ش(کاشان): برخی از سایتها در رد معجزات عددی قرآن کریم مطالبی درج کردهاند که از جمله تکرار لفظ «امام» به تعداد 8 مرتبه است و نه 12 مرتبهای که در کتب آمده، پاسخ چیست؟
«ایکس – شبهه»: قرآن کریم آیات، بینات و دلایل بسیار محکم و روشنی در اثبات خدا، اسلام و معجزه بودن قرآن کریم دارد و معجزات قرآن کریم تنها به «معجزات عددی» ختم نمیگردد، و چه بسا که صرف مساوی بودن یک سری واژهها در یک مکتوب، اصلاً معجزه نباشد و هر کسی بتواند واژگان خاصی را به تعداد مساوی در یک مکتوب بنویسد، بلکه معنا، مفهوم، انطباق با واقعیت و حقیقت هستی و هدایت بخشی پیام است که سبب معجزه بودن می باشد.
ای کاش این همه وقتی که صرف شمردن چندین واژه و تعداد تکرار آنها کردند را صرف کمی تأمل و تدبر در مفایهم والای قرآنی مینمودند، شاید کمی اثر میگذاشت. اینان با «بغض» و «پیشداوری» با قرآن برخوردارد میکنند و بدیهی است که سودی نمیبرند، چنان چه معجزهی حضرت موسی (ع)، جادوگران را هدایت کرد، اما فرعون گمراهتر شد. این یکی از خصوصیات قرآن و همهی آیات الهی است که هادی متقین است و دشمنان را گمراهتر میکند. چنان چه فرمود:
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (الأسراء - 82)
ترجمه: و ما آن چه از قرآن فرستيم شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ايمان است، ليكن كافران را به جز زيان چيزى نخواهد افزود.
لذا آنها تا موردی به گمانشان میرسد، با شعف و شتاب، بدون هیچ تأمل و مطالعه میتازند و دیدگاهشان این است که ما دروغ و راست مینویسیم، مگر چند نفر تحقیق میکنند و میفهمند که ما اشتباه نوشته ایم؟ اینها آن قدر بیاطلاع و بیحوصله به تحقیق هستند که حتی نمیدانند وقتی به یک «واژه» و تکرار آن در یک متن اشاره میگردد، آن واژه با تمامی مشتقاتش مورد بازبینی قرار میگیرد و نه فقط لفظی که او بلد است! مثل: امام، ائمه، امامهم و ... .
اما در عین حال اولاً برای اطلاع عزیزان مسلمان و ثانیاً جهت آن که گمان نکنند کشف بزرگی کردهاند، و سوماً اگر تنها مشکلشان با قرآن همین است، پاسخ تکرار واژه «امام» و مشتقاتش به تعداد 12 مرتبه در ذیل تقدیم میگردد.
1- إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ (یس - 12)
ماييم كه مردگان را زنده مىكنيم و آنچه كردهاند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز مىكند همه را مىنويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين برشمردهايم.
2- وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ (البقره - 124)
و چون پروردگار ابراهيم، وى را با صحنههايى بيازمود و او بحد كامل آن امتحانات را انجام بداد، بوى گفت: من تو را امام خواهم كرد ابراهيم گفت: از ذريهام نيز كسانى را بامامت برسان فرمود عهد من بستمگران نمىرسد
3- أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلا تَكُ في مِرْيَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ (هود - 17)
آيا كسى كه از ناحيه پروردگارش برهانى چون نور روشن دارد و به دنبال آن نور، شاهدى هم از سوى او مىباشد، و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (گواهى بر آن مىدهد همچون كسى است كه چنين نباشد)، آن (حقطلبان و حقيقت جويان) به او ايمان مىآورند و هر كس از گروههاى مختلف به او كافر شود آتش وعدهگاه اوست، پس تو در باره نور خودت (قرآن) در شك مباش كه آن حق است و از ناحيه پروردگار تو است، ولى بيشتر مردم ايمان نمىآورند.
4- وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً (الفرقان - 74)
و كسانى كه گويند پروردگارا ما را از همسران و فرزندانمان، مايه روشنى چشم ما قرار ده و ما را پيشواى پرهيزكاران بنما.
5- وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى لِلْمُحْسِنينَ (الأحقاف - 12)
با اينكه قبل از قرآن كتاب موسى بود كه راهبر و رحمت بود و اين قرآن مصدق تورات است، لسانى است عربى تا كسانى را كه ستم كردند انذار كرده نيكوكاران را بشارت باشد.
6- وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا في دينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ (التوبه - 12)
و اگر سوگندهاى خود را بعد از عهدشان شكستند و در دين شما طعنه زدند پس كارزار كنيد با پيشوايان كفر كه ايشان پاى بند سوگندهايشان نيستند، شايد بوسيله كارزار دست بردارند.
7- وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدينَ (الأنبیاء - 73)
و آنان را پيشوايان نموديم تا به فرمان ما رهبرى كنند، و انجام كارهاى نيك و نماز و زكات دادن را به آنان وحى كرديم و همه پرستندگان بودند.
8- وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ (القصص - 5)
و آنان را پيشوايان نموديم تا به فرمان ما رهبرى كنند، و انجام كارهاى نيك و نماز و زكات دادن را به آنان وحى كرديم و همه پرستندگان بودند.
9- وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ (القصص - 41)
ما آنان را پيشوايانى كرديم كه مردم را به سوى آتش دعوت مىكردند و روز قيامت از آن مردم ياورى نخواهند يافت.
10- وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ (السجده - 24)
و از آنان پيشوايانى كرديم، كه چون صبور بودند و به آيههاى ما يقين داشتند، به فرمان ما هدايت مىكردند.
11- يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلاً (الأسراء - 71)
اى رسول بياد آور روزى را كه هر قومى را با كتاب و امامتشان دعوت كنيم هر كس نامه دعوتش را به دست راستش دهند آنان نامه خود قرائت كنند و كمترين ستمى به ايشان نخواهد رسيد.
12- بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ (القیامة - 5)
بلكه انسان مىخواهد ما دام العمر گناه كند.
مىخواهد در آينده عمرش جلوش (امام) شكافته و باز باشد و هر فجورى خواست مرتكب شود.
- تعداد بازدید : 2401
- 7 اسفند 1389
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن