پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): نگاه اینگونه به قرآن کریم (اسلام) و نیز اینطور ردیف کردن "چرا"ها، ناشی از دو ضعف میباشد که عبارتند از: «عدم آشنایی با قرآن کریم و آموزههای الهی به بشریت و مسلمانها» و « اسلامشناسی از منظر اسلامهراسان و جوّسازان».
قرآن کریم، کلامالله میباشد و برای هدایت، رشد و تعالی فرد و جامعه آمده است. بنابراین اگر کسی هنوز به مرحلهی شناخت و باور الله جلّ جلاله و معاد نرسیده است، نباید در آیات احکامی بحث کند، بلکه باید مشکل اصلی خود را در شناخت، جهانبینی و اصول عقاید مرتفع سازد.
دقت کنیم که "چرا"های ناباوران، فقط برای تخطئه است و هیچ پاسخی برای آنها فایدهای ندارد، « إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ - برای آنان یکسان است؛ چه انذارشان کنی یا نکنی، ایمان نمیآورند! / یس، 10».
●- آنها همیشه به انبیا، رسولان، ناصحان و مربیان الهی گفته و میگویند:
« قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْوَاعِظِينَ - آنها گفتند: «برای ما تفاوت نمیکند، چه ما را انذار کنی یا نکنی؛ (بیهوده خود را خسته مکن)! / الشعراء، 136».
●- خداوند متعال نیز برای دنیای آنها به پیامبرش صلوات الله علیه و آله فرمود:
«سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ » (المنافقون، 6)
ترجمه: براى آنان يكسان است: چه برايشان آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى، خدا هرگز بر ايشان نخواهد بخشود. خدا فاسقان را راهنمايى نمىكند.
●- و در آخرت نیز به آنان خطاب مینماید:
« اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » (الطّور 16)
ترجمه: در آن [جهنم] وارد شوید و بسوزید؛ میخواهید صبر کنید یا نکنید، برای شما یکسان است؛ چرا که تنها به اعمالتان جزا داده میشوید!
ضرورت دوری از کفار:
فرق بین مؤمن و کافر، در ظاهر و بدن آنها نیست، بلکه در ذلالی و آلودگی باطن است؛ فرق بین نور و ظلمت است، فرق بین اهل سعادت و اهل هلاکت است. پس مؤمن باید از کافر دوری گزیند، هم چنان که انسانِ برخوردار بدن زنده، باید از آلودگیها، میکروبها، ویروسها، بیماریهای واگیردار و ... دوری گزیند؛ هم چنان که انسان برخوردار از اخلاق سالم، باید از اشخاص و محیطهای ناسالم دوری گزیند.
در این حکم عقلی، شعارهایی چون: «آنها نیز انسانند – آنها نیز حق دارند – آنها نیز آزادند و ...» هیچ جایگاه و ارزشی ندارند. درست مثل این است که گفته شود: «چرا با یک سلول سرطانی مبارزه میکنید؟ آن نیز سلولی است مانند سایر سلولها و حق دارد که به فعالیت خود ادامه دهد»! یا گفته شود: «به چه حقی مفسد، جانی و متعدی به حقوق دیگران را دستگیر کرده و به زندان میاندازید، آنها نیز انسان، مُحق و آزادند که هر کاری دلشان خواست بکنند»!
جنگ و صلح:
آدمی، چه درون خود و چه در بیرون، دائماً و مستمراً در حال جنگ و نزاع است. از جنگ عقل و جهل گرفته، تا روح و نفس، تا جنگ قوای شهوانی با یک دیگر در درون؛ و جنگ بین حق و باطل، عدل و ظلم، مستکبر و مستضعف و ... در بیرون. چه به شکل جنگهای سخت نظامی، یا جنگهای اقتصادی و فرهنگی، یا جنگ روانی و تبلیغاتی، و در یک کلمه آن چه موسوم به "جنگ نرم" است.
●- بنابراین، دین کامل، آن دینی است که از جانب خداوند متعال، دوست و دشمن را معرفی کند و تکلیف انسان را در تمامی موارد "جنگ و صلح" در درون و بیرون، به صورت بسیار واضح و روشن بیان دارد.
بدیهی است که در این حقیقت نیز شعارهایی چون: «ای وای! از جنگ نگویید – مرگ بر نگویید - فقط از صلح و صفا و دوستی بگویید – دستورالعملهای جنگی همه خشن است و این خشونت طلبی است و ...»، همه دروغهایی است که دشمنان برای جلوگیری از هر گونه آگاهی و مقابلهای القا میکنند؛ میخواهند به هنگام حملات، حتی با کمترین مقاومتی مواجه نگردند!
کشتن سلول سرطانی در بدن بیمار – کشتن آفت در مزرعهی کشاورزی – ریشه کردن جهل و عوامی در جامعه – معدوم کردن ظلم و ظالم در دنیا – دفع میکروبها و آلودگیهای مضر و مهلک مادی و معنوی؛ همه عین صلح طلبی و عین حیات و زندگی میباشد و تسلیم این خفت، رذیلت و گمراهی شدن نیز عین هلاکت است.
اگر کفار با ما کاری نداشته باشند:
آیات مربوط به جنگ و جهاد، مربوط به عرصهی جنگ و جهاد میباشد که معمولاً در قرآن کریم، از آن با واژهی "قتال = جنگ" یاد شده است.
بدیهی است که توصیه به خوشخواب و خوشخیال بودن در مقابل دشمن، تقدیم لبخند و دسته گل به مستکبر و ظالم، تجویز دشمن است و نه دستور خداوند حکیم و حُکم عقل.
اما در قرآن کریم، آیات بسیاری نیز مبتنی بر مذاکرات، معاهدات، صلح، پایبندی به آن، حتی بخشش و گذشت و ... وجود دارد، چنان که میفرماید:
« وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ » (الأنفال: 61) .
ترجمه: اگر دشمنان به صلح تمایل نشان دادند، تو نیز بدان متمایل شو و بر خدا توکّل کن که او شنوا و دانا است»
خداوند متعال، حتی در حالت جنگ نیز ظلم و تعدی بر دشمن را جایز نمیداند:
« وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» (البقره، 190)
ترجمه: و در راه خدا، با کسانی که با شما میجنگند، نبرد کنید! و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا تعدّیکنندگان را دوست نمیدارد!
سرانگشتان آنها را بزنید:
متن و ترجمه این آیهی مبارکه، که بهانه و دستاویز پیاده نظام و ستون پنجم دشمن در جنگ نرم و عرصهی فضای مجازی قرار گرفته است، به شرح ذیل میباشد:
« إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ » (الأنفال، 12)
ترجمه: هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان وحى مىكرد كه من با شما هستم، پس كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابتقدم بداريد. به زودى در دل كافران وحشت خواهم افكند. پس، فراز گردنها را بزنيد، و همه سرانگشتانشان را بزنید.
الف – چنان که از همین ظاهر آیه نیز مشهود است، خطاب آیه به فرشتگان الهی است و نه به انسانها. به آنها میفرماید که در جنگ کفار با مؤمنان، اهل ایمان را ثابت قدم بدارید، اما اهل کفر و ظلم نیز فکر، قلب و عمل دارند، شما گردن به بالا (سرها، اندیشهها، مکرها و اهداف) را هدف بگیرید، خودم در قلبشان خوف از مؤمنان را مستولی میکنم، و شما طراحان و طرحهای اصلی و عاملین و اعضای عامل (که تعبیر به سرانگشتان شده است) را هدف بگیرید.
ب – آیا این دستور العمل و رهنمود جنگی [چه برای جنگ نرم و چه برای جنگ سخت و میدانی]، حتی برای انسانهای مؤمن خوب است یا بد؟
●- آیا هدف گرفتن تفکر، اندیشه، مکر و اهداف دشمن کافر مهمتر از هدف گرفتن بدن آنها نیست؟! ●- آیا دشمنان اسلام و مسلمین، همین کار را نمیکنند؟!
●- آیا زدن سرانگشتان فتنه، ظلم، جنایت و هر گونه فسق و تعدی، لازمتر و مهمتر از هدف گرفتن "ابزار" نیست؟!
بالاخره "ابزار" که روح ندارند، بلکه توسط سرانگشتانی در راه حق و یا باطل به کار میافتند.
مرتبط:
آيه ١٢سوره انفال (مبنی بر زدن سرها و سرانگشتان) را تفسير و دليل گفتن اين آيه را بیان نمایید؟ تو گروه گذاشتن ميخوام بهشون جواب بدم. (28 آذر 1394)
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چرا اینقدر در قرآن، کفار نهی شدهاند، دستور جنگ و حتی قطع سرانگشتان آنها داده شده است؟ اگر آنها با ما کاری نداشته باشند چه؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8611.html
کلمات کلیدی:
قرآن جنگ و جهاد