پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): القاب و حتی اصطلاحات، در طول زمان دستخوش تغییر مصادیق میگردند و این اختصاصی به فرهنگ جهان اسلام یا حوزه و ... ندارد. چنان که در گذشته، فیلسوف به کسی گفته میشد که در علوم گوناگون تبحر و اشتهار داشت (مثل علامه)، امروزه به هر کسی که در رشته فلسفه به درجاتی گفته میشود و یا نظریات فلسفی نیز بدهد، فیلسوف گفته میشود.
این تغییرات، گاه ریشه در تغییرات ساختاری مجموعهها (علمی، دانشگاهی، حوزوی و ...) دارد – گاه ریشه در تغییر فرهنگی مثبت یا منفی [به دلیل نفوذ فرهنگهای دیگر] دارد و حتی گاه ریشهی "سیاسی" هم دارد! گاهی نیز به خاطر تکرار و عادت جامعه، تغییر مصداق مییابد، مثل این که به خاطر احترام، به هر آخوند و ملایی، «حاج آقا» گفتهاند و میگویند، و حال آن که نمیدانند آیا واقعاً او به حج رفته است یا خیر؟
روحانی:
همین واژهی "روحانی"، که جایگزین القابی چون «آخوند و ملا» شده است، چند سده بیشتر ریشه ندارد و خاستگاهش جنگهای صلیبی و نفوذ فرهنگ کلیسایی و استعمار انگلیس بوده است که کشیش را «پدر روحانی» میگفتند و میگویند! – هر چند که این اسم، امروزه به اصطلاحی متداول مبدل گردیده و دیگر کسی آن قصد را ندارند و همگان به ملا و آخوند، «روحانی» میگویند.
به لحاظ معنا نیز «آخوند» به معنای آقایی است که در علوم دینی درس خوانده است و «ملا» به معنای دانشمند سرشار از علوم گوناگون میباشد، اما "روحانی" به کسی گفته میشود که آنقدر به مادیات کم توجه و یا کم تعلق است، که "روحانی" شده است و مسیحیان نیز از بابت قداست بخشیدن، به کشیش، روحانی گفتهاند.
این یکسان سازی، ریشه سیاسی هم دارد. شما میتوانید آخوند، ملا، کشیش و حتی مؤبدان بتکدههای هندو و بودا را «روحانی» بنامید.
ثقة و ثقة الاسلام:
ثقه، یعنی مورد اعتماد بودن. در گذشته به دانشمندان علم رجال و علم حدیث "ثقه" میگفتند، یعنی نقل حدیث از جانب آنان، که به غیر از تبحر علمی، اهل تقوا بودند، مستند و قابل اعتماد بود؛ مثل «ثقة الاسلام، کلینی رحمة الله علیه»؛ اما امروزه کاملاً معکوس شده و به طلاب مبتدی و مقدماتخوان، "ثقه" اطلاق میشود!
آیت الله:
آیت الله، به هر چیزی گفته میشود که «نشانهی خداوند سبحان» باشد. بنابراین، نه تنها تمامی آیات قرآن کریم، آیت الله میباشد، بلکه زمین و آسمان و هر چه در آنها هست نیز «آیت الله» میباشند، چرا که همگی مخلوق و نشانهی خالق هستند.
البته نشانههای خداوند سبحان، به تناسب ظرفیت وجودی، بزرگ و کوچک دارند. چنان که همه چیز «اسم الله = نشانه الله جلّ جلاله» میباشد، اما اهل عصمت علیهم السلام، مصداق اسماء الحسنی و آیات عظمای الهی میباشند.
از این رو، اگر در احادیث، روایات و زیارات، از لقب «آیت الله» برای اهل عصمت استفاده شود، غالباً اضافهی (عظمی یا کبری) دارد، یعنی همه اسم هستند و آنها اسمای حسنای الهی – همه آیت و نشانه هستند و آن وجودهای کامل، نشانهی برتر و معظم. مانند بیان امیرالمؤمنین علیه السلام دربارهی خودشان « أنا الحُجّة العُظمى وَالآيةُ الكُبرى – منم بالاترین حجت و بزرگترین نشانه / بحارالانوار ج 39 ص 335 »؛ - و یا در زیارت وارث خطاب به امیرالمؤمنین چنین می گوئیم: « السّلامُ عَليكَ يا حُجةَ اللهِ الكُبرى / بحارالانوار ج 97 ص 378).
امروزه لفظ «آیت الله» در مدارج حوزوی، به کسی گفته میشود که دورهی خارج را با موفقیت گذرانده باشد و به درجه اجتهاد رسیده باشد، یعنی بتواند احکام را خودش از منابع، استنباط و استخراج نماید و آیت الله العظمی، به آیت اللهی گفته میشود که مرجعیت را پذیرفته و در احکام عملیه، رساله منتشر نموده است.
حجت الاسلام:
حجت یعنی "دلیل – برهان قاطع – نشانهی روشن برای هدایت ..." – چنان که در محاوره میگوییم: حجت را بر او تمام کرد، یا میگوییم: با حجت قاطع بر وی غلبه کرد و ...؛
"حجّت"، سببی است که با آن میشود به مقصد مطلوب رسید. چنان که هم به مناسک زیارت کعبهی معظمه در ایام خاص، «حج» گفته میشود، و هم به قرآن مجید، اهل عصمت علیهم السلام، و دانشمندان متقی و واجد شرایطی که بتوانند دلیل راه و راهنمای انسان برای رسیدن به مقصود نهایی شوند، و دلیل قاطع و روشنی، "حجت" گفته میشود.
بنابراین، هر آیتی (هر نشانهی خدایی)، الزاماً «حجت الله یا حجت الاسلام» نمیباشد، اما حجت الهی، ضمن آن که آیت و نشانهی برتر الهی است، "حجت الله و حجت الاسلام" میباشد؛ چنان که به جمیع اهل عصمت علیهم السلام، «حجج الله – حجج طاهره و ...» میگویند.
اما امروزه، به طلبه سطح، که مشغول تحصیل در سه کتاب فرائدالاصول معروف به رسائل، کفایة الاصول و مکاسب میباشد، حجةالاسلام میگویند، و اگر از این مرحله عبور کرده و به درس خارج راه یافته باشد، «حجة الاسلام و المسلمین» میگویند.
پیام مقام معظم رهبری:
با توجه به آنچه به صورت خلاصه بیان گردید، در بیان علما، هر چند که به کار بردن واژگانی چون آیتالله، روحانی یا روحانیت و ...، به خاطر آن که مصطلح و متداول شده، هیچ اشکالی ندارد، اما معمولاً علمای بزرگ، یک دیگر را «حجت الاسلام» خطاب مینمایند.
رسانهها:
بدیهی است که رسانهها، از اصطلاحات متداول بین مردم، یا منطبق با اسامی اقشار در صنوف و درجات متفاوت امروزی سخن میگویند.
بنابراین، هیچ مسئلهی خاصی نیست اگر عالمی «حجت الاسلام» بگوید و دیگری «آیت الله» بگوید. یکی به جایگاه و نقش او اشاره دارد، و دیگری به مدارج تحصیلی بنا بر ساختار و اسامی امروزی.
نکته یک: امروزه، به آن دسته از علمای دینی که بار مسئولیت مرجعیت را نیز قبول کردهاند، «آیت الله العظمی» اطلاق میگردد. اما قاعدتاً هیچ مرجعی، به دیگری «آیت الله العظمی» نمیگوید، چرا که بار فقهی پیدا میکند. «عظما»، یعنی برترین، یعنی «من او را اعلم» میدانم.
نکته دو: سعی کنیم که همیشه ابتدا و بیش از هر چیز، با آگاهی و بصیرت، به محتواها نگاه کنیم و خود را مشغول تفرعات ننماییم.
پیام تسلیت مقام معظم رهبری، حاوی نکاتی بسیار مهم، ارائه خط و مشیّ در نوع نگاه و اعلام مواضع، صداقت و ... بود، که باید همگان و بیش از همه علما، به آن توجه نمایند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا در پیام تسلیت آیت الله سیستانی و مقام معظم رهبری، برای مرحوم هاشمی، واژهی «حجة الاسلام» استفاده شده، اما رسانهها «آیت الله» میگویند؟ فرقش چیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8355.html
کلمات کلیدی:
گوناگون