پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): با برخوردهای جاهلانه، اهانت و مسخره کردن، هیچ ضربهای به دین (اسلام) وارد نمیشود؛ اگر قرار بود با این برخوردهای سخیف به اسلام ضربه وارد شود، تا کنون چیزی از اسلام باقی نمانده بود! منتهی اگر اجازهی وقاحت دهید، به مسلمانان ضربه وارد میشود. نام ترس، خجالت، حماقت، رو در وایستی، تنبلی و سخیف و رذیل بودن را نباید «اخلاق، تواضع و بردباری» گذاشت!
دعوت به مطلق سکوت در مقابل هر گونه اهانت یا آزار و اذیت و حتی اهانت به دین و مقدسات، دعوت به بیفکری، بیبصیرتی، بیتفاوتی و پذیرش رذالت میباشد و البته با تمامی آموزههای عقل، وحی و سیره اولیاء الله علیهم السلام منافات دارد.
●- روش دشمنان و ظالمان این است که هر چه بتوانند ظلم و جنایت میکنند، اگر چیزی نگویید و هیچ عکس العملی نشان ندهید، هم چنان ادامه میدهند، اگر عقب بنشینید، پیشروی میکنند و البته همین که گیر افتادند، رأفت اسلامی را مطالبه میکنند!
●- روش دشمنان در جنگ نرم این است که تا میتوانند تخطئه، مسخره، حمله و ضد تبلیغ میکنند، اگر در مقابلشان فقط سکوت کنید، به حملات خود شدت نیز میبخشند، اما تا بخواهید پاسخی مناسب دهید، میگویند: «پس اخلاق اسلامی چه شد؟! شما باید سکوت کنید، پیامبر صلوات الله علیه و آله سکوت میکردند و ...»، اگر پاسخ جدلی، اما مستدل هم بدهید، میگویند: «چرا پاسخ شما تند بود، اینطوری که کسی جذب نمیشود»!
●- این که میگویند: پیامبر اعظم یا اهل عصمت علیهم السلام، در برابر هر اهانت، تمسخر یا ضدتبلیغی سکوت میکردند، دروغ محض است. مگر میشود کسی که از جانب خداوند متعال به نبوت، ولایت و امامت منصوب شده تا مردمان را به صراط مستقیم هدایت نماید، و بالتبع منکران و دشمنان بسیاری دارد، همیشه و در همه حال و در تمامی مواضع سکوت کند؟! پس چگونه تبلیغ، روشنگری و مبارزه و مقابله با تهاجمات فرهنگی میکردند؟!
قرآن کریم:
خداوند متعال در دهها و شاید صدها آیه در قرآن مجید به پیامبرش میفرماید که این کفار، مشرکان، مستکبران، ظالمان، منافقان و فاسقان، چنین و چنان میگویند، تو نیز اینگونه پاسخ بده. حال آیا ایشان [العیاذبالله]، به بهانهی "اخلاق"، به همین آیاتی که بر خودشان نازل شده بود نیز عمل نمینمودند؟!
یکجا میفرماید: «در مقابل گفتههایشان صبر (استقامت) کن – یکجا میفرماید: «تو محل نگذار و انفعالی نشان نده و کارشان را به من واگذار» - یکجا میفرماید: «چنین و چنان پاسخ بده»، یکجا میفرماید: بگو: (به قول ما)، بروید هر کاری که میتوانید انجام دهید و ...»!
« قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ » (الزّمر، 39)
ترجمه: بگو: «ای قوم! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل میکنم؛ امّا بزودی خواهید دانست.
انواع عکس العملها:
خداوند علیم، حکیم و هادی، در قرآن مجید، به انواع برخوردها و عکسالعملهای متفاوت، به تناسب مخاطب یا موضوع تصریح نموده است:
*- یکجا مدعی، جاهل و کم خرد و بالتبع بیادب است؛ در کلمهی دوم، دهان را به انواع و اقسام اهانتها، ناسزاها، فحشها و ... باز میکند؛ بدیهی است که میفرماید: تو تواضع و ادب خود را داشته باشد، اما بدان که جاهل درک تواضع تو را نمیکند و گمان میکند که تو ناتوان و توسری خور هستی و دهان به اهانت میگشاید، در اینجا تو اصلاً اهمیت و پاسخ نده و از او دور شو.
« وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا » (الفرقان، 63)
ترجمه: بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بیتکبّر بر زمین راه میروند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام میگویند (و با بیاعتنایی و بزرگواری میگذرند).
*- یکجا کسی سخن به بحث و نقد گشوده است، اما جدلی بحث میکند و شما نیز باید جدلی پاسخ دهید؛ لذا قید مینماید که شما در دعوت به حق، یک بحث حکیمانه و آموزنده و هوشیار کننده بنمایید، اما اگر کار به بحث جدلی کشید (و بحث حلّی جایگاه و فایدهای نداشت)، شما نیز پاسخ جدلی بده، اما جدل شما، حتماً باید به نحو نیکو "متین و منطقی" باشد:
« ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ » (النّحل، 125)
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
*- یکجا کسی از روی تعصبات ملی، قومی، عشیرهای و حزبی بحث و جدل میکند و مدعی میشود که ما به دین آبا و اجداد خود و یا به رسم گذشتگان و دیرینهگان خود هستیم، به آنها بگو: «ولو آنها بیخرد بوده باشند؟!»
به حضرت ابراهیم علیه السلام گفتند: «تو هر چه میخواهی بگو، ما به دین پدران و گذشتگان خود هستیم»! آیا ایشان سکوت نمودند؟! خیر، بلکه پاسخ دادند که هم شما گمراهید و پدرانتان گمراه بودند:
« قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ * قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ » (الأنبیاء، 54)
ترجمه: گفتند: «ما پدران خود را دیدیم که آنها (بتهای تمثیلی) را عبادت میکنند * گفت: «مسلّماً هم شما و هم پدرانتان، در گمراهی آشکاری بودهاید!»
*- یکجا میفرماید: اگر دیدی زبان به مسخره کردن گشودهاند [که مسخره کردن نه بحث است، نه جدل و نه مبتنی بر هیچ منطق و اخلاقی میباشد]، تو بحث را عوض کن! اگر دیدی سماجت بر تداوم دارند، تو مجلس را ترک کن و اگر هم سخن شوی، خودت نیز از آنانی.
در جای دیگر کسی سخن به مسخره کردن گشودن است [که معمولاً شیوهی منافق صفتان است]، به آنها بگو مسخره کنید که به زودی گرفتار همان میشوید:
« يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ » (التوبة، 64)
ترجمه: منافقان از آن بیم دارند که سورهای بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «استهزا کنید! خداوند، آنچه را از آن بیم دارید، آشکار میسازد!»
بنابراین، از سکوت گرفته، تا پاسخ حلی، تا پاسخ جدلی، تا پاسخ نقضی، تا ترک معترضانه و ...، راهحلهای متفاوتی است که تناسب بیان شده است و دعوت و دیکتهی سکوت محض به بهانهی اخلاق محمدی صلوات الله علیه و آله و یا هر بهانهی دیگری، دروغ و جهت تخدیر میباشد.
خاطرهای از شیهد آیتالله بهشتی /1:
در زمان بنیصدر، به جهت ضدتبلیغ گسترده ریس جمهور وقت، دولت وقت، سران جریانهای مخالف، رسانههای آن دستی و ...؛ اهانتهای بسیاری به شهید، آیت الله دکتر بهشتی رحمة الله علیه میشد.
چنین نبود که ایشان یکباره و تماماً سکوت اختیار کنند؛ با تأسی به آیه قرآن کریم، با صدای بلند میفرمود: «به امریکا بگویید، از ما عصبانی باش، و از این عصبانیت بمیر».
اما، یکبار در مصاحبهای، خبرنگار پرسید (مضمون): علیه شما شایعات فراوانی منتشر کردهاند، تهمتها میزنند و اهانتها میکنند ...، آیا دأب شما پاسخ دادن نیست؟
ایشان فرمودند (مضمون): اگر به شخص من برای خودم اهانت کنند، مهم نیست و پاسخ نمیدهم، اما اگر به شخصیت من، به لباس من، به موقعیت من، به خاطر اهانت به دین، اهانت کنند، حتماً پاسخ میدهم و دفاع میکنم.
خاطرهای از شیهد آیتالله بهشتی /2:
خاطرهی دوم، مصداق همان برخورد با جاهلان میباشد. مرحوم استاد پرورش رحمة الله علیه، نقل کرد: در مجلسی بودیم، خبرنگار بلژیکی [که البته قصد اهانت و نیز شایعهپراکنی در قالب سؤال داشت] پرسید: «میگویند: شما "راسپوتین" ایران هستید»؟!
مرحوم استاد پرورش میگفت: ما همه از این بیادبی، جسارت و اهانت بسیار ناراحت بودیم، و البته نگران و مترصد بودیم که ایشان چه پاسخی خواهند داد؟! اما ایشان با خونسردی گفت: «منهم شنیدهام، اما راست نیست». بلافاصله رو به سایر خبرنگاران کرد و گفت: «سؤال بعدی؟»
●- بنابراین، مهم است که انسان کجا و برای چه ناراحت بشود، کجا و برای که، ناراحت نشود، اگر چه آن رفتار را نمیپسندد.
همانگونه که امام صادق علیه السلام، فرمایش و تأدیب نمودند، ایمان و دین یعنی "حبّاً لله وَ بُغضاً لله"؛ بنابراین، این جا دیگر ناراحتی نفس «من و منیّت» وجود ندارد؛ انسان برای خدا دوست میدارد و برای خدا دشمن میدارد؛ برای خدا سکوت میکند – برای خدا حرف میزند – برای خدا بحث میکند – برای خدا فریاد هم میکشد ... و چون کار برای خداست، حتماً روش عقلانی و منطقی متناسب با موضوع را اتخاذ مینماید؛ چرا که "عقل سلیم"، مصدق تمامی احکام شرعی، فقهی و اخلاقی میباشد.
مشارکت و هم افزایی (سؤال کوتاهتر به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
حد تواضع و بردباری را بفرمایید. اگر در مقابل اهانت به دینمان پاسخ ندهیم، ضربه میخوریم، و اگر بدهیم، میگویند: «خلاف اخلاق پیامبر (ص) است، ایشان سکوت میکردند»!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8680.html
کلمات کلیدی:
گوناگون