آیا در آیات و روایات اسلامی، دربارهی خلاقیتهای ذهنی و ایدهپردازی - در زمینههای مختلف، به ویژه "موضوعات تولیدی و اقتصادی" مطلبی وارد شده است؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هدایت انسان و جامعه، مستلزم توجه به تمامی استعدادهای فردی و اجتماعی بشر، راهنمایی و دستورالعمل برای شکوفایی و رشد سالم آنها میباشد.
بنابراین، هیچ شأنی از شئون فردی و اجتماعی آدمی وجود ندارد که در اسلام عزیز ، به آن توجه نشده باشد؛ منتهی باید توجه داشت که نه تنها تفکر و مطالعهی در متون، باید برنامهریزی شده باشد، بلکه دستهبندیهای موضوعی آیات و احادیث نیز توسط دانشمندان، محققین و دانشپژوهان انجام میپذیرد.
●- چه بسا آیهای، چند وجه متفاوت داشته باشد. به عنوان مثال: از یک سو بحث توحیدی باشد – از سوی دیگر به مطالعه در علوم تجربی (زمین و آسمانها) توصیه نموده باشد – از سوی دیگر به عقلانیت و بصیرت متذکر شده باشد و در نهایت، هدفگیری صحیح را نشان دهد و هم چنین با بیان احکام، به بایدها و نبایدهای اجرایی جهت رشد هماهنگ، راهکارهای لازم و ضروری را تبیین و وضع نموده باشد.
سوره کوثر:
سوره کوثر، با سه آیه، کوتاهترین سورهی قرآن کریم محسوب میگردد. ابتدایش مبحث توحیدی و بحث از صفات جمال الهی (انّا أعطَیناکَ) دارد و بلافاصله یک خبر از اعطای خیر کثیر (کوثر) میدهد. سپس وارد احکام شده و به نماز و قربانی دستور میدهد، در همین دستور، بحث از اخلاص عمل دارد (فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ) دارد. در آیه بعد یک خبر غیبی از گذشته (گمان نادرست کفار) میدهد و یک خبر از آینده (تداوم نسل و ابتر نبودن) میدهد، در عین حال مشخص میکند که آن کوثر، فرزند ایشان [حضرت فاطمة الزّهراء علیهاالسلام) میباشد که نسل از ایشان تداوم مییابد.
●- بنابراین، محقق باید آیات و احادیث را با توجه به موضوع خود مورد توجه و مطالعه قرار دهد و چه بسا برای چند موضوع متفاوت، به یک آیه و یا حدیث استناد گردد.
خلاقیت:
خلاقیت یک واژهی اعتباری برای رساندن مفاهیمی چون ابتکار و نوآوری میباشد، وگرنه خالقی جز "الله جلّ جلاله" وجود ندارد. بشر تا کنون چه چیزی را خلق کرده است که گمان کند از نیروی "خلاقیت" به معنای صحیح و حقیقی آن برخوردار میباشد؟!
این که در اصطلاح گفته میشود «خلق شعر یا اثر»، مقصود همان "ساختن" است، وگرنه ظهور استعداد، فکر، خیال، تصور ... و نیز تجزیه و ترکیب رنگها و یا کلمات و یا عناصر و اجزا را که "خلقت" نمیگویند.
فکر، علم و خلاقیت:
در هر حال، خلاقیت با همین مفهوم مصطلح، کار فکر است که با امکاناتی چون ذهن، تخیل و تصور، روی دادهها (داشتهها) کار میکند و دستآورد یا ترکیب جدیدی را طراحی مینماید و سپس با قوای اختیار، عزم و اراده، در تحقق آن میکوشد.
بدیهی است که در این راستا، هر چه علم و امکانات طبیعی و تصنعی بیشتر باشد، خلاقیت (به معنای ظهور استعداد در کشف و نوآوری در ساخت) نیز بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال: انسان با دست خالی (یا بدون علم) در وسط یک جنگل، در مورد چگونگی تهیه خوراک، آب و امنیت خود از سرما و گرما و یا هجوم حیوانات و حشرات تفکر نموده و خلاقیت به خرج میدهد؛ اما انسان برخوردار از علم و امکانات شهری و یا صنایع گوناگون، تفکرات و خلاقیتهای دیگری دارد.
●- به طور قطع و یقین میتوان اذعان و اعلام نمود که هیچ دین، مذهب و مکتبی، به اندازهی اسلام، بر عقلانیت، تفکر صحیح، مطالعات در علوم انسانی و هم چنین علوم طبیعی (تجربی)، تأکید و تصریح ندارد و به جز اسلام غنی، هیچ کدام نیز باید و نبایدهای (احکام و قوانین) جامع و منطبق با نظم خلقت، بیان نداشتهاند. در برخی از موارد، [چنان که امام رضا علیه السلام فرمودند]، کلیاتی را بیان میدارند و میفرمایند: کشف جزئیات با شما – یعنی تفکر، کنکاش، کشف و خلاقیت در بهرهوری با شما. و در برخی موارد، جزئیات را نیز بیان میدارد، به ویژه در مواردی که عقل و علم بشر به آن راه ندارد، اما دانستنش ضروری میباشد (مثل اخبار قیامت).
●- اگر بخواهیم فقط به آیات قرآنی در موضوع تعقل و تفکر اشاره نماییم و در مورد هر کدام فقط چند خط توضیح مختصر (نه تفسیر) ارائه دهیم، خودش یک یا چند جلد کتاب میشود؛ لذا فقط به یک آیه بسنده میگردد که در آن به ویژگیها مؤمن، در ذکر (یاد) خدا – مطالعهی هدفدار و جهتدار در طبیعت (علوم تجربی، که با مطالعهی زمین و آسمانها به دست میآید) – و سپس نتیجهگیری عقلانی در خداشناسی و معادشناسی، تصریح نموده است:
« الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ » (آلعمران، 191)
ترجمه: همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
اقتصاد:
معنی کلمه «اقتصاد» میانهروی در هر امری و هر شأنی از امور و شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر میباشد؛ چنان که لقمان حکیم به فرزندش سفارش میکند « وَٱقْصِدْ فِى مَشْيِكَ / لقمان، 19»، یعنی در مشیّ و مرام خودت در تمامی شئون، میانهروی داشته باش؛ یعنی همان بحث کلان "اعتدال" - اما در ادبیات امروز، به تمامی فعالیتهای تجاری، بازرگانی، خدماتی و آن چه با سرمایه، کار و سود سر و کار دارد، «اقتصاد» گفته میشود.
●- با یک نگاه اجمالی در مطالعهی موضوعی در قرآن مجید و احادیث و روایات، به خوبی روشن میشود که اسلام عزیز، چه اهمیت ویژهای برای موضوعات اقتصادی قائل شده و چه مقدار تعلیم و تذکر دارد و چه مقدار به بایدها و نبایدهای (احکام) اقتصادی، توجه داده و رعایت آنها را در ساختار زندگی و سرنوشت دنیا و آخرت مؤثر قلمداد نموده است.
●- از نگاه اعتقادی به اقتصاد گرفته، تا نگاه اخلاقی، تا نگاه تولیدی و مصرفی، همه در آیات قرآن کریم و احادیث و روایات معتبر، وجود دارد. گاه به تعقل توحیدی در نگاه به منابع طبیعی توجه میدهد، گاه به نگاه توحیدی در "رزاقیت خدا" دعوت میکند – گاه به نگاه علمی با نتیجهگیری و بیان آثار روحی و اخلاقی در ثروت یا فشارهای اقتصادی تعلیم میدهد - گاه نظر کارشناسانه را به صنعت، کشاورزی، دامپروری و نزولات آسمانی جلب مینماید ... – و گاه سخن از ضرورت تولید، قناعت در مصرف، پرهیز از اسراف و تبذیر، کیل (کیلو و وزن) و ... اشاره دارد – و گاه به اقسام و احکام [قوانین] معاملات، مانند: تجارت، تبیین مالکیتهای خصوصی، عمومی و دولتی، قرض، ربا، ضرورت ثبت قراردادها، رعایت عهد، رعایت امانات و ... اشاره نموده است؛ و البته گاه آیه کلی است و در حدیث تشریح شده و به مصادیق آن تصریح گردیده است، گاه حتی جزئیات نیز بیان شده است. به عنوان مثال، در ثبت معاملات و عهود مالی، که امروزه در قالب ثبت محضری، وکالت، شهود و ... انجام میشود، با رعایت تمامی جوانب میفرماید:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ » (البقره، 282)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که بدهی مدّتداری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن -همان طور که خدا به او تعلیم داده- خودداری کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر کسی که حق بر ذمه اوست، سفیه (یا از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن،) توانایی بر املاکردن ندارد، باید ولیّ او (به جای او،) با رعایت عدالت، املا کند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب کنید! (و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،) تا اگر یکی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری کند. و شهود نباید به هنگامی که آنها را (برای شهادت) دعوت میکنند، خودداری نمایند! و از نوشتن (بدهیِ خود،) چه کوچک باشد یا بزرگ، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید)! این، در نزد خدا به عدالت نزدیکتر، و برای شهادت مستقیم تر، و برای جلوگیری از تردید و شک (و نزاع و گفتگو) بهتر میباشد؛ مگر اینکه داد و ستد نقدی باشد که بین خود، دست به دست میکنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست که آن را ننویسید. ولی هنگامی که خرید و فروش (نقدی) میکنید، شاهد بگیرید! و نباید به نویسنده و شاهد، (به خاطر حقگویی،) زیانی برسد (و تحت فشار قرار گیرند)! و اگر چنین کنید، از فرمان پروردگار خارج شدهاید. از خدا بپرهیزید! و خداوند به شما تعلیم میدهد؛ خداوند به همه چیز داناست.
حدیث:
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام: «عَلَيْكُمْ بِالْجِدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَاد» (وسایل الشیعه ج 1 ، ص 92)
ترجمه: بر شما باد به تلاش و سخت کوشی و مهیا شدن و آماده شدن
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام: «اقْصِرْ هِمَّتَكَ عَلَى مَا يَلْزَمُكَ وَ لَا تَخُضْ فِيمَا لَا يَعْنِيك» (تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 477)
ترجمه: همت خود را صرف چیزهایی کن که به آن نیاز داری و آنچه به کارت نمی آید پیگیری مکن.
نتیجه:
بنابراین، تنها در مورد خلاقیت، ابتکار، ایدهپردازی و کار – آیات و احادیث بسیاری وجود دارد، بلکه به آنها با ملاک "عقلانیت" و نیز هدفدار و جهتدار توجه داده شده و باید و نبایدهایش نیز بیان گردیده است.
پس تمام اسلام، از اصول اعتقادیاش، تا علوم طبیعی و غیبیاش، تا احکام و قوانینش، برای مساعد شدن شرایط جهت تعقل، تفکر، تعلّم و فعالیت درست ذهن میباشد.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا در آیات و احادیث، دربارهی خلاقیتهای ذهنی و ایدهپردازی - به ویژه "موضوعات تولیدی و اقتصادی" مطلبی وارد شده است؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8494.html
- تعداد بازدید : 3480
- 12 فروردین 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن