یکی از دلایلی که خیلی از جوانان علاقهای به ازدواج ندارند، این است که میگویند: همسر مناسب (دختر و پسر) پیدا نمیشود. وقتی دوستیهای بین دختر و پسر را در دانشگاه و بیرون و فضای مجازی میبینند، میگویند: خب از کجا معلوم اون پسر یا دختری که میخواهیم باهاش ازدواج کنیم، قبلا با جنس مخالف دوستی نداشته و در زندگی گذشتهاش چه گذشته؟ و ممکن است قبلا عشقی داشته باشد و دچار شکست عشقی شده باشد؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): بیشتر این نوع از عاشقیها و شکست عشقیها، تخیل و اوهام است، چون از همان ابتدا، هوس بوده، نه عشق!
بهتر است به جای بیان «میل و علاقه به ازدواج ندارند»، بگوییم: «جرأت و همّت به ازدواج را ندارند»، چرا که میل و علاقه به ازدواج، در بُعد انسانی ، "فطری"، در بُعد حیوانی وجود انسان، "غریزی" میباشد. از اینرو، هیچ کس نبوده و نیست که میل و علاقه به "ازدواج" نداشته باشد، مگر آن که به لحاظ عقلی، روحی، روانی و جسمی، دچار نوع یا انواعی از اختلالات و ابتلائات شده باشد.
مرسوم بودن ازدواج در میان فرهنگهای قدیم و جدید، از فرهنگهای قبائلی در میان جنگلهای دورافتاده گرفته، تا فرهنگ ادیان الهی، تا فرهنگهای منحط در شرق و غرب عالَم و در میان تمامی اقشار مردم، همه دلیل بر فطری و غریزی بودن این میل میباشد.
حتی در فرهنگ منحط غرب، که نه تنها روابط آزاد جنسی گسترش یافته و زنا به یک فرهنگ عادی مبدل گردیده است، و فرزندآوری بدون ازدواج نیز گسترش دارد، بلکه هم جنسگرایی نیز مانند اقوام لوط و ... در عصر جاهلیت، ترویج میگردد، باز هم "ازدواج" یک هدف نیکو، یک امر مقدس، و یک رشد عقلی و اخلاقی محسوب میگردد و به متأهل و خانواده، به چشم دیگری نگاه میکنند.
●- بنابراین باید گفت: جرأت و همت به ازدواج کم شده است، نه این که میل و علاقهی به ازدواج کاهش یافته است!
دختر و پسر خوب
اگر چه متأسفانه بخش کثیری از نوجوانان و جوانان ما، با تأسی به فرهنگهای منحط غرب و شرق، از ارزشهای والای خود کاستهاند؛ اما هنوز "دختر و پسر خوب، عاقل، با ادب، مؤمن و با تقوا" بسیار است، و این که کسی بگوید: «پسر یا دختر خوب پیدا نمیشود»، یک جوّ سازی و القای دروغین و البته یک اتهام بزرگ عمومی است که مدعی باید در دنیا و آخرت پاسخگو باشد.
مدعیان این تهمت عمومی، دو دسته هستند: یا چون خود پاک زندگی نمیکنند، بر اساس «کافر همه را به کیش خویش پندارد»، گمان دارند که همه مثل خودشان هستند – و یا انسانهای پاک، اما بیبصیرت، ترسو و تنبل هستند. لذا جرأت نمیکنند که به ازدواج تن دهند.
اگر چه آمار ازدواج، به صدها دلیل (نه فقط نایاب بودن پسر و دختر خوب) کاهش یافته است، اما در این مملکت، سالانه حدود 700 هزار ازدواج ثبت میگردد. آیا دختران و پسران بد، با یک دیگر ازدواج کردهاند؟!
دوست گرفتن
مگر خداوند متعال، خودش زن و مرد را خلق نکرده است و نیاز آنها به یک دیگر، چه به لحاظ روانی، و چه جنسی و چه ضرورت چرخهی حیات بشری و تولید مثل را در وجودشان قرار نداده است، پس چرا فرمود: ازدواج را برای تسکین [آرامش روحی، روانی، جسمی، جنسی، فردی، اجتماعی] قرار دادم، پس از ازدواج کنید و دوست شدن را جایگزین ازدواج ننمایید [غَيْرَ مُسَافِحِينَ / المائدة، 5]؟ مگر نمیتوانست بفرماید: «هیچ ترتیبی و آدابی مجوی و هر غلطی که دلت خواست بکن» - هر کسی با هر که که دلش خواست، برای هر مدتی دوست شود – هر کسی با هر که دلش خواست، همخوابی کند – هر کسی به هر شکلی که دلش خواست و از هر که شد، بچهدار شود و ...؟!
چرا، اختیار با اوست و هر چه بخواهد میتواند حکم نماید، اما خداوند خالق، علیم و حکیم و قادر است، یعنی قَدر و اندازهها را او گذاشته است؛ پس چارچوبها، حدودها، قوانین و احکام را او منطبق با نظام علیمانه و حکمیانهی حاکم بر خلقتش، بیان میدارد، تا انسان و جامعه، با رعایت آنها، به امنیت، رشد و کمال برسند.
بنابراین، وقتی فرهنگها، چارچوبها و قوانین (احکام) بدل میخورند و مصنوعیها و تقلبیها، جایگزین میگردند، انسان و جامعه، از حیات طبیعی و منطقی [از صراط مستقیم] خارج میشوند و به انواع ابتلائات و مصیبتهای سوء آن دچار میگردند.
از جمله ابتلائات جایگزینی روابط آزاد و دوستگیری به جای ازدواج همینهاست، که همه به یک دیگر بدبین و بیاعتماد میشوند. جایگزینی بدلیها و تقلبیها، عواقب و نتایج خود را دارد، به عنوان مثال:
●- آدمی، به جای هدفگرا بودن، مصرفگرا میشود؛
●- لازمهی تداوم مصرفگرایی، تغییر و تنوعگرایی است؛
●- لازمهی تنوعگرایی، بیقیدی و بیتعهدی نسبت به شخص یا امری خاص میباشد؛
●- لازمهی مصرف و تنوعگرایی، عرضهی گسترده و رنگارنگ و تبلیغ کالا در بازار عمومی است؛
●- لازمهی استقبال از عرضههای متنوع، ارزانی نرخ کالا برای فروش میباشد. لذا عرضه که زیاد شد، قیمت پایین میآید.
●- لازمهی رونق این بازار در روابط انسانی، این است که آدمی بیش از یک کالای مصرفی، ارزش دیگری نداشته باشد.
●- بنابراین، دختران و پسران، خود را چون کالاهایی رنگآمیزی شده و ارزان، به بازار عرضه میکنند و منتظر مشتریان گوناگون میمانند.
●- وقتی کالا برای اولین بار، توسط یک مشتری مصرف شد، دیگر دست دوم و ... میشود، لذا هر بار باید ظاهر را بیشتر بیاراید و قیمت را ارزانتر کند، تا جبران مافات نماید.
●- اما مشتری، به رغم تمامی بستهبندیها و رنگامیزیها و پولیش کشیدنها، او را کالای مصرفی و البته دست دوم و چندم میبیند و ارزشی بیش از این برایش قایل نمیگردد.
اثر محیط:
اگر کسی به سینما برود و در صف تهیه بلیط نیز مدتی بماند، میگوید: «مردم تفریح دیگری جز سینما ندارند و همه آمدهاند سینما»، اما اگر پس از مدتی به سینما نرود و مثلاً قدم زدن در پارک را جایگزین نماید، با دیدن انبوه جمعیت، با خود میگوید: «دیگر کسی به سینما نمیرود و همه به پارک میآیند»!
این داوریها، فقط به خاطر اثر محیط و نیز سطحینگری میباشد. لذا بدیهی است که وقتی کسی خودش در دانشگاه، کوچه و خیابان و فضای مجازی، وارد عرصهی دوست دختر و پسر بازی شد، با دیدن یک کثرتی در این بازار، با خود میگوید: «همه اینجا هستند، پس پسر یا دختر خوب، پیدا نمیشود»!
راهکار (در هر امری، از جمله ازدواج)
نمیشود که یک دختری، هر روز خودش را آرایش کند، با پوششی بدننما در جامعه حاضر شود، با عشوه و ترفندهای گوناگون، یک نمایش تحریکی برای همگان راه بیاندازد، و انتظار داشته باشد که در این محیط، یک پسر عاقل، با شعور، با ادب، با تقوا، فعال و متعهد، او را برای ازدواج بپسندد! چنان که نمیشود یک آقاپسری، عقل و شعورش را به دم خَرِ نفس و شهوت حیوانیاش گره بزند، تا آن حیوان، او را به هر کجا که خواست ببرد، و هر کاری برای ارضای نیاز این حیوانِ نفس بکند، نسبت به نوامیس خودش و دیگران، بی قید و بی غیرت باشد، بعد در این میدان دنبال یک دختر به اصطلاح آفتاب و مهتاب ندیده بگردد، تا با او ازدواج نماید. این اوج تکبر جاهلی دختر یا پسر میباشد.
●- خداوند علیم، حکیم، خالق، مالک و رب، فقط و فقط یک راهکار قرار داده است که آن هم رعایت "تقوای الهی" میباشد، و بدیهی است که کسی نمیتواند دنیای دیگری را بر اساس قوانین و ضوابط دیگری خلق نماید، تا بتواند راه کار دیگری را جایگزین نماید.
او به بندگان مؤمنش، که سخن و فرمان او را با اندیشه و تعقل گوش میدهند و در انجام آن تدبر و اقدام مینمایند، فرمود:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ »
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر از خدا پروا داريد، براى شما [نيروى] تشخيص [حق از باطل - راست و دروغ – بد و خوب] قرار مىدهد؛ و گناهانتان را از شما مىزدايد؛ و شما را مىآمرزد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.
و نیز فرمود: هر کس ایمان بیاورد و راه تقوا را برگزیند، خداوند برای او "راه خروج" نشان میدهد.
***- بنابراین، دختر و پسر، باید محیط و فرهنگ زندگی خود را تغییر دهند. به جرگهی ایمان و تقوا وارد شوند، تا هم خود مؤمن و رستگار شوند - هم از حیات طیبه در دنیا و فلاح اخروی برخوردار گردند – هم با دنیای مؤمنان و اهلش آشنا گردند - و هم پسر یا دختر خوب را برای ازدواج بیابند، و البته خداوند متعال، طبق وعدههایش، نصرت و روزیشان خواهد نمود. انشاء الله.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
یکی از دلایل بیرغبتی جوانان به ازدواج، نبودن مورد مناسب میباشد. وقتی دوستیها را در محافل یا فضای مجازی میبینند، اعتمادشان سلب میگردد.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9081.html
- تعداد بازدید : 1277
- 21 بهمن 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون ازدواج