پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): برای نقل صحیح برههای این چنین عظیم، حساس و سرنوشتساز از تاریخ اسلام (کربلا) و نیز تحلیل تاریخ، به ویژه در باره کشورها و ملتهای متفاوت، باید کتابها نوشت و در یک پاسخ اجمالی نمیگنجد.
برای ارائه و دریافت گزارهها و تحلیلی درست در این مقوله نیز باید ابتدا به وضع خود سرزمینهای عربی اسلام، که نحت یک حکومت و حاکمیت بودند، مانند حجاز (عربستان)، عراق و شامات (سوریه) را مورد مطالعه قرار داد، و بعد به ایران رسید.
● – وضعیت مسلمانی و مسلمانان در هر همان عصر وحی و در سرزمین وحی، چگونه بود که به رغم گذشتن فقط حدود دو ماه از بیعت با رسول خدا صلوات الله علیه و آله، به محض رحلت، این بیعت شکسته میشود و خلیفهی خدا کنار گذاشته شده و خلیفه در سقیفه انتخاب میشود؟! به فرض که چند نفر از سران اقوام، تصمیمی گرفتند، مردم مسلمان چرا پذیرفتند؟!
● – معاویه لعنة الله علیه در شام، چرا به حکومت رسید و چرا در زمان خلفا ابقا گردید، در حالی که ملعون به لسان نبی اکرم صلوات الله علیه و آله بود؟
● – ماجرای اختلاف عراق با شام چه بود که از امام حسین علیه السلام دعوت کردند که به کوفه بیاید؟
● – آیا امام حسین علیه السلام، به قصد عزیمت به کوفه از مدینه و سپس مکه خارج شدند، یا چون ترورشان در سرزمین وحی حتمی بود، مجبور به خروج شدند و سپس بر اساس دعوت سران اقوام مسلمان در کوفه، عازم آن دیار گردیدند.
● – چه جوّی در طی نیمقرن، مردم مسلمان عراق را به این انحطاط کشاند که امام حسین علیه السلام را نمیشناختند؛ مگر آن مردم چهار سال حکومت پدر ایشان را با مرکزیت کوفه، تجربه نکرده بودند؟!
● – اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، چگونه در این مدت کوتاه، مبدل به اسلام معاویهای لعنة الله علیه گردید که کوفیان حاضر شدند [با شعار اسلام و به امید ثواب و بهشت (مثل داعش امروز) خاندان رسول خدا صلوات الله علیه و آله را قتل عام و تکه تکه کنند و بازماندگان را مانند کفار به اسارت بگیرند و با افتحار راهی شام و دربار یزید نمایند؟!
● – عزیمت به آرامش انجام میگرفت، اما مگر بین سد کردن راه امام علیه السلام در نزدیکی کربلا و واقعهی عاشورا، چند روز طول کشید که دیگران بتوانند از اقصی نقاط، خودشان را به ایشان برسانند؟ و مگر کسی میدانست که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟!
ایران:
● – در هنگام واقعه کربلا، از عمر اسلام در ایران حدود 45 سال میگذشت.
● – آغاز این آشنایی نیز مدتها پس از رحلت، در زمان حکومت خلیفهی دوم بود.
● – بنابراین، همانگونه که مردم شام، از اسلام، به جز اسلام معاویهای لعنة الله علیه نمیشناختند، مردم ایران نیز از اسلام، به جز "اسلام خلافتی" نمیشناختند.
● – صرف حملهی اعراب در زمان خلیفهی دوم و غلبه بر ایران، دلیل آن نبود که مردم یکباره همه مسلمان و آن هم شیعه شوند! مردم ایران، فرقه فرقه بودند و در دوران ضعف حکومت ساسانی، به ویژه یزدگرد سوم، متفرقتر شدند و هر فرقه و گروهی نیز به دین و آیین خود پایبند بودند.
● – یزدگرد سوم، پادشاه جوان و ناتوان ایران را یک آسیاببان، آن هم به طمع لباسهایش کشت. ثعالبی مینویسد: ««جسد این شهریار وارونه بخت را در رود مرو انداختند. آب او را همی برد تا به شاخهی درختی پیچید، اسقفی نصاری جسد شاه را شناخت و او را دفن کرد.» (کریستینسن. ایران در زمان ساسانیان، ص ۵۳۰)
انتظار بیجا:
●●● – در زمان سه خلیفهی اول، به بهانههایی چون یکسانسازی یا تمرکز بخشی، تمامی قرآنها جمعآوری شده و به آتش کشانده میشد و نقل حدیث از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، مجازاتهای شدید داشت! این وضعیت اسلام در سرزمین وحی بود، حالا به ایرانیان چه میرسید؟!
●●● – بنابراین، وقتی مردم مکه و مدینه، مقولهی پر اهمیت ولایت و امامت را نمیشناختند و برای بیعت با رسول خدا صلوات الله علیه و آله، و نیز شکستن آن حرمتی قایل نبودند – وقتی حتی بزرگانی از صحابه و بالتبع بسیاری از مردم، حرمتی برای دختر و داماد ایشان و نیز اموالشان (فدک) قایل نبودند – وقتی همین مردم، خسته شدند و اسلام، دنیا و آخرتشان را به اندکی زر و سیم معاویهای لعنة الله علیه فروختند و خود را فریفتهی فریب خوردن نشان دادند و بالاخره او را بر امام حسن مجتبی علیه السلام ترجیح دادند – وقتی امام جماعت (ولید) مست وارد مسجد میشد و نماز صبح را چهار رکعت میخواند و مردم نه تنها معترض نمیشدند، بلکه به او اقتدا میکردند – وقتی در مدینه و مکه، از امامشان حمایت نکردند، و او را در سفر به سوی عراق و کوفه یاری ننمودند به زیارت و حج و دعا پرداختند و ...؛ چرا باید انتظار داشت که مردمان عقبافتاده، تضعیف شده، متفرق و پراکندهی ایران در آن زمان، اسلام شناس، قرآن شناس، امام شناس و ... میشدند و به یاری میشتافتند؟!
● – مضافا بر این که وقتی امام زمان به مسلخ کشیده میشود، دیگر وضع شیعیان و طرفداران ایشان معلوم است، چه رسد به این که در بلادی بسیار دور دست و تحت سلطهی حکومت امویان باشند. لذا اگر معدودی طرفدار وجود داشت (که داشت)، نه خبر داشتند، نه اگر خبر میداشتند میتوانستند حرکتی کنند و نه اگر قصد حرکت میکردند، در این فاصله کوتاه، به کوفه و کربلا میرسیدند.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
وضعیت ایرانیها در سال 61 هجری و واقعه کربلا چگونه بود؟ آیا میتوانستند برای یاری امامشان به کربلا بروند؟ اگر نمیتوانستند، علل چه بود؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9070.html
کلمات کلیدی:
تاریخی امام حسین(محرم) کربلا