س 379 - چه چیزهایی باعث میشه تا مردم کمتر تفکر و اندیشه کنن؟ چرا اینقدر تفکر و اندیشه و خردورزی برای انسان‌ها سخته و سعی میکنن تو زندگی روزمرشون به جای تفکر و تعقل برای حل مشکلشون، راه‌های ساده‌تری رو پیدا کنن؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): حاصل تعقل و تفکر این نیست که راه‌های پیچیده، سخت و حتی نشدنی را پیش رو قرار دهد! بنابراین اگر شخص یا جامعه‌ای بتواند برای دفع موانع و رفع مشکلات [حتی برای مسائل و نیازهای زندگی روزمره]، راه‌های ساده‌تری پیدا کند، لابد خوب تعقل و تفکر نموده است.
مهم این است که انسان و جامعه، حکیم و بصیر هم باشند، یعنی اگر برای رفع یک مشکل، راه‌کار ساده‌ای پیدا کنند، توجه و مطالعه کنند که آن راه کار خودش مشکلات عدیده‌ی دیگری را به همراه نیاورد.
به عنوان مثال: ساده‌ترین راه برای یک خانم، در جلب نظر و جذب، نمایش زیبایی‌ها، اندام و جذابیت‌های جنسی اوست؛ یا شاید ساده‌ترین راه برای موفقیت اقتصادی یک مرد، دروغ، حقه‌بازی، خالی‌بندی، ظاهرسازی و کلاهبرداری باشد؛ اما آیا این کارها، رشد و کمالی نیز در پی‌دارد و یا تباهی خود، اطرافیان، محیط و جامعه را به دنبال آورده و تحمیل می‌نماید؟! آیا مشکلی را از راه آسان حل می‌کند، یا هزاران مشکل حل نشدنی را به آن مشکل می‌افزاید؟!
بنابراین:
●- تدبیر (چاره اندیشی و پیدا کردن راه‌کار)، همیشه متناسب با برنامه‌ها خواهد بود؛
●- برنامه‌ریزی‌های [خُرد و کلان]، همیشه منطبق با اهداف کوتاه مدت و دراز مدت می‌باشد؛
●- اهداف نیز همیشه متناسب با "آگاهی و بصیرت" از یک سو و "آمال و امیال" از سوی دیگر اتخاذ می‌گردند.
* - پس، اگر کسی عالَم هستی را خودش ببیند و خودش را نیز تن و بدنش ببیند، و بالتبع کمالش را رضایت نفس و لذت ببیند - خواه نامش را جاهل و متکبر بگذارند یا پیرو مکتب اومانیسم – کوتاه نظر خواهد بود و بدون اندیشه به آینده و عواقب، به آن چه که خواست لحظه‌ای او را برآورده کند، روی می‌آورد.
اینان کسانی هستند که خداوند علیم، حکیم و خالق، در توصیف‌شان فرمود:
« إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا » (الأنسان، 27)
ترجمه: آنها زندگی زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالی که روز سختی را پشت سر خود رها می‌کنند!
* - اما آنان که از جهان‌بینی کامل و کامل‌تری برخوردار هستند – تعریف‌شان از "خود" نیز متفاوت می‌باشد. آنان که غایت استعداد خود را "خلیفة الله" شدن می‌بینند، نه حیوان ناطق، حیوان راست قامت، حیوان دوپا و ...؛ اهداف‌شان متعالی‌تر است، آمال‌شان والاتر است و بالتبع برنامه‌هایشان اصولی‌تر، عملی‌تر و منطقی‌تر است و می‌دانند که رسیدن به این اوج، بدون تفکر، تعقل، علم، انضباط، اخلاق و تلاش مجاهدانه و حاکمیت قسط و عدالت در وجود خودشان و در جامعه، محقق نمی‌گردد.
- تعداد بازدید : 1270
- 30 فروردین 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: پاسخ های کوتاه
س 227: ما در گفتارمان شیطان را «حرامزاده» می‌خوانیم، آیا صحیح است و او حرامزاده می‌باشد. (امارات) 
