پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): دقیقاً همینطور است که بیان داشتیم و شما نیز متذکر شدید، منتهی بیان شد که گاه چنین است، نه همیشه.
آن چه در مورد کنکاش اهداف شبهه بیان داشتهایم، نه تنها منافاتی با حدیث « وَ انْظُر اِلي ما قالَ » ندارد، بلکه با تأسی به همین آموزه بیان شده است. یعنی صرف نظر از از این که "چه کسی" میگوید، دقت کنیم که "چه" میگوید؟ و گاه لازم است که به منبع نیز نظر و دقت شود.
"دقت کنیم چه میگوید" یعنی چه؟ یعنی هم ظاهر گزاره (شبهه) را ببینیم، هم عمق و لایههای پنهان آن را ببینیم، هم هدفش از طرح آن را مورد نظر داشته باشیم و ... . چرا که یک جملهی مشابه، با دو گویندهای که مقاصد متضاد دارند، دو هدف مغایر را دنبال میکند. مضافاً بر این که دقت بر اهداف، لایههای پنهان یا پیام مستتر در متن شبهه، مستلزم همان توجه به متن شبهه است، نه توجه به گویندهی آن.
«کَلِمةُ الحقّ، یِراد بِها الباطِل» نیز نظری به گوینده ندارد، بلکه نظر به کلمه و اهداف آن داشته و میفرماید: «کلمهی حقی که اراده از بیان آن باطل است».
هداف گوناگون از یک شبهه:
الف - گاهی شبهه [که پرسش نیست، بلکه شبیه کردن حق و باطل به یک دیگر است]، برای تحصیل و فهم پاسخ صحیح مطرح میشود [مانند شبهاتی که کاربران گرامی برای ما ارسال میکنند]. در قرآن کریم نیز شبهاتی در قالب سؤال یا ادعا، بهنقل از کفار، مشرکان و منافقان مطرح شده است؛ در جلسات اهل بیت علیهم السلام، دانشمندان و مردم طرح شبهه میکردند، در مجالس درس و بحث نیز انواع و اقسام شبهات مطرح میگردد و ...، اما برای دانستن پاسخ و رشد علمی – اما گاه شبهه، فقط برای ایجاد شک، تردید و تزلزل در اعتقادات مطرح میشود و سازندهی آن نیز کاری با پاسخش ندارد و چه بسا خودش نیز پاسخ را از پیش بداند! – گاهی شبهه صرفاً برای جوّسازی مطرح میگردد. مانند شبههای که به ناگاه در زمانی واحد، در فضای مجازی منتشر میگردد و ...؛ بنابراین اهداف مهم است.
ب – گاهی هدف از طرح شبهه، با صورت مسئلهی آن متفاوت است و اگر کسی متوجه آن نشود و فقط به ظاهر صورت مسئله در قالب پرسش اکتفا نماید، غفلت نموده است.
فرض کنید که میپرسد: «اگر اسلام حق است، پس چرا مسلمانان بدبخت و بیچاره هستند؟!» خب، حالا شبهه به چه وارد شده، به "حقانیت اسلام"، یا "به علل بدبختی مسلمانان"؟! – یا میپرسد: «اگر خدا عادل است، پس چرا در یک گوشهی دنیا، مردمانی شکم سیر و مرفهین بیدرد، و در گوشهای دیگر، قطحیزدگان وجود دارد؟!»؛ حال او در چه تشکیک میکند و از چه میپرسد؟ آیا در "عدل الهی" ایجاد شبهه میکند، یا میخواهد به لحاظ جامعهشناسی، اقتصاد، سیاسی و ... علل قحطیزدگی را بداند؟!
ج – گاه شبهه، نه پرسش است و نه شبهه، بلکه انتقال و القای یک پیام است و میدانیم که پیام مستتر (پنهان)، به مراتب بیش از پیام مستقیم اثر میگذارد؛ گاه مخاطب، چون قصد را درک نمیکند، هیچ مقاومتی در اخذ پیام نشان نمیدهد و ناخودآگاه منفعل میگردد!
راه فهم بهتر از آیات و احادیث:
همیشه دقت کنیم که نه تنها در فهم آیات و احادیث، بلکه فهم هر گزاره، عمل و جریان دیگری نیز مستلزم تفکر و تعمق با بصیرت در آن میباشد. اگر "فهم اهداف و لایههای به ظاهر پنهان یک شبهه لازم و ضروری است، فهم اهداف و لایههای پنهان یک سخن حکیمانه نیز چنین است، به ویژه آن که آیات قرآن مجید یا فرمایشات اهل عصمت علیهم السلام باشد.
نگاه سطحی ننمودن – برخورد کلیشهای و شعاری نداشتن – تک بُعدی و با تعصب کور ننگریستن (مثل اخباریون یا ...) – به یک خبر واحد اکتفا ننمودن و ...، همه لازمهی فهم بیشتر است، چنان که تعمیم مناسب و به جا نیز لازم است. فرض کنید در قرآن کریم، قصه حضرت یوسف، یا شعیب، یا موسی و سایر اولیاء الله علیهم السلام و نیز قصههایی از کفار، مشرکان و منافقان را میخوانید؛ آیا نباید دقت کنیم که این قصص برای چه بیان شده است؟ آیا صرفاً نقل تاریخ میباشد؟ یا حکمت، درس و عبرتی دارد و به من و ما نیز تعمیم مییابد؟!
نگاهی به حدیث مورد بحث:
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام: وَ انْظُر اِلي ما قالَ و لا تنظُرْ الي مَنْ قال
●- آری، این بیان نورانی و حکیمانه، از امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام میباشد.
بدیهی است:
یک – آنگاه که مطلبی مطرح میشود، هدفی از آن قصد شده است؛ پس باید دقت نمود که گوینده چه مطلبی را بیان میدارد؟
دو – آیا [به ویژه امروزه] و با این گسترهی ارتباطات در رسانهها و فضای مجازی، میشود هر سخنی را دانست که "چه کسی گفته است"؟! پس باید به مطلب دقت نمود.
سه – به فرض که دانستیم این مطلب را آقا یا خانم الف، یا ب گفته است؛ خب چه فرقی در محتوای کلام دارد؟
بنابراین، مهم است که به آن چه گفته میشود دقت نماییم.
●- اما، ضمن آن که باید در عمق همین سخن نیز دقت نمود، باید توجه داشت که فقط همین یک حدیث نیامده است و ما نیز مانند "اخباریون" نیستیم که ظاهر یک حدیثی را بخوانیم و بگوییم الا و لابد باید در همه موارد چنین نمود!
●- همین حدیث را نیز باید کامل خواند، نه نصفه! سخن از فراگیری حکمت میباشد، نه هر سخنی! لذا فرمود: «خُذ الحكمَةَ حَيثُ كانَتْ وَ انْظُر اِلي ما قالَ و لا تنظُرْ الي مَنْ قال - حکمت را از کسى که آنرا برای تو میآورد، بگیر و به آنچه گفته است، بنگر و به [شخصیت] گوینده نگاه نکن./ عیون الحکم و المواعظ، ص 241 - غرر الحکم و درر الکلم، ص 361». چنان که فرمودهاند: « الحِكمَةُ ضَالّةُ المؤمنِ ، فاطْلُبوها و لَو عندَ المُشرِكِ تكونوا أحَقَّ بها و أهلَها - حکمت، گمشده مؤمن است ، پس هر جا آن را بيابد به آن سزاوارتر است [از کسانی که مؤمن نیستند، اما چنین حکمتی را میدانند] / الأمالي للطوسي: ۶۲۵/۱۲۹۰ » و فرمود: «الحِكمةُ ضالّةُ المؤمنِ فخُذِ الحِكمَةَ و لَومِنْ اَهلِ النّفاقِ - حكمت، گمشده مؤمن است؛ پس ، آن را فرا گيريد، گر چه از منافقان / بحارالأنوار، ج2 ، ص99، باب 14 »
●- اما، گاهی گوینده نیز مهم است. بسیار متفاوت و مهم است که گوینده، مطلبی را بیان دارد که وحی یا حدیث معتبر است، یا از دشمن است، از منابع ناموثق است، مبتنی بر "به نظر من" است! یکی از راههای تشخیص حدیث معتبر با جعلی، همان وثوق سلسلهی گویندگان آن تا معصوم علیه السلام میباشد که در "علم حدیث – علم رجال و ..." مطرح میشود. لذا در بسیاری از موارد، نظر و دقت به گوینده "منبع" نیز مهم و ضروری میباشد.
●- آیا خداوند متعال در قرآن کریم نفرمود که وقتی فاسق خبری برای شما میآورد، ابتدا خوب در چند و چونش تحقیق کنید، تا مبادا با انتشار و شایع نمودن آن، به دیگران ضرر برسانید و بعد پیشمان شوید؟! (الحجرات، 6) – آیا امیرالمؤمنین علیه السلام نفرمودند که برخی حتی سخن حقی به زبان میآورند که قصدشان از آن باطل است؟! «کَلِمة حقٌ یُرادُ بِهَا الباطِل»؟!
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
آیا روایت «کلمة الحق یراد بها الباطل» با «وَانظر الی ما قال» منافات ندارد؟ بسیار متذکر شدید که در مواجه با شبهه، به مقاصد گوینده دقت کنید.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9020.html
کلمات کلیدی:
قرآن آیات قرآن