پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مخاطب شناسی، قبل از پاسخ است. وقتی خالق متعال میفرماید که پسر در 15 سالگی مکلف میگردد؛ یعنی قبل از آن، قوای ادراکی او برای تجزیه، تحلیل و درک مباحث و مفاهیم عقلی، به رشد لازم نرسیده است.
این ضعف ادراک برای هر پاسخ استدلالی در برابر هر پرسشی، در حالیست که ممکن است پرسشهای او، هم سطح پرسشهای افراد بالغ، حتی تحصیلکرده، دانشجو و بزرگسال باشد! مثل این که بپرسد: خدا کیست و کجاست و چگونه شناخته میشود و ...؟ یا چرا خدا چنین میکند و چنان نمیکند؟! یا فرزند در شکم مادر چگونه پدید میآید و ...؟
بدیهی است که از سویی پاسخ نیز باید صحیح باشد و نباید چون پرسشگر (دختر یا پسر) خردسال است، پاسخهای غلط و دروغ به او داد؛ و از سویی دیگر بدیهی است که نمیشود با زبان و منطق افراد بالغ یا تحصیلکرده به او پاسخ داد؛ بلکه باید پاسخ صحیح را در سطح او و با زبان مفهوم او بیان داشت.
فرض کنید در مورد چگونگی پیدایش طفل در شکم مادر، اگر همخوابیِ (جماعِ) مرد و زن و نطفهگذاری، اسپرم و ... را برای او توضیح دهید، پاسخ صحیح است، اما هم درک نمیکند، هم توجهش به جهاتی میرود که برای او زود است و لطمه میبیند، و هم چون این مباحث علمی را درک و هضم نمیکند، چیزی جز وهم و خیال برایش باقی نمینماند.
حال اگر بفرمایید: «خداوند خالق موجودات است و این طفل را در شکم مادرش قرار میدهد»؛ هم پاسخ صحیحی دادهاید و هم برای او قابل فهم، درک و قبول است.
خداوند علیم و حکیم، در کلام وحی و خطاب به افراد بالغ، فهیم و حتی دانشمند نیز همین دو پاسخ را میدهد؛ چنان که از جهت چگونگی خلقت، هم به ازدواج و آمیزش جنسی و خلقت از نطفه و سپس طی مراتب آن (علقه، مضغه و ...) اشاره دارد، مانند « إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى – ما شما را مذکر و مؤنث خلق کردیم / الحجرات، 13» - « فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ ... - ما شما را از خاك آفريدهايم سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه که برخی دارای شکل هست و برخی هنوز شکل ندارد ... / الحج، 5» - و هم تأکید مینماید که "خداوند خلق میکند"؛ مانند: « أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ - آيا شما آن را خلق مى كنيد يا ما آفرينندهايم / الواقعه، 59 » و یا دهها آیهی دیگر در مورد خالقیت خداوند متعال و انحصار خلق به او.
پس اگر بگویید: خداوند بچه را در شکم مادرش قرار میدهد و رشد میدهد تا شرایط زندگی در دنیا را داشته باشد، پاسخ صحیحی دادهاید.
چرا خدا ظالمان را نمیکشد؟
این فقط سؤال یک پسر بچهی 8 ساله نیست، بلکه بسیاری از بزرگترها نیز عین همین پرسش را مطرح میکنند و خداوند متعال در قرآن مجید، دلایل و حکمتهای بسیاری را بیان داشته است.
اما، بدیهی است که کسی نمیتواند مفاهیم ژرف این آیات را برای خردسال و یا حتی بزرگسالی که از آگاهیهای مقدماتی لازم برخوردار نگردیده است، تشریح و تفهیم نماید؛ چنان که تا کسی چهار عمل اصلی را یاد نگیرد، جبر یاد نمیگیرد و جبر و هندسه را نیز نمیشود به این شکل به کودکان آموزش داد.
راهکار این است که بزرگترها (خانواده، معلمان، مبلغان و ...) ابتدا خودشان این آیات را بخوانند و پیرامون آن مطالعه نمایند و سپس در سطح و با زبان مفهوم خردسال، برایش توضیح دهند. به عنوان مثال، خودش بخواند:
« وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَكَ عَلَيْهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ » (النّحل، 61)
ترجمه: و اگر خداوند مردم را به [سزاى] ستمشان مؤاخذه میکرد جنبندهاى بر روى زمين باقى نمىگذاشت ليكن [كيفر] آنان را تا وقتى معين بازپس مى اندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتى آن را پس و پيش نمى توانند افكنند.
سپس، ضمن آن که آیه را از روی قرآن مجید برای کودک میخواند تا از همین سنین با قرآن آشنا شود و انس بگیرد، برای او با زبان خودش، با مثال و سادگی توضیح دهد که اولاً اگر خداوند بخواهد تا کسی گناهی کرد، جانش را بگیرد و او را عذاب کند که دیگر کسی باقی نمیماند، چون انسانها کم و بیش گناه میکنند – ثانیاً خداوند مهربان فرصت میدهد که گناهکار متوجه خطایش شود و برگردد و خودش را اصلاح کند – ثالثاً همانطور که شب و روز مدت دارند، یک بذر طی مدت معلومی رشد میکند و ...، هر چیزی و هر کاری، یک دورهای دارد که هر گاه وقتش رسید، پایانش میرسد و ... .
یا اگر (مانند پاسخی که دادهاید) به آیهی « قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ - با آنها پیکار کنید، که خداوند آنان را به دست شما مجازات میکند؛ و آنان را رسوا میسازد؛ و سینه گروهی از مؤمنان را شفا میبخشد (؛ و بر قلب آنها مرهم مینهد) / التوبة، 14»؛ برایش مثالهای مفهوم بیاورد؛ مثل این که رزق دست خداست، اما فرمود تو باید کار کنی و به دست آوری – شفا دست خداست، اما را در دست پزشک قرار داد – یا این که علم را خدا میدهد، اما فرمود که باید به مدرسه بروی و نزد معلم دست بخوانی، تا من به وسیلهی او به تو علم بدهم و صدها مثال مفهوم دیگر.
بنابر این خدا فرمود که تو باید بد و خوب را بشناسی و خودت مقابل بدیها بایستی، تا خودت رشد کنی و اگر چنین کردی، من یاریت میکنم تا پیروز شوی، چنان که همهی بدها و قدرتها، از داعش حمایت کردند، اما وقتی گروهی از مسلمانان، با آنها مقابل کردند، شکست خوردند.
در هر حال، حقایق عالم هستی، بایدها و نبایدها، علوم قرآنی، حکمت و اخلاق، باید طبق آموزههای اسلامی، اما با زبان فراخور سن کودک پاسخ داده شود.
نکته:
از نکات مهم این است که گاه حتی اگر با زبان ساده و مثال توضیح دادید، ممکن است احساس کنید که او کاملاً درک نکرده و مجاب نشده است؛ اما باید به این دقت نمایید که همین پاسخ، در ذهن او نقش میبندد و به موقع ریشه دوانده و میوه میدهد؛ چنان که پاسخهای غلط، دروغ، از سر واکنی و ... نیز در ذهن او نقش میبندد و در آینده به شاکلهی او زیان میرسانند. کمترین ضررش این است اگر هدایت شده و حقایق را بشناسد، معترض میشود که چقدر بزرگترهایش به او سخنان نادرست و حتی دروغ تحویل دادند!
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پسر 8 سالهام پرسید: چرا خدا که قدرت دارد و کارهای داعشیها را نیز دوست ندارد، آنها را نابود نمیکند تا جنایت نکنند. پاسخ من برایش قانع کننده نبود.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8924.html
کلمات کلیدی:
گوناگون