علامه جعفری رحمة الله علیه هدف حیات در قرآن - ویژگیهای زندگی هدفدار - اقسام شش گانه زندگی
متن زیر، بخشی از بیانات مرحوم آیت الله علامه جعفری رحمة الله علیه، تحت عنوان « پرسش از فلسفه حیات و هدف زندگی» میباشد که از «پایگاه اطلاعرسانی استاد محمد تقی جعفری» اخذ گردیده است.
علامه جعفری، رحمة الله علیه:
...
آیات قرآنی را پیرامون هدفداری حیات به ده گروه میتوان تقسیم كرد :
1- آیاتی كه میگوید دستگاه خلقت بیهوده نیست، از جمله (آل عمران - 191)
2- آیاتی كه حق بودن جهان هستی را مطرح كرده است، مانند (انعام - 73)
3- آیاتی كه میگوید خلقت جهان هستی برای بازی وسرگرمی آفریده نشده است. (انبیاء-16)
4- آیاتی كه هدفدار بودن زندگی انسان را گوشزد میكند. (مومنون - 115)
5- آیاتی كه مقصد نهایی همه حركتها را به سوی خدا میداند. (شوری - 53)
6- آیاتی كه از رجوع انسانها به سوی خدا سخن میگوید. (آل عمران - 109)
7- آیاتی كه بهشت را از آن نیكوكاران و جهنم را از آن بدكاران میداند. (شوری - 22)
(نساء - 140)
8- آیاتی كه پایان حیات را لقاء الله (دیدار خداوندی) معرفی میكند. (كهف - 110)
9- آیاتی كه غوطهور شدن در پدیدههای طبیعی محض را به عنوان حیات دنیا معرفی میكند و آن را تقبیح مینماید. (محمد - 36)
10- آیاتی كه هدف حیات را عبادت تلقی میكند و انسانها را به اخلاص فرا میخواند. (ذاریات – 56)
با ملاحظه این آیات ده گانه، میتوان اصول زیر را استنباط كرد:
الف- دستگاه خلقت عبث و بیهوده نیست. این اصل را میتوان از بررسی جهان خارج كه بر آن نظم حاكم است و هم چنین از ملاحظه جهان درونی به دست آورد.
از آغاز رشد فكری، نوعی دریافت اصیل در درون ما به وجود میآید كه با تخیل و پندارهای كه جهان هستی را بازی تلقی میكند، به مبارزه برمیخیزد. این مبارزه مانند مبارزه وجدان با پلیدیها ادامه پیدا میكند تا آن گاه كه یا پیروز میشود و هدف اعلای جهان را به انسان نشان بدهد و یا شكست بخورد و انسان را روانه قهوه خانه نماید.
ب- جهان هستی كه قانونمند است، براساس حق آفریده شده است. یعنی برمبنای شایستگیها به وجود آمده و هیچ واقعیتی در جهان بی ارزش نیست.
ج- جهان آفرینش بازیچه نیست، بلكه امری جدی است. درك چهره ریاضی جهان، جدی بودن آن را بیان میكند.
د- حركت و گردیدنهای جهان به سوی مقصد نهایی آن است. این مقصد نمیتواند پایینتر و پست تر از نقاطی باشد كه حركت و گردیدن از آنها عبور میكند و هم چنین نمیتواند مساوی همان نقاطی باشد كه از آنها عبور كرده است. پایان همه حركتها و گردیدنها پیشگاه خداوندی است.
ﮪ - اصل عمل و عكس العمل بر عالم حاكم است. همه حركتها، تحولات، گفتارها، اندیشهها و كردارهای انسان، عكس العملی را در این عالم و عالم دیگر در پی خواهد داشت.
و - هدف حیات، از حیات طبیعی محض برتر است. هدف نهایی زندگی نمیتواند از سنخ امتیازهای زندگی طبیعی باشد، زیرا امتیازات و خواستههای زندگی طبیعی از مقتضیات ذاتی زندگی طبیعی هستند و مقتضای ذاتی زندگی را نمیتوان هدف آن تلقی كرد. بنابر این، مقصد نهایی زندگی باید مافوق مقتضیات حیات طبیعی محض باشد.
ز- اصل كیفر و پاداش نشانگر آن است كه هر فردی با هدف گیریهایی كه در این عالم دارد، از كیفر و پاداش متناسب با آن برخوردار خواهد شد.
ح - هدف نهایی حیات انسان، به ثمر رسیدن جوهر اعلای حیات انسانی است كه از خدا شروع میشود و با عبادت به سوی خدا باز میگردد. معنای عبادت نیز در واقع، به ثمر رسانیدن جوهر حیات در ابعاد گوناگون آن است.
هنگامی كه انسان از حیات طبیعی محض رها شود، عبادت شروع میشود. اگر انسان خود را به عنوان جزئی از آهنگ كلی هستی درك كند كه باید با تكاپو جوهر وجودی خود را به فعلیت برساند، به عبادت مشغول خواهد بود. بدین ترتیب، همه شوون زندگی انسان میتواند عبادت تلقی شود و دنیا نیز طبق فرمایش علی (ع) مسجد انسان خواهد بود.
انسانی كه در دانشگاه مشغول تعلیم یا تعلم است؛ كشاورزی كه به كشت و زرع میپردازد و كارگری كه در كارگاه مشغول تولید كالاست، اگر با آگاهی در مسیر خداوندی گام بگذارند، همه در حال عبادت خواهند بود. هدف نهایی زندگی از دیدگاه اسلام چنین است:
●- "آرمانهای زندگی گذران را با آب حیات اصول عقلانی - الهی رویانیدن و شخصیت از خاك برخاسته را به وسیله آگاهی از جان پاك - كه متصل به آهنگ كلی هستی است - از چنگال جبر عوامل طبیعت و خودخواهی نجات دادن و شخصیت را آزادانه در جاذبه ربوبی قراردادن". این است هدف نهایی زندگی.
●- زندگی هدفدار، تكاپویی است آگاهانه و هر لحظه از سطح عینی این زندگی، مقدمهای است برلحظه تكاملی بعدی در جهان شفافی كه فروغ لایزال الهی از روزنه وجدان پاك آدمی برآن میتابد و سطح عمیق آن، قطرههایی است كه به اقیانوس ابدیت سرازیر میگردد و شخصیت را با امواج خود به پیشگاه دیدار الهی بالا میبرد. این است زندگی هدفدار "حیات معقول" و این است معنای:
«اِنَّ صَلوتي و نُسُكي وَ مَحيايَ و مَماتي لَلّهِ رَبّ ِالعالمينَ - "همانا نماز من، عبادت من، زندگی و مرگ من، از آن خداوند، پروردگار عالمیان است"». (انعام - 172)
ویژگیهای زندگی هدفدار
اگر انسان هدف نهایی زندگی را برخود مطرح كند و در مسیر آن حركت كند، حیات وی از ویژگیهای زیر برخوردار خواهد شد:
1- شناخت ارزش حیات و عدم احساس خلاء در زندگی: انسانی كه هدف حیات را عبودیت تلقی میكند، همه لحظات زندگی را مربوط به خدا میداند. چنین انسانی، هم ارزش حیات را درك میكند و هم در زندگی احساس خلاء و پوچی نمیكند و اگر آرزوهایش نقش بر آب شوند، زندگی برای وی بی معنا و بی مفهوم نخواهد شد.
2- تعهد برین یا شناخت موقعیت خویش در جهان هستی: در زندگی هدفدار، انسان هم موقعیت خویش را در جهان هستی درك میكند و هم خود را ملزم میداند كه در مسیر تكامل گام بردارد.
3- احترام به ذات خویشتن و به ذات دیگران:
در حیات هدفدار، انسان برای ذات خود ارزش قایل است
در حیات هدفدار، انسان برای ذات خود ارزش قایل است و با پذیرش احترام برای ذات خویش، لزوم احترام به دیگر انسان ها را - به جهت وحدتی كه در استعداد خدایابی و هدف نهایی زندگی و به طور كلی مبدأ و مقصد حركت دارند - درك میكند.
4- توجه به الطاف الهی: در حیات هدفدار، انسان همه امتیازهای خود را - از علم گرفته تا قدرت - ناشی از فیض و رحمت الهی میداند.
5 - تنظیم منطقی ارتباط وسیله با هدف: در حیات هدفدار، انسان از هر وسیله ای برای نیل به هدف استفاده نمیكند، بلكه به رابطه منطقی میان وسیله و هدف توجه دارد و با ارزیابی صحیح وسایل، به انتخاب اهداف خود میپردازد.
6- عشق شدید به كار و فعالیت: از آن جایی كه وصول به هدف زندگی، بدون حركت در مسیر جاذبه الهی امكان پذیر نیست، بنابر این، كار و تلاش جدی برای انسان هدفدار، یك اصل حیاتی تلقی میشود.
دوست دارد یار این آشفتگی كوشش بیهوده به از خفتگی
اندرین ره میتراش و میخراش تا دم آخر دمی غافل مباش
7- به دست آوردن آزادی برین: در زندگی هدفدار، هوی و هوسهای آدمی كنترل شده، آزادی برین تحقق پیدا میكند.
زندگی با آزادی برین، یكی از مختصات عالی زندگی هدفدار است. بدون به دست آوردن این آزادی كه عبارت است از رهایی شخصیت آدمی از عوامل ركود و محدودیت در صندوق های خودپرستی و تخیلات، حتی سایر آزادی هایی كه برای جریان معمولی حیات به دست آورده شده است، مانند آزادی اجتماعی و آزادی عقیده، پاسخی منطقی برای معنای حیات نیافته ایم.
8- آزاد ساختن انسان از مطلق تراشیها: ذهن انسان همواره دچار مطلق سازی میشود و برای رهایی از آن، آدمی باید هدف اعلای زندگی را به عنوان مطلق در نظر بگیرد تا بقیه امور را به عنوان وسیلهای برای آن مطلق تلقی نماید.
اقسام شش گانه زندگی
1- زندگی ناآگاهانه و بدون استقلال شخصیت و آزادی و اختیار: در این نوع زندگی، اموری مطرح است كه برای حیات طبیعی لازم است، نظیر تولید مثل و قرار گرفتن در گردباد عوامل جبری طبیعت. در این نوع زندگی، انسان نه معنا و مفهومی برای حیات خود سراغ دارد و نه به زندگی معنوی میاندیشد. افرادی كه به این نوع زندگی مشغولند، از خود استقلالی ندارند و تابع بی چون و چرای عوامل زودگذر حیات طبیعی هستند.
2- زندگی دنیوی برای دنیای محض: افراد در این نوع زندگی، فقط به امور مادی توجه دارند و هدفی جز زندگی مادی برای خود در نظر نمیگیرند. این گونه افراد به برخی از قوانین جهان توجه دارند و طبیعت و شوون آن را شوخی تلقی نمیكنند. این افراد فقط به زندگی مادی خود قانع بوده و احساسات عالی را نادیده میگیرند. این قبیل افراد به موقعیت خود در جهان هستی توجه ندارند و بر این اساس به پاسخگویی به سئوالات اساسی از كجا آمدهام؟ به كجا میروم؟ برای چه آمدهام؟ نمیپردازند.
3- زندگی معنوی برای تلطیف روح یا برای آخرت محض: در این زندگی، فرد فقط به سركوب غرایز و احساسات طبیعی خود میپردازد تا روح خود را تزكیه نماید. برخی از مرتاضان، هدف اعلای حیات را به فعلیت رسانیدن ابعاد لطیف و ظریف روح خود میدانند. این قبیل افراد برای تقویت روح خود، اعتنایی به دیگران نمیكنند و فقط در فكر نجات روح خویش میباشند.
4- زندگی دو عنصری دنیوی و اخروی كه هر یك مستقلا هدف قرار میگیرند: در این نوع زندگی، افراد هم به عنصر دنیوی و مادی حیات توجه دارند و هم به حیات اخروی. این قبیل افراد، حیات دنیا و آخرت را در ارتباط با یكدیگر مطرح نمیكنند. اینان نمیدانند كه حیات آدمی حقیقتی است غیر قابل تجزیه، گرچه دارای ابعاد متنوع است. این افراد از وحدت حیات دنیا و آخرت، و وحدت هدف اعلای آن دو غافلند.
5- زندگی معنوی نما برای زندگی مادی و زندگی اخروی نما برای زندگی دنیوی:
افرادی كه به این نوع زندگی مشغولند، از فهم حقیقت حیات ناتوان هستند و به ریاكاری مشغولند
افرادی كه به این نوع زندگی مشغولند، از فهم حقیقت حیات ناتوان هستند و به ریاكاری مشغولند. اینان توجه ندارند كه ریاكاری و ظاهرسازی فقط عده كمی از ساده لوحان را، آن هم برای مدتی محدود فریب میدهد. این گونه افراد قبل از آن كه دیگران را گول بزنند، خود را فریب داده اند و در واقع به یك خودكشی تدریجی روحی میپردازند. این افراد ظاهرشان جنبه معنوی دارد، ولی باطنشان شیطانی است.
6- زندگی دنیوی در مسیر حیات اخروی كه حیات معقول نامیده میشود: این نوع زندگی مورد نظر پیامبران الهی بوده است. انبیاء و حكمای الهی، زندگی را حقیقتی عالی و با عظمت معرفی میكردند. آن ها دو بال "علم" و "عمل صالح" را برای تكامل انسان در نظر میگرفتند و زندگی دنیوی را در مسیر حیات اخروی به جریان میانداختند. انسان در پهنه حیات مادی با تصرف در عالم، تكامل پیدا میكند. هر چند فعالیتهای انسانی جنبه مادی دارد، ولی حقیقت و باطن آن میتواند جنبه اخروی هم داشته باشد.
در این نوع زندگی كه باطنش اخروی و معنوی، ولی نمودش دنیوی و مادی است، هیچ گاه احساس پوچی و ركود در حیات به انسان دست نمیدهد و آدمی با وجود ناگواریهای بسیار، حیات را گوارا تلقی میكند.
- تعداد بازدید : 3572
- 4 بهمن 1395
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: در محضر استاد