روزنامه نگاری متدین، به استناد به خطبهای از نهج البلاغه، میگوید: امیرالمومنین در خطبهای به انتصاب طلحه و زبیر اشاره میکنند و آن را دستور خدای متعال میدانند. آیا این مطلب صحت دارد؟ (کارشناسی عمران / تهران)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): با تدین روزنامهگار و یا هر گوینده کاری نداریم، اما سخنش صحیح نمیباشد! به فرض که چنین باشد، حال ما چه کنیم؟ افراد صالح و اصلح را کنار گذاشته و برای انتصاب، در پی یافتن طلحه و زبیرهای عصر خود باشیم؟!
همیشه یک عده [اگر احیاناً به قرآن و تاریخ اسلام رجوع کنند] نیز میگردند ببینند تا کجا سخن یا عملی مبتنی بر مماشات با دشمن، یا تفقدی بر مخالف آمده، تا آن را ملاک گیرند و به صورت سلیقهای بر شرایط و مصادیق حال منطبق نمایند. درس و عبرت گرفتن از تاریخ، لازم و ضروری است، اما خطای در مصداق و تطبیق، نتیجهای جز انحراف بیشتر ندارد.
آنان، نه آیات مربوط به تعقل، تفکر و بصیرت، در دوست و دشمنشناسی، و ضرورت ایستادگی، مقاومت و جهاد را میخوانند و نه هیچگاه به حضرت خدیجه کبرا علیهاالسلام در دوران تحریم (شعب ابیطالب)، و یاسر، عمار، ابوذر، سلمان، مالک اشتر و ... در سایر ادوار مینگرند!
اگر فرعون زمان گردنکشی کند، آیهی « اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى – دوتایی سرغ فرعون بروند که همانا او طغیان کرده است» را رها کرده و میگویند: چون خدا فرمود « فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى/ شما دو نفر (ابتدا) با او نرم سخن گویید، باشد که متذکر گردد و بترسد / طه 43 و 44 »، پس ما نیز باید باید در مقابل دشمنیهای امریکا و انگلیس، ضمن سکوت، فقط مذاکره کنیم و آن هم بسیار نرم و دلنشین و بالبخند.
حال هر چه بگویید: اولاً آن دستور برای اولین برخورد بود، نه برای همیشه – ثانیاً دستور به مذاکره به هنگام حمله فرعون نبود – ثالثاً بیش از یک قرن از سلطهی ظالمانه امریکا بر ایران میگذارد – رابعاً نزدیک به 40 سال از انقلاب و تداوم و شدت دشمنی امریکا با ایران میگذرد – خامساً حضرات هیچ امتیازی به او ندادند و ...، به خرجشان نمیرود.
این گروه، وقتی با فتنهی داخلی مواجه میشوند، میگویند: «پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، خانه ابوسفیان را محل امن خودش و سایر نزدیکان و مدیرانش در دشمنی قرار داد»! و هیچ گاه مواضع ایشان را در جنگهای تحمیلی و درگیریها و نیز فتنهها و آشوبهای داخلی و از جمله جنگ احزاب را مطالعه نمیکنند و مورد استناد قرار نمیدهند!
طلحه و زبیر:
تاریخ زندگانی، مواضع، چرخش و عاقبت طلحه و زبیر، هم درس است و هم عبرت. تا معلوم شود که به فرمودهی امام خمینی رحمة الله علیه: «ملاک حال فعلی افراد است».
زبیر، کمتر از 15 سال داشت که به اسلام گروید، از اصحاب نزدیک و مؤثر بود؛ در جنگها چنان فعال بود که وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام، بر سر جنازهی او رفته و چشمش به شمشیر او افتاد، با افسوس فراوان از این سرنوشت فرمود: « «این شمشیر، کرارا غبار غم از چهره پیامبر خدا زدوده است».
زبیر، جزو معدود صحابهای است که پس از رحلت، نه تنها به سقیفه نپیوست، بلکه در طی 25 سال نیز در کنار امیرالمؤمنین علیه السلام قرار گرفت.
طلحه نیز از معدود اصحابی بود که به هنگام شدت جنگهای تحمیلی بر پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، هیچ گاه فرار نکرد و تا پای جان ایستادگی میکرد، و هر دو پس از کشته شدن عثمان، سریعاً با مولا بیعت نمودند.
اما، در دوران خلفای دوم و سوم، که از سویی ثروت کلانی به جهان اسلام سرازیر شده بود و از سویی دیگر توزیع ناعادلانهی ثروت از سوی حکومت (به ویژه در دورهی عثمان) بیداد میکرد و سونامی رانت، رشوه، پارتیبازی، فامیلگرایی و ...، به اوج خود رسیده بود و همان نیز سبب مخالفت مردم در سرتاسر جهان اسلام با او و بالاخره کشته شدنش در یک فتنه شد، طلحه و زبیر و به ویژه زبیر، بسیار بسیار ثروتمند شدند.
به محض ساقط شدن حکومت خلیفه سوم و رویآوردن مردم به امیرالمؤمنین علیه السلام، پس از 25 سال از نقض بیعتشان با ایشان؛ طلحه و زبیر، با همان روحیهی "زیادهخواهی"، از ایشان خواستند که "عدالت" را با استثناء کردنخواص، اجرا نماید و به ایشان سهم بیشتری در موقعیت و توزیع ثروت بدهد! و مخالفت ایشان سبب گردید تا بلافاصله به جمع "ناکثین" بپیوندند و جنگ خانگی جمل را علیه ایشان راه بیاندازند و جالب آن که برای توجیه اذهان عمومی، بهانه را خونخواهی خلیفه سوم عثمان قرار دادند، حال آن که با نقشه معاویه و فتنه خودشان به قتل رسیده بود.
توصیف امیرالمؤمنین علیه السلام، از مواضع و عملکرد اصحاب جمل:
نهج البلاغه، خطبه 7 :
اِتَّخَذُوا الشَّيْطانَ لإمْرِهِمْ مِلاكاً، وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراكاً،
شيطان را ملاك و پشتوانه زندگى خود گرفتند، او هم از آنان به عنوان دام (در مشارکت در جرم) استفاده كرد،
فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ، وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فى حُجُورِهِمْ،
در درون سینههایشان لانه كرد، و در دامنشان پرورش يافت (توسط آنان قدرت گرفت)،
فَنَظَرَ بِاَعْيُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ، فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَيَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ،
چشمشان در ديدنْ چشم شيطان، و زبانشان در گفتنْ زبان شيطان شد، بر مركب لغزشها سوارشان كرد، و امور فاسد را در ديدگانشان جلوه داد،
فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ الشَّيْطانُ فى سُلْطانِهِ، وَ نَطَقَ بِالْباطِلِ عَلى لِسانِهِ.
كارشان كار كسى است كه شيطان او را شريك سلطنت خود قرار داده، و با زبان او به ياوه سرايى مبتنی بر باطل، برخاسته است.
مواضع امیرالمؤمنین علیه السلام، علیه طلحه و زبیر:
نهج البلاغه، خطبه 6
هنگامی که از ایشان خواستند تا مقابل فتنه و جنگافروزی طلحه و زبیر آرام باشند و آماده جنگ نشوند، فرمود:
« وَاللّهِ لا اَكُونُ كَالضَّبُع ِ تَنامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتّى يَصِلَ اِلَيْها طالِبُها، وَيَخْتِلَها راصِدُها »
به خدا قسم به مانند كفتار نيستم كه با آهنگ ملايم مى خوابد تا شكارچى در رسد و غافلگيرش نموده، شكارش كند.
وَلكِنّى اَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ اِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ، وَ بِالسّامِع ِ الْمُطيع ِ الْعاصِىَ الْمُريبَ اَبَداً، حَتّى يَأْتِىَ عَلَىَّ يَوْمى.
بلكه هميشه با يارى حق جوى، رويگردان از حق را مىزنم، و با كمك شنونده فرمانبر، عاصى بد دل را مىكوبم، تا روزم (مرگم) فرا رسد!»
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
روزنامه نگاری با استناد به نهج البلاغه، مدعی شده که امیرالمؤمنین (ع)، طلحه و زبیر را منصوب نموده و این انتصاب را امر خدا بیان داشتهاند؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8549.html
- تعداد بازدید : 2779
- 9 اردیبهشت 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی جنگ و جهاد امیر المومنین