پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): حدیث نیز تقدیم میشود، اما وقتی سؤالی به ذهن شما خطور میکند، به دنبال یافتن پاسخ باشید و مخاطب را محدود نکنید که چگونه پاسخ دهد؟ اگر فقط چند حدیث نیاز دارید، با یک "جستجو" در اینترنت، ظرف چند ثانیه، به دهها و صدها حدیث دسترسی مییابید.
وجوب ولایت:
وجوب و لایت و ولایتپذیری، مخصوص مسلمانان و از جمله شیعیان نمیباشد، بلکه مانند یک امر تکوینی، عمومیت دارد. آدمی، مخلوق، فقیر و نیازمند است، پس یقیناً "ولیّ = سرپرست" دارد.
سرپرست حقیقی، خداوند متعال است و آنان که او بفرماید، اما به انسان اختیار داده شده، تا خودش تشخیص دهد و برگزیند. بنابراین، آن چه تفاوت دارد و مورد اختلاف و حتی دشمنی و ... قرار میگیرد، مصداق "ولیّ" برای هر شخص یا جامعه و امتی میباشد و نه اصل آن. ولیّ مؤمنان "الله جلّ جلاله" میباشد و ولیّ کافران "طاغوت = طغیان کردهها" میباشد؛ و البته چون کافران، موحد نیستند و وحدت ندارد، کثرتگرا و مشرک میشوند، و چندین و چند ولیّ (اولیاء) دارند که عموماً در یک راستا نیز نمیباشند. چنان که فرمود:
« اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ » (البقره، 257)
ترجمه: خداوند، ولی [دوست و سرپرست] کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد. (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون میبرند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.
ناگزیری:
بنابراین، مقولهی "ولایت" و "ولایتپذیری"، نظام خلقت و هدایت است و همچون پرستش، الوهیت و ربوبیّت میباشد که هیچ گریزی از آن وجود ندارد و تفاوت و اختلاف فقط بر سر مصداق و مصادیق میباشد که یا بر حق هستند و یا بر باطل.
●- هیچ کس در این عالَم، بی إله و معبود [پرستش و بندگی] نیست، و آن که گمان دارد به هیچ وجهی، هیچ کسی یا چیزی را نمیپرستد نیز بندگی "هوای نفس" خودش را میکند:
« أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا » (الفرقان، 43)
ترجمه: آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو میتوانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟!
●- بر همین اساس، هیچ کس بدون پیامبر، کتاب، دین و امام نیست [ایسمها نیز نوعی دین هستند]؛ و در همین راستا، احدی بیولایت نیست. منتهی تفاوت در همان إله، معبود، پیامبر، کتاب، دین و امام و ولیّ امر میباشد. یکی ولایت الله جلّ جلاله را میپذیرد و به امر او ولایت رسول خدا صلوات الله علیه و آله را میپذیرد؛ دین اسلام و کتاب قرآن را بر میگزیند و در همین راستا ولایت حقه امامان معصوم علیهم السلام را گردن مینهد؛ دیگری ولایت طاغوتها، إلهها و اربابهای گوناگون، متفرق و کاذب را گردن مینهد، بالتبع دین و آیین آنان را بر میگزیند و از پیشوایان و رهبران (امامان) آن دین و آیین، پیروی میکند و به ولایت و سرپرستی آنان گردن مینهد.
ولایت سریان و جریان دارد:
ولایت، سریان جریان دارد؛ ولایت، مانند یک درخت (شجره) است که ریشه و اصل، ساقه و شاخه و بالاخره گل و میوه دارد. حال یا "شجرهی طیبه" است و یا "شجرهی خبیثه".
بدینترتیب، کسی که ولایت خداوند متعال را گردن نهاد، به ولایت رسول او و اولیالامر تعیین شده از ناحیهی او را نیز گردن مینهد و هم چنین در عرصهی "بایدها و نبایدها"، یا همان حقوق یا به تعبیر دیگری قوانین، ولایت احکام او را میپذیرد، یعنی همان «ولایت فقه» - در همین راستا "ولایت فقیه" را برای رهبری و سرپرستی بر میگزیند. چه به صورت فردی در امورش با تقلید از "فقیه مرجع"، چه به صورت جمعی، در حکومت اسلامی، با اطاعت و تبعیت از "ولی فقیه".
هم چنین، کسی که ولایت طاغوت و طواغیت را برگزید و گردن نهاد، ولایتهای در راستای او و زیر مجموعه را نیز گردن مینهد، از مُد لباس در سبک زندگی گرفته، تا شیوه همسر یابی، تا نحوهی ارضای غرایز جنسی، تا شغل، کسب درآمد، ساختار اقتصادی، بافت اجتماعی ... و خلاصه پذیرش قوانین، احکام و فرمانروایان و پیشوایان طاغوتی. حال خواه این احکام از کاخ سفید، پارلمان امریکا، شورای امنیت و ... به صورت رسمی صادر شده باشد، و خواه به صورت عمومی تبلیغ، القا و دیکته گردد.
نتیجه:
●- اصل "ولایت و ولایتپذیری"، اسلام و غیر اسلام ندارد و برای همگان عمومی میباشد.
●- انسان هیچ گریزی از ولایت و ولایتپذیری ندارد.
●- تفاوت و البته اختلاف فقط در "مصادیق ولیّ" میباشد.
●- ولایت، جریان دارد – تا آنجا که حتی در ولایت پدر بر فرزند – اولیای مدرسه – ولی در هر امری و ... ادامه مییابد.
●- مسلمان چون در اصل، ولایت الهی را پذیرفته است، در تمامی امور و شئون زندگی فردی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی خود، جریان آن ولایتی را میپذیرد که در راستا و متصل به ولایت خداوند متعال باشد؛ به امر او و برای او باشد – همچنین کفار، سایر اولیای خود را در راستا و متصل به رأس آن، که همان ولایت شیطان است را گردن مینهند.
●- در این قاعدهی کلی، هیچ فرقی بین مسلمان، نامسلمان، مؤمن، کافر، ایرانی، لبنانی و آلمانی وجود ندارد؛ بلکه تفاوت فقط در "مصادیق" میباشد که به تناسب هدف انتخاب میشوند؛ و در اسلام، هم مبدأ مشخص شده، هم هدف و هم راه رسیدن و هم رهبر.
دو آیهی ولایی - ایجابی:
« إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ » (المائدة، 55)
ترجمه: ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده اند همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مىدهند.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا » (النساء، 59)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيكفرجامتر است.
یک آیهی ولایی – سلبی:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ » (التوبة، 23)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه پدران و برادران شما، کفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولیّ (سرپرست، یار و یاور و تکیهگاه) خود قرار ندهید! و کسانی از شما که آنان را ولیّ خود قرار دهند، ستمگرند!
حدیث:
*- سیدة السناء العالمین، حضرت فاطمة الزهراء علیهاالسلام :
« فَجَعَلَ اللهُ…اِطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا أماناً لِلفِرقَة » (بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۵۸)
خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقهها قرار داده است.
*- حضرت امام صادق علیه السلام:
« قَالَ بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَيْءٍ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ ...» (وسائل الشيعة ج : 1 ص : 14)
«اسلام بر پنج چيز بنا شده است: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولايت زراره (رض) گفت: عرض کردم کدام يک از اين پنج چيز برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است زيرا مفتاح و کليد چهار چيز ديگر میباشد و ولی راهنمايی بر آنهایند... »
مرتبط:
●- میگویند: ولایت فقیه همان ولایت رسولالله است، اسوهی ما امروز ولی فقیه است و ...، قیاسهای مع الفارق و خطاست. آنها خودشان اذعان دارند که به گرد اهل عصمت (ع) ینز نمیرسند. آیا چنین است یا پاسخی دارد؟ (26 اردیبهشت / 1394)
●- مفهوم «ولایت فقیه» چیست و چرا باید از «ولی فقیه» پیروی کنیم؟ (8 فروردین / 1390)
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
وجوب ولی امر برای مسلمین چیست؟ آیا فقط بر مسلمانان ایران واجب است که ولایت را قبول داشته باشند و یا بر سایرین نیز واجب است؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8553.html
کلمات کلیدی:
سیاسی