برای دریافت و اطلاع از فقه برادران اهل تسنن، نیازی نیست که کسی خود را سنی جا بزند، هم چنان که برای دریافت فقه تشیع نیازی به این مسئله نیست. اما در عین حال نظر جنابعالی را به چند نکتهی مهم جلب مینماییم.
الف - دست روی دست گذاشتن در موقع نماز در هیچ یک از مذاهب اسلامی واجب نیست. شافعی، حنفیه و حنابله تکتف را مستحب میدانند و مالکیه دست باز بودن را بهتر از دست بسته بودن میدانند، امامیه تکتف را مبطل نماز میدانند. بدیهی است اگر آنان سند محکمی دال بر سنت رسول خدا داشتند، آن را واجب اعلام مینمودند و نه مستحب.ا
روایت سهل بن سعد به سند بخاری نیز دال بر این است که «مردم به بستن دستها امر میشدند»، اما از ناحیهی چه کسی؟ معلوم نیست! و از سیاق جمله معلوم است که حکومت وقت به آنها «امر» میکرده است.
طبق عقيدهء شيعه , تكفير و يا تكتّف يعنى دست بسته نماز خواندن , از زمان خليفهء دوم مرسوم شد. و از روایات موجود استفاده میشود که در زمان پيامبر و خليفهی اول اين طور نماز نمى خواندند.
امام باقر(ع) فرمود: و عليك بالاقبال على صلاتك ... قال : ولا تكفّر فانّما يصنع ذلك المجوس - بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ... و دست بر روى دست در حال نماز نگذار, زيرا اين كار مجوس است (وسائل الشيعه , ج 4 باب 15 از ابواب قواطع الصلاه.)
در حديث أربعمائه از امير المؤمنين(ع) آمده است : لا يجمع المسلم يديه فى صلاته و هو قائم بين يدى الله عزّ و جلّ يتشبّه بأهل الكفر يعنى المجوس ; نبايد مسلمان در نماز برابر پروردگار دست هايش را بر روى هم بگذارد و خود را شبيه به كفار يعنى مجوس بنمايد. (همان مدرک).
ظاهراً مجوسى ها هنگام رو به رو شدن با رؤسا و پادشاهان خود, دست هايشان را به عنوان احترام بر سينه مى گذاردند. لذا هنگامى كه اسيران جنگى ايرانى بر عمر وارد شدند, همين كار راكردند. عمر از اين كار خوشش آمد و گفت : خوب است در نماز در برابر پروردگار همين كار را بكنيم.
در هر حال در میان مذاهب امر سنت نیز این فعل مستحب اعلام شده است و نه واجب!ا
ب - چه دلیلی دارد که ما برای اثبات نظرات تشیع، حتما باید دلیل از اهل تسنن بیاوریم ولی آنها به اسناد معتبر و غیر معتبر خودشان استناد کنند؟! اسناد مذکور فوق همه از اهل سنت است و معلوم است که آنان نظر موافق با فقه خود را دادهاند! اما در عین حال قید میکنیم که به رغم هر هجده سند یاد شده، اهل سنت تکتف در نماز را مستحب میدانند و اگر سند محکمی دال بر سنت رسول اکرم (ص) داشتند، حتماً واجب میشمردند! پس ایجاب عقل و عمل صالح در هر مذهبی بر آن است که اگر یک عمل در فقهی مستحب و دیگری واجب قلمداد شد، آن عمل انجام شود و اگر فقهی مکروه و دیگری حرام اعلام نمود، آن عمل ترک شود و یا اگر یکی مستحب و دیگری حرام دانست، آن فعل ترک گردد.ا
مضاعف بر آن که مگر امیرالمؤمنین علیهالسلام خلیفهی چهارم اهل سنت نیست؟! اگر رسول خدا چنان نماز میخواند، پس ایشان هم میدانست و این عمل را حرام نمیکرد. دقت کنید که طبق نظر اهل سنت، آنها اجازه ندارند که دستور خلیفهی متأخر را رها کرده و به خلیفه قبلی رجوع کنند و آخرین خلیفه یعنی حضرت علی علیهالسلام بود که دست بستن در نماز را سنت مجوس و مبطل نماز خواند.
ج - اگر برادران اهل سنت، بدعت را ناپسند میدانند و این همه سند از فقها و محدثین خود ارائه میکنند تا ثابت کنند دست بستن در نماز بدعت نبوده و سنت حضرت رسول (ص) میباشد، به بدعتهای دیگر توجه کنند! که اولین و مهمترین آنها بدعت در خلافت و حکومت است که بر خلاف امر رسولاکرم در غدیر بوده و خود نیز بدین معنا اعتراف دارند.ا
یا توجه داشته باشند که خلیفه دوم محل سنگ مقام ابراهیم را تغییر داد و به همان محلی که جاهلیت وضع کرده بود برگرداند (طبقات ابن سعد جلد3ص 204 - السيوطي در کتاب تاريخ الخلفاء ص 53، - شرح نهج البلاغه ابن أبى الحديد ج3صفحة 113 - والدميري در كتابه حياة الحيوان - كتاب تاريخ عمر نوشته أبو الفرج ابن الجوزى ص 60 - همچنين در رابطه با جابجايي مقام ابراهيم: الطبقات لابن سعد ج 3 / 284، تاريخ الخلفاء ص 137 - روضة الكافي ص 58 – 63 - جامع أحاديث الشيعة ج 10 / 55 ب 9 ح 7 و 8 و 9 و 10.
و یا آن که به رغم امر قرآن کریم مبنی بر تدبر و تفکر در آیات قرآن کریم، روزي عمر آيه و فکهة و ابا (عبس/31) را ميخواند کلمه اب را نفهميد که به چه معناست. بعد گفت: لزومي ندارد ياد بگيريم و در کتاب خدا لازم نيست زياد تعمق و تفکر کنيم !!! از قرآن هرچه ميدانيد عمل کنيد و هر چه را که نميدانيد به خدا واگذارش کنيد !!!
همچنين روايت شده است که شخصي به خليفه گفت: من شديدترين آيه را در قران مي دانم. عمر با تازيانه بر سر او کوبيد و گفت: به تو چه مربوط که در قران تحقيق مي کني !
(تفسير ابن جرير ج 30 ص 38- مستدرک ج2 ص514- تفسير کشاف ج3 ص 253- الموافقات شاطبي ج1 ص21 و 25- الدر المنثور ج2ص227
یا همین طور بدعت در اذان - نماز صبح - طواف نساء و ... !
ج - اما نکتهی مهم این است که به ویژه در زمان ما که دشمنان قسم خورده از هر سو بر مسلمانان میتازند و ضرورت وحدت به مراتب بیش از گذشته است، طرح اختلافات فقهی حسن زیادی ندارد، مگر آن که از باب مطالعه و تحقیق باشد. و اختلاف فتاوا در میان چهار مذهب اهل تسنن نیز بسیار است. البته نباید از نظر دور بداریم که جنگ اختلافات فهقی را بیشتر «وهابیت» دامن میزند که اساسا نه به تشیع معتقد است و نه به تسنن. بلکه یک حزب سیاسی انگلیسی است و برای نابودی اسلام در قلب جغرافیای اعتقادی اسلام استیلا داده شده است.
کلمات کلیدی:
حقوقی و احکام نماز