پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ضرورتی ندارد که خود را قانع کنید که اینطور نیست، بلکه ضرورت دارد که بدانیم مسئله چگونه است؟ چرا که اگر ندانیم، ناخودآگاه گمان میبریم که اسلام، ایمان، توجه به خدا و میل به تقرب او و تقوای الهی، به مثابهی ریاضتی است که در برخی از ادیان و یا مکاتب تجویز شده است و نوعی انزوا، تاریک دنیا بودن و زهد بیمنطق را در پی دارد!
●- بدیهی است که حبّ به شهوات گوناگون نفس (که در دنیا مصداق دارد)، در فطرت و خلقت ما سرشته شده است، چرا که اگر چنین امیال و دوستداشتنیهایی در وجود ما سرشته نشده نباشد، اصلاً دنبالش نمیرویم، پس حیات تعطیل و منقطع میگردد.
●- بدیهی است آنگاه که انسان به صورت فطری و غریزی دارای نیازها و امیالی است و به او میگویند: «ایمان و قرب به خدا، مغایر با آنهاست»؛ چه به لحاظ فکری و ذهنی – چه به لحاظ قلبی و ایمانی – و چه به لحاظ عملی، دچار تناقض، (پارادوکس)، چالش و تشویش میگردد و قلبش به جای آرامش یافتن با ذکر خدا، مضطربتر میگردد!
●- خالق علیم و حکیم، در قرآن کریم میفرماید که این امیال دنیوی (نفس) و محبت به نعمات دنیا را خودم برای انسان زینت دادم؛ بدیهی است که انسان میپرسد: «اگر بد است، چرا زینت دادی؟!» اما خودش میفرماید: «من نگفتم که بد است، بلکه گفتم بدانید که اینها همه متاع دنیا و لوازم زندگی دنیاست. دنیا نیز فانی است، پس به آنها وابسته نشوید».
« زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ » (آلعمران، 14)
ترجمه: دوستىِ خواستنيیها[ى گوناگون] از: زنان و پسران و اموال فراوان از زر و سيم و اسبهاى نشاندار و دامها و كشتزار[ها] براى مردم آراسته شده، [ليكن] اين جمله، مايه تمتّع زندگى دنياست، و [حال آنكه] فرجام نيكو نزد خداست.
تفاوت بهرهوری و وابستگی:
نعمات دنیوی، هیچ کدام دادههای خالق و رزق ربّ دیگری نیستند که بهرهوری از آنها، با ایمان و قصد قرب الهی منافات داشته باشد؛ بلکه همه را خداوند منّان و رزاق داده و میدهد، منتهی متذکر شده که به آنها دلبسته و وابسته نشوید و یادآوری کرده که با همینها نیز آزمایش میشوید. لذا چگونگی استفاده را نیز تعلیم داده، تا در آزمایشات موفق گردید و به مدارج بالاتر صعود نمایید.
●- فرق است بین "استفاده" با "دلبستگی و وابستگی".
استفاده، همان بهرهمندی است، یعنی انسان به گونهای نعمت را به دست آورد و مصرف کند که "مفید" واقع شود، نه مضرّ. بنابراین ثروت، مکنت، همسر، فرزندان، قدرت، فرصت و ...، همه نعمات الهی است که برای استفاده (مفید واقع شدن) عطا نموده و مینماید.
اما دلبستگی و وابستگی، همان "تعلق" است که نوعی پرستش و بندگی پنهان یا آشکار (شرک خفی – شرک جلی) را به دنبال میآورد. کسی که به پول و ثروت دلبستگی و وابستگی دارد، یا به شهوت، یا به قدرت و ...، آنها را إله و معبود خود میگیرد، چرا که قرب و رسیدن به آنها را غایت اهداف خودش قرار داده است. چنین کسی در مجموع، هوای نفس خودش را بندگی میکند، اگر چه نامش مسلمان یا مسیحی نیز باشد و یا حتی خودش گمان کند که خیلی هم مؤمن است:
« أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا » (الفرقان، 43)
ترجمه: آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو میتوانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟!
قرآن کریم و نعمت:
در قرآن کریم مکرر توصیه شده که اول از همه مُنعِم (نعمت دهنده) را بشناسید، تا نه آن را از دیگری بدانید و طلب کنید (مشرک نشوید) و نه آنها را اصل و هدف غایی گزینید و کافر شوید. چرا که نعمات، همه ابزار و وسایلی برای رشد و قرب به خدا هستند. حتی نعمت "ولایت" که والاترین نعمت است.
پس از شناخت مُنعم، نعمت را بشناسید و قدر بدانید. یعنی اندازههایش را از هر لحاظ بشناسید، تا درست به دست آورید استفاده کنید، تا مبادا برایتان مبدل به نقمت گردد.
به این نگاه معرفتی و نحوهی استفاده، میگویند: "شکر نعمت" که به لفظ نیز به آن اذعان میشود.
خداوند متعال نفرمود که از نعمتهای من روی برگردانید، این که کفران نعمت میشود، بلکه فرمود: اگر شاکر باشید، زیادش هم میکنم، اما اگر کفران بورزید، دچار گرفتاریها و عذابهای شدید میشوید.
خوشی در دنیا:
برخی چون لذت و خوشی خود را در "حرام و معصیت" میبینند، گمان میکنند که اهل ایمان و تقوا، اهل حلال و حرام و اهل رعایت فرامین و احکام الهی، به دور از خوشی و لذت زندگی میکنند! اگر دقت کنیم، در اذهان عمومی (بیشتر مردم دنیا)، تفریح به مثابهی "فعل حرام و گناه" میباشد.
این تصور کاملاً نادرست است و ریشه در قیاس مؤمنان، با شناخت، اهداف، امیال و وابستگیهای خودشان دارد که بسیار سطحینگرانه، سبک وزن و زودگذر است:
« إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا » (الأنسان، 27)
ترجمه: آنها زندگی زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالی که روز سختی را پشت سر خود رها میکنند!
تمامی احکام الهی، برای همین است که جان (روح) انسان بتواند سوار بر "نفس حیوانی" او گردد، نه این که حیوانیت انسان، بر عقل، قلب و اعمال او سلطه و حاکمیت یابد.
در احکام الهی، چگونگی شناختن، قدر دانستن و بهرهمندی از نعمات الهی برای برآوردن نیازها و امیال (لذت و خوشی)، منطبق با نظام هدفدار آفرینش و خلقت انسان تبیین شده است تا به دستآوردن و به کارگیری این نعمات، مفید به فایده شود. برای رسیدن به "هدف = رشد، کمال و قرب" مؤثر افتد.
بنابراین، اهل ایمان و تقوا، به مراتب بیش از اهل کفر، شرک، فسق، فساد و گناه، از نعمات الهی دنیوی و اخروی بهره میبرند و از این بهرهمندی خود نیز لذت میبرند و شاکر هستند.
بدلیجات:
آن چه در اسلام منع شده، فریب خوردن است؛ یعنی همان "پذیرش و رضایت به بدل و تقلبی، به جای اصل". خال خواه معبود و إله بدلی باشد – یا پیامبر، دین و کتاب بدلی – یا امام، ولیّ و رهبر بدلی ...؛ یا لذت و خوشی بدلی، که نه تنها زودگذر است، بلکه نتیجهای جز انحراف، گمراهی، ضرر، خسران، پشیمانی، غم، اندوه، شکست، سرخوردگی، ناامیدی ... و بالتبع ناراحتی و عذاب ندارد.
●- بنابراین، در اسلام عزیز، نه تنها به دست آوردن نعمت و استفاده درست از آن و بالتبع لذت و خوشی منع نشده، بلکه به آن تأکید هم شده است.
« وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ » (الضّحی، 11)
ترجمه: و نعمتهای پروردگارت را (برای خودت و مردم) بازگو کن!
●- پس البته که تقرب به خدا، وابستگی و تعلق به دنیا را از بین میبرد، نه این که مانع از استفادهی درست از نعمات الهی گردد.
مشارکت و همافزایی (سؤال و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آدم هرچقد به خدا نزدیک بشه، به سمت لذتهای دنیای نمیره و به طور کلی در دنیا خوشی نسبت به بقیه خوشی کمتری دارند. آیا چنین است؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8631.html
کلمات کلیدی:
گوناگون