پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): همدیگر را میبینند، اما حس خویشاوندی نسبت به یکدیگر را مانند دنیا ندارند.
وقتی گفته میشود «عالم باقی، یا قیامت»، چون یک کلمهی کوتاه است، به نظر میرسد که یک عالَم کوچک و امری خلاصه شده میباشد! و حال آن که بزرگی، عظمت، مراحل، درجات و طبقاتش، با این عالَمِ دنیا که کسی حتی طول و عرض را نیز نفهمیده، چه رسد به تنوع موضوعیاش را، قابل مقایسه نمیباشد. برای روشنتر شدن موضوع، کافیست کسی یک هفته، یک ماه، یک سال، یا ده سال را صرف این کند که چگونگیها، حالات، فعلها، کنشها، و واکنشهای خود را بشناسد. بدیهی است که هر چه بیشتر بشناسد، تازه میفهمد که ندانستههایش به مراتب بیشتر است و در یک جمله میگوید: «انسان، موجود ناشناخته».
هر یک نفر انسانی، خودش یک عالَم پیچیده شده است و در قیامت و عالم باقی، تمامی این انسانها، با تمامی اعتقادات، اهداف، عملکردها و آثار اعمالشان که پس از خودشان تا قیامت باقی مانده بود، برانگیخته میشوند. پس بسیار عظیم است.
● – اسمهایی که برای عالَم قیامت در قرآن کریم آمده، خود بیانگر عظمت آن عالم، با مراحل، عرصهها و حالات گوناگونش میباشد، مانند: « يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ – روز که در صور دمیده میشود» « يَوْمُ الْخُرُوجِ – روزی که همگان در آن از قبرها (و برزخ) خارج میشود» - « يَوْمٌ مَجْمُوعٌ – روزی که همگان در یکجا جمع میشوند» - « يَوْمٌ مَشْهُودٌ – روزی که همه چیز از غیب به شهود میرسد و شهادتها داده میشود» و دههای اسم دیگر.
● – از این رو، وقتی میگوییم «عالَم باقی»، با «محکمه الهی» بسیار متفاوت است، چرا که آن محکمه، وقتی مرحله و بخشی از عالم باقی میباشد و بالاخره با تمام عظمت یا طولانی بودنش برای برخی، به پایان میرسد و مجدداً برپا نمیشود، اما عالم آخرت و حیات در آن، باقیست.
نَسَب و روابط خویشاوندی:
● – اصل وجود انسان، همان "روح" اوست که بر بدنش احاطه دارد و به وسیلهی آن، کارهایی در این دنیا انجام میدهد. آن لحظهای که میمیرد، ابزاری به نام بدن مادی از او گرفته میشود، و بدن مثالی (شبیه همین صورت و بدن دنیاییاش) به او داده میشود و در قیامت نیز حقیقت این بدن، که دیگر از خاک و نطفه نیست، با تغذیه و جریان خون و ... زنده نیست و متناسب با حیات ابدی در آن عالم است، به او داده میشود.
● – هیچ یک از مجردات، از جمله روح انسان، در پیدایش، مراحل خلقت (مثل خون، نطفه، جنین، تولد و ...) را نپیمودهاند، بلکه با امر نمودن خداوند سبحان به "باش"، هستی یافتهاند. لذا فرمود که روح از عالَم خلق نیست، بلکه از عالمِ امر خداوند متعال است. « قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي ».
● – در نتیجه، ارواح، در همین عالم نیز هیچ نسبیتی با یک دیگر ندارند. هیچ کدام پدر و مادر یا فرزند یک دیگر نمیباشند و رابطه خویشاوندی بین آنها بر قرار نمیباشد. لذا در آخرت که ارواح محشور میگردند و در محکمهی حق حاضر میشوند نیز هیچ نسبیتی با هم ندارند؛ چنان که در کلام وحی تصریح فرمود:
« فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ » (المؤمنون، 101)
ترجمه: پس آنگاه كه در صور دميده شود، [ديگر] ميانشان نسبت خويشاوندى وجود ندارد، و از [حال] يكديگر نمىپرسند.
پس، این که "میانشان نسبت خویشاوندی" وجود ندارد، یک اصل است برای همگان و در هر دو عالم، و این که از حال یکدیگر نمیپرسند و یا از هم کمکی نمیخواهند [چون میبینند هر کسی گرفتار خویش است و از کسی کاری برای دیگری ساخته نیست]، حالتی مربوط و مخصوص به صحنه محشر یا همان محکمهی بزرگ الهی میباشد.
بهشت و جهنم:
بهشت و جهنم در عالم قیامت، فقط یک جایگاه هستند، چنان که در این عالم، زمین یک جایگاه است. از تفاوتهای این دو جایگاه برای حیات بشر، یکی این است که این عالم و زمین فانی هستند و آن عالم با بهشت و جهنمش باقیست؛ و دیگر آن که در این جا از خوب و بد، همه با هم هستند، اما آنجا در "یَوم الفَصل = روز جداسازی و گروهبندی"، بین مؤمن و کافر، متقی و فاسد، عادل و ظالم و ... فاصله میافتد و هر کدام به جایگاه متناسب خود میروند.
●- در بهشت، حقیقت هر کسی با حقیقت هر چه در این دنیا با آن "زوج" بوده، زندگی میکند و منظور از این زوجیت نیز فقط ازدواج زن و مرد نمیباشد؛ بلکه کسی که با قرآن کریم، نماز، ذکر، عمل صالح و ... ممزوج بوده، در بهشت نیز با همانها خواهد بود: « خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ ».
●- در جهنم نیز حقیقت هر کسی با حقیقت آن چه در دنیا با آن ممزوج بوده، جمع میشود (ألَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ).
تفاوت بهشت:
آغاز هر جمع شدن، دیدار و وصالی، حتی در این دنیا و با اشیای بیجان، "یاد کردن" است. چنان که اول یک لیوان آب را به یاد میآورید و بعد به سراغش رفته و مینوشید و یا یک لباس را به یاد میآورید و بعد میپوشید. پس، تا کسی را به یاد نیاورید، نه برای دوستی به سراغش میروید و نه برای دشمنی. لذا فرمود: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا - اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را ياد كنيد، يادى بسيار / الأحزاب، 41»
●- اهل جهنم، چنان درگیر، گرفتار و معذب هستند که به یاد کسی نمیافتند، جز آن که به یاد گمراه کنندگان و همراهان خود بیفتند و بیشتر به غذاب پشیمانی دچار گردند؛ آنان حاضرند تمام عالم با اهلش را فدیه دهند، تا از عذاب برهند، اما نه میتوانند و نه از آنها قبول میشود: « فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا – پس امروز نه از شما فدیه (عوضی) پذیرفته میشود و نه از آنان که کافر شدند / الحدید، 15 ».
●- اما اهل بهشت، تمامی نیکان را یاد میکنند و حتی خویشان، دوستان و همراهان ناباب خود را نیز یاد میکنند و خدا را شکر میکنند که راهشان را از آنان جدا کردند و به سرنوشت آنان دچار نگردیدند.
پس، نداشتن نسبت خویشاوندی، علتی برای فراموشی نخواهد بود. به یادشان میآید که فلانی در دنیا، پدر، مادر، همسر،فرزند و یا خویشاوند من بود. منتهی اگر کسانی را که یاد میکنند نیز مؤمن و صالح بودند، خوشحال میشوند که باز هم دور هم جمع شوند و جمع میشوند:
« جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ » (الرّعد، 23)
ترجمه: (بهشت عدن، همان) باغهای جاویدان که وارد آن میشوند؛ و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میگردند.
نتایج:
●- خویشاوندی، نسبت ابدان به یک دیگر است و نه نسبت ارواح با یک دیگر.
●- در قیامت (چه محشر و چه عالَم باقی)، خویشاوندی وجود ندارد.
●- اما نسبت خویشاوندی نداشتن، دلیل بر فراموشی شخص یا نسبتش با او در دنیا نمیشود.
●- اهل ایمان و عمل صالح (اهل بهشت)، دوست دارند که با خویشان دنیایی خود که آنها نیز مؤمن و صالح بودند جمع شوند، جمع میشوند و از این تجدید دیدار و گردهمایی در بهشت، شاد و شاکر میگردند.
●- اهل جهنم از جمع شدن با کفار و فاسقان در دنیا پشیمانند و از جمع شدن با اهل عذاب در جهنم، به حد عذابی مضاعف، ناراحت هستند، خواه از خویشان باشند یا دیگران.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در عالم باقی (قیامت)، روابط انسان باخانوادهی خودش چطور خواهد بود؟ آیا همدیگر را مثل این دنیا حس میکنن، یا با بقیه انسانها فرقی ندارد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9044.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی معاد قیام