پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): البته که صحت دارد، اما ابتدا بیندیشیم که حالا اگر این موضوع صحت داشته باشد چه میشود؟ یا اگر صحت نداشته باشد و یا دست کم بدین شکل نباشد چه میشود؟!
*- آیا ولایت و امامت در اسلام، با "عقل و وحی" به اثبات میرسد، و یا با نقل اسامی اهل بیت علیهم السلام، در کتب اهل سنت؟!
*- آیا اگر اسامی آنان در کتب اهل سنت آمده باشد، حقانیت تشیع اثبات میگردد و اگر نیامد باشد، نفی میگردد و یا دست کم شبههناک میگردد؟!
*- حالا اگر کسی تازه به اسلام وارد شده باشد، توحید، معاد و نبوت را شناخته باشد و درباره "ولایت، امامت، وصایت و خلافت" سؤال داشته باشد، چه پاسخی باید به او داد؟! آیا اگر به او بگوییم: «اسامی اهل بیت در کتب اهل سنت آمده» کفایت دارد و شناخت و باوری حاصل میگردد؟!
*- آیا شیعیان، چون این اسامی را در کتب اهل سنت دیده و خواندهاند، بین مذاهب گوناگون تشیع را برگزیدهاند؟! یا آیا به رغم شیعه بودن، تردیدی هم دارند و اگر این اسامی را در منابع آنان بخوانند، تردیدشان بر طرف و دلشان محکم میشود؟!
*- آیا اگر در حدیث معتبری، فقط نام یک امام باشد، کافی نیست؟!
*- آیا آنگاه که خداوند متعال میفرماید: از رسول من اطاعت کنید «وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ»، کافی نیست که هر چه او فرموده و از جمله در باب "ولایت و امامت" و تعیین مصادیق آنها را قبول نماییم؟!
*- آیا پذیرش ولایت و امامت، اولین جانشین و امام، کافی نیست تا با معرفی او، مابقی را بشناسیم؟!
روایات:
پس از "عقل"، نوبت به "نقل" میرسد که اگر ذکر فرمایشات پیامبر اکرم و اهل عصمت صلوات الله علیهم اجمعین باشد، به آن "حدیث یا روایت" اطلاق میگردد. اما، این اقوال، همه به واسطه به دست ما میرسد، چنان که انتقال تمامی تاریخ همین گونه است.
بنابراین، شناخت حدیث صحیح نیز قواعد و اصولی دارد، به ویژه با توجه به نقل قولهای ناقص، یا حتی نفوذ و تحریف و حدیثهای "مندرآوردی"، در راستای اهداف و منافع.
حدیث ممکن است به لحاظ سند، صحیح، یا حَسَن، موثق، یا حتی ضعیف باشد - به لحاظ اتصال سند، ممکن است مُسنَد، مُتَّصِل، مُنْقَطِع، مَرفوع، موقوف، مَقطوع، مُرْسَل، باشد؛ و از همه مهمتر این است که نباید با "عقل و وحی"، مغایرت و منافات داشته باشد.
این مباحث، همه در علومی چون: علم حدیث، علم رجال، علم کتاب و ...، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. خواه حدیث و روایت، در کتب اهل تشیع درج شده باشد و یا کتب اهل تسنن.
اعبتار کتب روایی اهل سنت:
اعبتار کتب حدیثی و روایی اهل سنت، بسیار بسیار ضعیف است، چرا که در نقل حدیث، هیچ اصولی رعایت نشده است. لذا از کسانی حدیث نقل کردهاند که خودشان آنان را جعل کننده، دروغگو و حتی فاسد نامیدهاند! مانند: ابوهریره، که امیرالمؤمنین، امام على علیه السلام او را دروغگوترین افراد خواندند. و نیز عثمان او را متّهم به دروغگویى کرد! عایشه در مورد نقل احادیث با او برخورد تند لفظى نمود! عمر او را والى بحرین کرد (سال 21هـ) و بعد از مشاهده اعمال خلاف، او را عزل نمود و حتّى او را زد تا احادیث دروغ نقل نکند و گفت اگر نقل حدیث را رها نکنى، تو را تبعید مى کنم! وی مشهور به شکم پرستی بود، او بود که میگفت: «طعام را باید بر سر سفره معاویه خورد و نماز را باید پشت سر علی خواند)! و بالاخره جذب دستگاه معاویه شد و به نفع او حدیث نقل مىکرد و یاران على (ع) را طعنه مىزد و فضایلى براى معاویه برمىشمرد. (أضواء على السنة المحمّدیة، ص194 ـ 220).
همچنین است، "سیف بن عمر التمیمى البرجمى"، که ابن حجر عسقلانى [از اکابر اهل سنت] در «تهذیب التهذیب»، او را وضع کنندهی حدیث مىداند و نقل کنندهی حدیث! و احادیث او را منکر مىشمارد و وى را متهمّ به زندیق بودن مىداند! (تهذیب التهذیب، ج4، ص296)؛ و هم چنین دهها محدث این چنینی!
نام امامان علیهم السلام، در روایات منقول اهل سنت:
بنابراین، پس از آن که دانستیم، اعتبار حدیث، چه در منابع شیعی و چه سنی، باید مورد بررسی قرار گیرد، توجه داشته باشیم که حدیث و روایت در منابع اهل سنت، در مورد "ولایت و امامت" و نیز 12 امام و حضرت فاطمه علیهاالسلام، بسیار زیاد است؛ که گاه توجه به کلیات دارد و گاه به جزئیات و مصادیق نیز تصریح شده است. به عنوان مثال:
1- حافظ ابو عبدالله بخاری در کتاب صحیح خود از طریق جابر بن سمره از رسول خداصلوات الله علیه و آله نقل میکند که فرمود : «یکون اثنی عشر امیراً،فقال کلمة لم اسمعها فقال ابی انه قال: کلهم من قریش»
ترجمه: [پس از من] دوازده امیر خواهند بود. سپس پیامبر سخنی فرمود که آن را نشنیدم. پدرم گفت: رسول خدا فرمود: همه آنان از قریشاند.
*- این حدیث در کتب معتبر متعددی نقل شده که عبارتند از: صحیح البخاری، کتاب الاحکام، باب 51 - البدایة والنهایة، ابن کثیر، مکتبة المعارف، ج1، ص153 - مسند احمد بن حنبل، دارالفکر، ج5، ص90، 93، 95 - دلائل النبوة، بیهقی، دارالکتب العلمیة، ج6، ص569 - معجم الکبیر، طبرانی،چاپ عراق، ج2، ص277.
2- سیوطی به نقل از «احمد» و «بزاز» از «ابن مسعود» چنین نقل میکند که از پیامبر(ص) در مورد عدد خلفایی که بر این امت حکومت میکنند سؤال شد، حضرت فرمود: دوازده نفرند به عدد نقبای بنی اسرائیل. (تاریخ الخلفاء، ص10)
●●- بنابراین، اگر هیچ حدیثی به جز خطبهی غدیر که به صورت متواتر در کتب اهل سنت آمده است و در آن خطبه پس از تأکید بر دوازده امام، از امامان علی، حسن، حسین و مهدی علیهم السلام نیز به صراحت نام برده شده و برای ولایت، امامت و خلافت آنها بیعت اخذ شده، و همین دو سه حدیث نیامده باشد، کافیست. و حال آن که احادیث بسیاری نقل شده است.
ذکر نام تک تک امامان علیهم السلام:
حاکم نیشابوری، سیوطی، خطیب بغداری، حنفی قندوزی و ...، از طریق ابن عباس یا سایر صحابه احادیثی را نقل میکنند که براساس آن از رسول خدا درباره جانشینان وی سؤال شده و حضرت در پاسخ از تک تک آنان نام بردهاند که اول آنان علی و آخرشان مهدی علیهماالسلام است.
اگر در منابع اهل سنت، هیچ حدیثی به جز حدیث "جابر بن عبدالله انصاری"، درباره لوح حضرت سیدة النساء، فاطمة الزهراء علیها السلام، که در آن تک تک امامان ذکر شده است، درج نشده باشد، کافیست. و حال بسیاری از منابع اهل سنت نیز آن را نقل کردهاند.
●- احمد بن حجر هیتمی (م 974) یکی از محدثان مشهور اهل سنت در فصلی از کتاب الصواعق المحرقة که اساس آن را در راستای تثبیت بینش اهل سنت و رد آرای شیعه و برخی مذاهب دیگر قرار داده است، خود به نقل فضایل اهل بیت علیهم السلام پرداخته است! وی نخست آیاتی را میآورد که در شأن و فضیلت اهل بیت وارد شده، سپس دلایل لزوم محبت اهل بیت را یادآور میگردد و در ادامهی آن با اشاره به روایات نبوی که دربارهی آنان وارد شده به توصیف هر یک از ائمه (ع) میپردازد. (الصواعق المحرقة، 141، 201 و ...).
●- مناوی که از علما و بزرگان اهل سنت است، پس از ذکر حدیث «فاطمت بضعت منّی، و مع ذلک فقابل بنو أمیّت عظیم هذه الحقوق بالمخالفت و العقوق» میافزاید:
پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله حقوقی داشتند و فرمودند: «فاطمه پاره تن من است»، اما امویان این حق بزرگ را برعکس انجام دادند و عاق صلی اللّه علیه و آله و سلم شدند! خون اهلبیت علیهمالسلام را ریختند و زنان و بچههای ایشان را به اسارت بردند و خانههای اهلبیت علیهمالسلام را خراب کردند و شرافت و فضل اهلبیت را منکر شدند و سبّ اهل بیت علیهمالسلام را مباح شمردند و با پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم در وصیتش مخالفت کردند و ضد مقصود پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم عمل کردند؛ زمانی که مقابل پیامبر قرار بگیرند، چقدر باید خجالت بکشند. وای بر فضیحت روزی که ایشان محشور میشوند. (الفیض الغدیر،3/14).
●- حجت الاسلام و المسلمین صافی گلپایگانی، بر اساس مطالعات و تحقیقاتش میگوید: «در کتاب فرائد السبطین فی فضائل السبطین که کتابی از یک عالم سنی در مورد حسنین(ع) است اسامی ۱۲ امام در روایات متعدد این کتاب ذکر شده است، همچنین ۳۱۰ مورد روایت در میان اهل سنت داریم که در آن از تعبیر ۱۲ امام استفاده شده که ۷۱ حدیث آن با صراحت اسامی ۱۲ امام را هم ذکر کردهاند. همچنین حدیث لوح حضرت صدیقه (س) نقل شده و اسامی ۱۲ امام در آن وجود دارد و همین عالم سنی نیز آن را روایت کرده است؛ همچنین احمد بن حنبل در مسند خود اسامی ۱۲ امام را آورده و بخاری نیز با اینکه هر دو آنان قبل از تولد امام زمان(عج) میزیستهاند داستان ۱۲ امام را آوردهاند. (جلسه آیات مهدوی ع، 11 خرداد 1396)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
در سایت خبرگزاری بین المللی قرآن، "ایکنا" آمده که در ۷۱ روایت اهل سنت اسامی ۱۲ امام را ذکر کرده است! آیا صحت دارد؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9528.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
گوناگون ذکر