پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): "اصول عقاید"، چه در اسلام و چه در غیر اسلام، به پایههای و چارچوبها اندیشه و شناخت نظری گفته میشود، مثل این که گفته شود: "اندیشهی هگل، بر چهار اصل دیالیکتیک استوار است"؛ و یا گفته شود: «به طور کلی اندیشههای مادهگرایانه [ماتریالیستی]، بر اصل جهانبینی مادی استوار میباشند».
هر نوع اندیشهای، اصولی و فروعی دارد که فروعش مبتنی بر اصولش میباشد، اگر چه خود فروع را نیز میشود به "اصل و فرع" تقسیم نمود. مثل این است که بگویید: «نماز خودش از فروع دین است، اما اصلش ذکر خدا طبق فرمان اوست، و فروعش احکام آن میباشد»؛ و یا در اندیشهها و جهانبینی مادی بگویند: «اصل انسان است، فرع آن "لذت و منفعت" است و چگونگی تعاریف و مصادیق لذتها و منافع نیز فروع آن فرع میباشند».
بنابراین، تمامی ادیان الهی، مکاتب بشری، اندیشهها، ایسمها و یا هر چه که نامش را بگذارند، "اصول" و مبتنی بر آن "فروعی" دارند.
●- اصول دین تمامی ادیان الهی، دو رکن است که عبارتند از "توحید و معاد". بالتبعِ این دو رکن، رکن دیگری تحت عنوان "نبوت" استوار میگردد، چرا که بر اساس جهانبینی توحیدی، خالق عالَم هستی علیم و حکیم است و فعل بیهوده و عبث از او صادر نمیگردد، حیات بشر نیز با مرگش به پایان نمیرسد و معادی هست، پس او باید عالم را هدایت تکوینی و بشر را هدایت تشریعی نماید؛ لذا نبوت و وحی، ضروری عقلی میگردد.
●- در اعتقادات شیعه، مبتنی بر "توحید، معاد و نبوت"، اصل "امامت و عدل" طرح شده است، چرا که در میان مسلمانان نیز معارض و مخالف دارد، لذا به صورت "اصل" مطرح شده است. یعنی اگر کسی ولایت و امامت اهل بیت علیهم اسلام را قبول نداشته باشد، مسلمان هست، ولی شیعه نیست.
قرآن مجید:
هیچ تردیدی نیست که تمامی شناختها، باورها و اعتقادات، باید در منبع اصلی بیان شده باشند، و منبع اصلی مسلمانان، همان کلام وحی [قرآن مجید] میباشد.
بنابراین، تمامی پنج اصل، مبتنی بر آیات قرآن کریم میباشد، البته نه بدین معنا که در قرآن حکیم، مانند کتب امروزی، فصل بندی نموده باشد و بفرماید: این فصل توحید است، این فصل نبوت است و ...! دقت شود که در قرآن کریم، حتی آنگاه که از خلقت طبیعت یا حتی تاریخ سخن میگوید: «توحید، نبوت و معاد" طرح میشود؛ چه رسد وقتی مستقیماً در باب توحید، معاد، نبوت، ولایت و امامت سخن بفرماید.
استدلال عقلی:
نظریه بسیار است، و بر اساس آنها، جهانبینیها و اعتقادات شناخته شده و یا نشده نیز بسیار هستند، اما مهم این است که "عقل" کدام را تأیید، تصدیق و قبول مینماید؟ و یا به تعبیری دیگر، کدامشان میتوانند در صحت اعتقادات خود، دلایل عقلی اقامه نمایند؟!
اگر کسی (حتی خداوند متعال) مدعی شد که عالَم هستی خالقی حیّ، علیم، حکیم و قادر دارد، باید استدلال عقلی داشته باشد؛ و اگر کسی مدعی شد که عالم جز ماده نیست و آن نیز تصادفی به وجود آمده است و یا ماده ازلی است و ...، آن هم باید دلیل عقلی اقامه نماید.
بنابراین، اصول عقاید اسلامی، حتی در دلیل نقلی (وحی)، به صورت عقلی و استدلالی نیز بیان شده است، مضاف بر این که تفکر، کنکاش و استدلال عقلی، شناخت عقلی را متقن میسازد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
اصول عقاید شیعه چیست؟ آیا همگی این اصول در قرآن مطرح شده یا فقط با دلایل عقلی قابل اثبات است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9549.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه