پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ابتدا باید تفکر و تأمل نمود و این سؤال را مطرح نمود که آیا اساساً عالم هستی خالقی دارد یا خیر؟ یهود گفتند: خدایی هست، اما فقط خلق کرده و دیگر دستش بسته است؛ خودش محکوم و مرعوب نظام خلقتش شده و دیگر هیچ دخالتی ندارد!
اگر چه ظاهر این سخن، بسیار نامعقول، غیر علمی و حتی مسخره میباشد، اما باطنش اهداف سیاسی نظام سلطه را تعقیب میکند. میگویند: خدا هست، اما کار عالَم به ما واگذار شده است، پس ما الوهیت، ربوبیت، تعیین و تکلیف و اداره میکنیم! برای نتیجه و عاقبت نیز گفتند: کاری با ما ندارد، یا اصلاً جهنم نمیبرد، یا در نهایت چند روز کوتاه! پس میصرفد که هر چه دلمان خواست انجام دهیم!
الف - لفظ "دخالت" در جایی مصداق دارد که امری، کاری یا چیزی از خودش استقلالی داشته باشد و دیگری در آن دخل و تصرفی کم یا زیاد بنماید، چنان که میگویید: «فلانی در آن کار دخالت نمود – یا میگویید: به کار من دخالت نکن – یا میگویید: این مشکل با دخالت فلانی حل شد و یا ...».
واژهی "دخالت"برای این امور نیز به این خاطر مصداق دارد که ابتدا یک "مالکیت اعتباری" فرض شده و سپس نقش دیگری دخالت شمرده شده است. حال یا دخالت خوب، یا بد.
به عنوان مثال: میگویید: این مِلک من است، داخل نشو یا بشو – این مسئولیت یا کار من است، پس تو دخالت نکن – و یا: تو هم در این مسئله مداخله کن تا شاید بهتر حل شود و نتیجه دهد و ... !
ب – اما، در عالم چه کسی یا چه چیزی از خود "مالکیت حقیقی" دارد؟! مالکیت خانهای که با فروش، تخریب یا مرگ و ارث، یا حکم دادگاه و ...، از بین میرود، چگونه مالکیتی است؟! مالکیت بر بدنی که بدون اختیار ما، پیر و فرسوده میگردد و از بین میرود، یا مغزی که بدون اختیار ما، دچار عارضه و اختلال میشود، یا قلبی که بدون اختیار ما کار میکند و از کار میافتد و ...، چگونه مالکیتی میباشد؟!
مالکیت:
طبق صریح آیات، احادیث و روایات که معروف عقل نیز میباشد، "ابتدا و انتهای بندگی، اصل و ریشهی بندگی، اوج و هنر بندگی، این است که انسان بداند، او مالک هیچ چیزی (حتی خودش) نیست و مالک همه چیز اوست". چنان که مخ تنها روح (وجود و جان) را باز میستاند، حتی اموال باقیمانده از میت (ارث) را نیز او تقسیم مینماید، چرا که مالکش اوست.
انسان، باید توجه داشته باشد و بداند که حتی آن چه به صورت اعتباری به مالکیت او درآمده و بدان سبب میگوید: "عقل من، فکر من، قلب من، علاقهی من، نیت من، عمل من و ..."، همه مالکیت مجازی و موقتی میباشد، لذا حکم امانت را دارد و آن را باز خواهند ستاند.
از اینروست که انسان مکلف و مسئول (مورد سؤال) واقع میشود و اگر آن چه در اختیارش هست، مِلک خودش بود که دیگر کسی به او امر نمینمود که چنین بکن و چنان نکن؛ و کسی هم سؤال نمیکرد که چه کردی؟ یا چرا چنین کردی و چنان نکردی؟!
چرخش عالم هستی:
بنابراین، خداوند متعال مالکَ المُلک است؛ عالم هستی و هر چه در آن است، همه مخلوق او و مملوک او هستند و بالتبع قائم به او و تحت امر او هستند، نه این که آنها مستقل باشند و خدا نیز در کارشان گاه دخالت بکند و گاه نکند!
بله، چون خالق، مالک و ربّ حکیم است و اوست که در تکوین و تشریع هدایت مینماید، در برخی از امور (که در حوزه انتخاب انسان بر میگردد)، به انسان یک مالکیت اعتباری، مجازی، امانی و ... داده و سپس فرموده پس چنین بکن و چنان نکن. مثل این که فرمودهاند: تو مالک نفست هستی، پس آن را کنترل کن، یا مالک چشم، گوش، دست، پا و سایر اعضا و جوارحت هستی، پس آنان را درست و در راه رشد به کار بگیر. اما تمامی این مالکیتهای مجازی و امانی، بازستانده میشود، چون مالک حقیقی، همان خالق است.
« الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا » (الفرقان، 2)
ترجمه: همان كس كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست و فرزندى اختيار نكرده و براى او شريكى در فرمانروايى نبوده است و هر چيزى را آفريده و بدان گونه كه درخور آن بوده اندازهگيرى كرده است.
●- مدعیان و منکران، در این عالم چه نمونهی کوچک یا بزرگی را یافتهاند که خود به خود پدید آمده باشد، بدون علت از حالی به حال دیگری درآید، تحولاتش همه عالمانه و حکیمانه باشد، نقش و جایگاه معینش در کارگاه هستی اتفاقی باشد، و خودش امر خودش را تدبیر و ربوبیت نماید؟!
●- به راستی چرا این مادهگرایان (ماتریالیستها) و قائلین به "علوم تجربی" که مدعیاند «ما چیزی را قبول نداریم، مگر آن که به واسطه علوم تجربی شناخته و اثبات گردد»، بدون آن که حتی یک نمونهای [اگر چه به اندازهی اتم یا کوچکتر]، از وجود یافتن خود به خودی در این عالم پهناور شناخته باشند، مدعی پیدایش خود به خودی یا تصادفی تمام عالم و منکر خالقیت و ربوبیت خداوند سبحان میشوند؟! اگر یک توپ کوچک را در حال حرکت ببینند، سریعاً با چشم یا روشهای علمی و تجربی، به دنبال علت و محرک آن میگردند، بعد یک دفعه مدعی میشوند که عالم هستی با این عظمت، خودش میچرخد؟!
فیلمهای علمی و ادعاهای غیر علمی در حیات وحش:
لابد فیلمهای بسیاری از حیات جانواران و حیات وحش را در تلویزیون مشاهده نمودهاید که انصافاً جذاب و البته حیرتانگیز هستند، خواه حیات حیوانات بزرگی چون فیل یا نهنگ دریایی باشد، یا یک حشرهی بسیار کوچک در دل خاک یا کف اقیانوس، که با چشم غیر مسلح به سختی دیده میشود.
اما، برنامهسازان که به حسب ظاهر ادعای خرافی بودن دین و جدا بودن دین از همه چیز را دارند، برای آن که مبادا بینندگان، با دیدن عظمت خلقت، پی به عظمت خالق ببرند - و با دیدن علم، پی به علیم ببرند - یا با دیدن اندازههای دقیق، پی به قادر و تقدیر کننده (اندازهگذار) ببرند...، ناگهان شروع میکنند به سخنانی که نه تنها علمی و اثبات شده نیستند، بلکه حتی در حد یک نظریهی اثبات نشده هم نیستند و گاه بسیار سخیف و مضحک نیز میباشند!
●- میگویند: فلان حیوان، دید در خشکی مواد غذایی کم شده، مجبور شد به آب بزند و کم کم دست و پایش را به بال و دُم تبدیل کرد! یعنی خودش این کار را انجام داد! - یا - فلان حیوان برای این که بتواند از دست شکارچیان زمینی در امان باشد، دستهایش را به بالهایی برای پرواز مبدل نمود و برای آن که بتواند روی شاخهها بنشیند، پاهایش را به پنجه مبدل نمود! یا گوریل دید که چهارزانو نشستن برایش سخت است، دستهای خود را درازتر کرد تا هنگام نشستن، پنچهاش را مشت کند و روی زمین بگذارد و ...!
جالب آن که این به اصطلاح دانشمندان(!) انسان را عاقل، عالم، دانشمند، ابزار ساز ... و کاملترین موجود مینامند و حیوانات را بیعقل، شعور و توانهای انسانی مینامند، ذر حالی که مدعی هستند که حیوانات خودشان تصمیم گرفتند که خلقت خود را تغییر داده و مطابق با محیط یا خواستهها و نیازهایشان نمایند! کاری که اگر تمامی دانشمندان، با تمامی امکانات و تکنولوژی امروزی جمع شوند، نمیتوانند یک ذرهاش را انجام دهند!
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ » (الحج، 73)
ترجمه: اى مردم مثلى زده شد پس بدان گوش فرا دهيد كسانى را كه جز خدا مى خوانيد هرگز [حتى] مگسى نمىآفرينند هر چند براى [آفريدن] آن اجتماع كنند و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمىتوانند آن را بازپس گيرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
پس:
یک - جهان فقط عالم ماده و این مقدار کمی که از آن شناختهایم نمیباشد و کشف علم نیز به معنای خلق آن نمیباشد.
دو – در همین عالم ماده نیز چیزی که خود به خودی یا تصادفی به وجود آمده باشد، یافت نگردیده است.
سه – عقل و علم انسان نیز "پیدایش خود به خودی از عدم و نیستی"، یا گردش خود به خودی و حرکت بدون محرک را نمیپذیرد.
چهار – قوانینی (چون علت و معلول، حرکت و محرک، نظم و ناظم، حدوث و حادث و ...) که بر تک تک اجزای جهان حاکم است، بر کل جهان هستی نیز حاکم میباشد.
●●- بنابراین، هر گاه در این عالم شناخته شده، موجودی یافتند که خود به خود پدید آمده، سپس به خود نظم عالمانه و حکیمانه داده و سپس خود به خود به حرکت درآمده، و خودش به خودش اندازههای معین را عطا کرده، وسپس خودش خود را بر اساس آن اندازهها و حکیمانه در جایگاه مناسبی در این چرخهی با عظمت هستی قرار داده و ...، از این نظریههای "خود به خودی" بدهند!
●●- خداوند سبحان، خالق، مالک و ربّ العالمین است، عالم تجلی اسمای اوست و مخلوقات خود را ربوبیّت (صاحب اختیاری و تربیت امور) مینماید و این چرخه به سوی او باز میگردد.
« لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ » (یس، 40)
ترجمه: نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در سپهرى (فلک، مدار) شناورند.
آیا زمین و خورشید و ماه و ستارگان و ...، همینطوری و خود به خودی به وجود آمده و روی هم نمیافتند؟ یا خودشان تصمیم گرفتهاند که مداری درست کنند، قوانین فیزیکی و ... را بر آن حاکم کنند و خود را در آن مدار قرار دهند، تا نظام عالم هستی (دست کم این کهکشان، راه شیری و مساعد شدن زمین برای حیات) برقرار شده و از هم نپاشد؟!
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا خدا تو جهان دخالت میکنه یا نه، بلکه جهان خودش میچرخه؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8769.html
- تعداد بازدید : 4472
- 30 مرداد 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: اعتقادی
نظرات کاربران
سوال: خداوند برای هرکدام از مخلوقات افاقی ازابتدا شرح وظایفی نهاده مثلاً به بادها نهادینه شده تا ابرها رو از کرانه های اقیانوس به اینسو وآنسو هدایت کنند واقصی نقاط زمین را آبیاری کنندو ویا کرات امر گردیده اند تا از ابتدای خلقت تا انتهای آن با فلان سرعت فلان مسیرو طی کنند و...حال سؤالم اینه که علی رغم تعیین شرح وظایف آیاخداوندروزانه درکاروباراینگونه مخلوقات دخالت میکنه یامداخله راواگذاشته به روز بعث?
سایت – پرسش را در بخش مربوطه درج و ارسال نمایید. اینجا برای طرح نظر (کامنت) میباشد. البته این بار پرسش ما در صفحه اصلی - بخش اعتقادی درج شد که با کلیک روی آن می توانید پاسخ را مطالعه نمایید.