرمود: « فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ - پس تذکّر ده که تو فقط تذکّر دهندهای / الغاشیة، 21».
*- ارتباط با خداوند متعال و وصل شدن به اقیانوس بیکران رحیمیت خداوند سبحان در قالب "نماز" خودش "ذکر" است، چنان که فرمود: « إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي – همانا من «اللّه» هستم؛ الهی (معبودی) جز من نیست! پس مرا بپرست، و نماز را برای یاد من بپادار! / طه، 14»
ذکر تبعیت کردنی است:
وقتی دانستیم که قرآن کریم، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، نماز و حتی تفکر درست و راهگشا در نظام خلقت (حتی علوم طبیعی)، اصل و روح "ذکر" میباشند، معلوم میشود که "ذکر"، شناختی، باور کردنی و تبعیت نمودنی است و نه صرفاً گفتنی! چنان که به صراحت و روشنی فرمود: از ذکر باید تبعیت شود.
« إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ » (یس، 11)
ترجمه: تو فقط کسی را انذار میکنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده!
سرّ گفتن اذکار:
اذکار و تکرار لفظی آنها به هیچ وجه مانند «وِرد جادوگران و اهل خرافه» نیست، بلکه در گفتن و تکرار اذکار نیز اسرار (علوم آشکار و پنهان) بسیاری وجود دارد که با "تفکر" [که خود از بهترین اذکار میباشد] میتوان به آسمان بیسقف ذکر پرواز نمود و به علومی دست یافت.
*- باید ببینیم که "هست حقیقی" یا "هستیهای تابع"، چه نقش و اثری در ما میگذارد؟
به عنوان مثال: اگر بگویند: در قطب شمال، کوههای یخی وجود دارد که نقش به سزایی در تمامی فعل و انفعالات طبیعی، تأمین آب شیرین، آب و هوا و چرخه حیات دارد؛ میتوانید رد و تکذیب نکنید، و نیز میتوانید بگویید: «به من چه، خب وجود داشته باشد».
پس اگر برای "شناخت" بیان شد که "الله جلّ جلاله"، حیّ، علیم، حکیم، قادر، واحد، احد، لیسَ کَمثلهِ شیء (بیمانند) هست و خالق و پروردگار عالم اوست، میتواند بگویید: «بسیار خب، شناختم و قبول کردم» خب، حالا؟!
*- بله، این شناخت گام نخستین است، مبنا و آغاز و انجام حرکت است، ولی احدیت خداوند متعال، چه تأثیری در من دارد؟!
به شما میگویند: خداوند متعال مبرا و منزه از هر عیب و نقص و کاستی میباشد، او "سبحان" است و حتی منزه از توصیفاتی است که بندگان میکنند « سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ - خدا منزه است از آنچه در وصف مىآورند / الصافات، 159» - از طرف دیگر میگویند که آن چه در زمین و آسمان هست، خداوند را تسبیح میکنند:
« يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ » (التعابن، 1)
ترجمه: هر چه در آسمانها و هر چه در زمين است خدا را تسبيح مى گويند او راست فرمانروايى و او راست سپاس و او بر هر چيزى تواناست.
من چه کنم؟
حال اگر بپرسید: بسیار خب، خداوند متعال، واحد، احد و سبحان است و آن چه در زمین و آسمان است، او را تسبیح میکنند، ولی من چه کنم؟ قبل از سؤال شما، پاسخ فرموده:
« قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ » - « قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ » - « وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ » - « قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ » - « قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ » و فرموده: « قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي » ... .
سرّ این گفتنها، این است که وقتی به عقل شناختیم، به قلب فهم و باور کردیم، حالا باید اذعان کنیم، اقرار کنیم، باور خود را در عمل و بیان ظاهر کنیم، تا در آن مقام و فضا قرار بگیریم و رشد نماییم.
پس در چنین شرایطی، وقتی کسی "شهادتین" را از قلب به زبانش نازل میکند، وارد جرگهی مسلمانی میشود [اما اگر دروغ بگوید، وارد جرگه منافقین میگردد] – وقتی ذکر توحیدی میگوید، در صف موحدین جای میگیرد، وقتی تسبیح میگوید، در صف تسبیح کنندگان قرار میگیرد و وقتی نماز میخواند، در صف راکعین و ساجدین قرار میگیرد – صفی که در آن انبیا و اولیای الهی، ملائک و مؤمنین قرار دارند.
حالا این ذکر، ارزش و اثر دارد. اگر صدبار گفتید، اثرش بیشتر از یک یا ده بار میشود.
تنبلی و توجیه، و البته القائات شیطانی:
حرف زدن، به مراتب راحتتر از تعقل، تفکر، تعهد و عمل میباشد؛ از اینرو بسیاری اکتفا نمودن به ذکر لفظی را بیشتر میپسندند و البته اگر با خرافه و دکان و دستگاه نیز همراه شد (استاد ذکر و ...)، بیشتر رغبت نشان میدهند، چرا که گمان میکنند، دیگر خیلی عارف و ذاکر شدهاند.
اگر به آنها بگویید: قرآن کریم خودش ذکر است و البته که استاد میخواهد - سخنان و سنن (سیره و سبک زندگی) پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، همه ذکر است و البته که استاد میخواهد – نماز ذکر است و از فراگیری احکامش گرفته تا معارف بلندش، همه استاد میخواهد – تفکر درست و هدایت کننده در عالم خلقت [اعم از طبیعی و غیر طبیعی]، از بهترین اذکار میباشد و حتی دو ساعت تفکر، بیش از یک عمر عبادت صواب است و ثواب دارد و البته که بدون استاد نمیشود – اخلاق و عمل صالح استاد میخواهد، الگو میخواهد و خداوند متعال اشرف مخلوقات و انسان کامل را استاد و الگوی شما قرار داده است و ...، میگویند: کار را سخت نکنید، بگویید که فلان لفظ را چندبار بگوییم خوب است و آیا با استاد بگوییم یا بدون استاد هم میشود گفت؟! و البته باید خود را همیشه متذکر گردیم که تنبلی و خرافهگرایی، از شکافهای قابل نفوذ و القائات شیطانِ هر کسی میباشد، و شیاطین از نوع انسان نیز با دامهای گسترده، تنبلها و خرافهگراها را شکار و صید میکنند.
نتیجه:
*** - اگر هدایت بدون استاد میسر بود، خداوند متعال انبیا و اولیایش را گسیل نمینمود و آنها نیز این همه زحمت و رنج و اذیت را متحمل نمیگردیدند! نه فرق مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام شکافته میشد تا مردم بفهمند و متذکر شوند و نه سر سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام از بدن مبارکشان جدا میشد، تا مردم بفهمند و متذکر گردند.
*** - بنابراین، البته که "ذکر" استاد و مربی میخواهد. مربی اولش «ربّ العالمین» است و سپس پیامبر و امامانی که او برای ذکر، تعلیم، تربیت و الگوپذیری فرستاده، و در همان راستا، دانشمندان، فقها، اهل ذکر و مؤمنین. پس بهترین اساتید را برای خود پیدا کنید.
منتهی تنبل و خرافهگرا خواهد گفت: ای بابا، این حرفها را ول کنید، فقط یکی را معرفی کنید که مثلاً به من بگوید: امشب سیصد بار الحمدلله بگو، فردا دویست بار سبحان الله بگو و هر شب چهارصد بار ذکر یونسیه بگو، دوشنبهها این را بگو، چهارشنبهها آن را بگو ... و فقط بگو و بگو و بگو!
پس، نمیگوییم که ذکر و اذکاری برای هر روز و هر ساعت وجود ندارد، بلکه میگوییم: ذکر باید ذکر باشد، نه وِرد.
مراتب:
به این آیهی، مراتب و مراحل رشد که « با قید مرد و زن = تساوی حقوق در شدن و ارزشهای انسانی» بیان گردیده، توجه کنیم:
« إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا » (الإحزاب، 35)
ترجمه: به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.
●- حال آیا میشود تمامی این مراتب رشد و صفات کمالی را کنار گذاشت و فقط به بخش آخر و ذکر لفظی عمل نمود؟ البته مقصود بخش آخر نیز فقط ذکر لفظی نیست، بلکه زیاد یاد خدا بودن است که در زبان نیز جاری میشود.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا گفتن ذکرهای عددی (صد یا چند صدبار) در مواقف و زمانهای متفاوت نیز استاد میخواهد، یا خودمان میتوانیم بگوییم؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8331.html
- تعداد بازدید : 8138
- 13 آبان 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن ذکر