«ایکس - شبهه»:
الف – قبل از هر نکتهای دقت فرمایید که ترتیب نزول به شکلی قرآنی که امروز در دست ما قرار دارد نبوده است. چنان چه همگان میدانند که اولین آیهی نازله «اقرء» میباشد که در جزو آخر قرآن کریم درج شده است. وانگهی همهی آیاتی که امروزه در یک سوره تلاوت مینماییم نیز در یک زمان نازل شده است، یا حتی برخی از آیات یا سور دو بار نازل شده است. چنان چه مینویسند: سورهی حمد اولین سورهی کاملی است که بر پیامبر اکرم (ص) یک جا نازل شد و دوبار نازل شده است.
بدین ترتیب هیچگاه نباید بدون مطالعه دقیق تاریخ نزول آیات، نسبت به تقدم و تأخر آنها بر اساس قرآنی که در دست هست، استناد نمود.
ب – در جایی ذکر نشده که «ده آیه» بیاورید. بلکه یک جا فرموده اگر به کلام خدا بودن این قرآن باور ندارید، شما هم حدیثی مثل آن بیاورید – یعنی سخنی و بیانی مانند قرآن بیاورید:
«فَلْيَأْتُوا بِحَديثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقينَ» (الطور - 34)
خوب، اگر به اين قرآن ايمان نمىآورند در صورتى كه درست مىگويند خودشان سخنى نظير آن را بياورند.
در آیاتی دیگری فرمود: اگر شک دارید که قرآن از طرف خداوند است، شما یک سورهای مانند سور قرآن بیاورید:
«وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ» (البقره - 23)
و اگر از آنچه ما بر بنده خويش نازل كردهايم بشك اندريد سورهاى مانند آن بياريد و اگر راست مىگوئيد غير خدا ياران خويش را بخوانيد.
«أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ» (یونس - 38)
ليكن مىگويند: محمد (ص) قرآن را خود پرداخته و به خدا افتراء بسته، بگو اگر راست مىگوئيد كه اين قرآن ساخته و پرداخته بشر است شما نيز مثل آن را بياوريد، و تا مىتوانيد ديگران را نيز به كمك بگيريد.
سوره به یک مجموعه آیات از قرآن کریم میگویند که با «بسمالله الرحمن الرحیم» آغاز میگردد و به آیهای ختم میگردد. قرآن مانند کتب دیگر، بخش و فصل ندارد، بلکه سوره سوره است.
در آیه دیگری تحدی شده که اگر باور ندارید، ده سوره مثل سور قرآن بیاورید و در آیهی دیگری تأکید شده که کتابی از جانب خداوند بیاورید:
«أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ» (هود - 13)
بلكه آنها مىگويند: قرآن را به دروغ به خدا بستهاى. اگر چنين مىگويند، بگو: شما اگر راست مىگوئيد به كمك هر كسى كه مىتوانيد ده سوره مثل قرآن را بسازيد، و به خدا افتراء و نسبت دهيد
«قُلْ فَأْتُوا بِكِتابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدى مِنْهُما أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ» (القصص - 49)
تو به ايشان بگو پس شما از ناحيه خدا كتابى بياوريد كه از تورات و قرآن راهنماتر باشد تا من آن را پيروى كنم اگر راست مىگوييد.
ج – شاید اگر همهی اقسام در یک آیه بیان شده بود، جا داشت که سؤال کنیم چرا تنزل «کل به جزء» رعایت نشده است. اما دقت شود که همهی اقسام تحدی در یک جا بیان نشده است.
برای فهم بیشتر موضوع دقت کنیم که اولاً نه تنها تحدی خداوند متعال فقط نسبت به قرآن کریم نمیباشد، بلکه نسبت به مسائل دیگر چون خلقت نیز تحدی نموده و میفرماید: شما حتی یک مگس را هم نمیتوانید خلق کنید و اگر میتوانید خلق کنید، بلکه خود ما نیز در محاوراتمان گاهی تحدی می کنیم. به عنوان مثال فرض کنید که در مقابل یک جنگل بزرگ دستساز قرار گرفته باشید، همراه شما در مقابل تعجب و بهت شما از این کار بزرگ مدعی شود که «این که چیزی نیست و کاری ندارد». ممکن است به او بگویید: تو اگر میتوانی ده تا درخت بکار و بعد بگو چیزی نیست. در موقعیت دیگری شخص دیگری همین ادعا را کند. شما به او میگویید: تو اگر میتوانی یک هکتار جنگل درست کن. و ممکن است به شخص سوم بگویید: تو هم اگر میتوانی چنین جنگلی درست کن.
بدیهی است در چنین شرایطی کسی نمیتواند معترض شود که چرا شما از کل به جزء نیامدید؟ چرا اول نگفتید یک جنگل، بعد بگویید یک هکتار و بعد بگویید ده درخت؟ پس تحدیها هر یک مقولهای جداگانهای بوده و صحیح است.
کلمات کلیدی:
قرآن