پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مگر پرونده‌ی اتهامات، دفاعیات و مستندات او را خوانده‌اند که قضاوت نموده و اعتراض به حکم دادگاه دارند؟! بسیاری از به اصطلاح طرفداران آقامیری، به ویژه در هیاهوی فضای مجازی، اصلاً طرفدار او نیستند، بلکه مخالف با اسلام هستند.

●- این جانب شخصاً با اکتفا به مجازاتی تحت عنوان "خلع لباس" برای مجرم، به شدت مخالفم؛ چرا که مجازات در قبال جرم است، و وقتی یک روحانی مرتکب جرم می‌شود و محکوم به "خلع لباس" می‌گردد، تازه می‌شود مانند بقیه‌ی مردمی که ملبس نیستند و البته هیچ کدام چنین جرم‌هایی را مرتکب نگردیده‌اند!

مجازات خلع لباس، یعنی آقا شما دیگر حق ندارید این لباس را بپوشید، چرا که از این لباس سوء استفاده کردید و در این لباس مرتکب جرم شدید. تا اینجا درست؛ اما این فقط مجازات سوء استفاده از لباس است، پس مجازات جرم‌هایش چه می‌شود؟!

●- بنده از دادگاه روحانیت می‌پرسم: وقتی کسی دورغی به قرآن کریم می‌بندد، جرمی مرتکب شده است، خواه در لباس و کسوت روحانی باشد و یا در زمره‌ی یکی از افراد عادی (مردم). آیا مجازات دروغ بستن به قرآن کریم، یا ایجاد انحراف در اذهان عمومی مردم، تحریف اسلام و ...، خلع لباس است؟! حالا اگر از همان ابتدا در این لباس و کسوت نباشد، جرم نیست و مجازات ندارد؟!

●- براساس اطلاعیه روابط عمومی دادستانی کل ویژه روحانیت، اتهامات مستند آقامیری عبارتند از:

الف- توهین به مقدسات از طریق تمسخر و ایجاد شبهه در احکام ضروری اسلام از قبیل قصاص، و تردید در اصالت قرآن کریم و اعتقاد به تحریف آن، و تفاسیر خلاف صریح آیات شریفه قرآن درباره بهشت و جهنم و نیز نسبت دادن حکایات واهی و اهانت آمیز به برخی از ائمه معصومین علیهم السلام.

ب- نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی از طریق نقل مطالب موهن و خرافی که موجب تزلزل در اعتقادات مردم و مخصوصا جوانان مخاطب وی نسبت به معارف و اصول مسلم اسلام می‌شود   .

ج-  ارتکاب اعمال و رفتار خلاف شئون روحانیت و در نتیجه هتک حیثیت روحانیت که از بیان مصادیق آن خودداری می‌شود.

●- پرسش و انتقاد این است که یا این اتهامات ایشان، طبق مستندات و شواهد، برای دادگاه به اثبات نرسیده، که آنوقت باید تبرئه شود، و یا به اثبات رسیده و وی محکوم است که باید مجازات شود. آیا خلع لباس مجازات است؟ و مجازات این جرم‌های سنگین، فقط خلع لباس و پوشیدن لباس سایر مردمان، که بیشتر آنها مسلمان و مؤمن هستند و یا دست کم انسان هستند و چنین جرم‌هایی را مرتکب نمی‌گردند می‌باشد؟!

اهانت:

ماده ۶۹۷ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی، برای اهانت، چه در بیان، چه مکتوب و یا انتشار به هر شکلی در یک مجمع (هر چند مجازی)، مجازات‌های سنگینی تعیین نموده که "یک سال حبس"، از جمله آنهاست.

در شرح این ماده گفته‌اند: این اظهارات شفاهی کسی که در یک مهمانی با فرد کناردستی خود صحبت می‌کند ، یا اظهارات تلفنی یک نفر به افراد متعدد را نمی‌توان نطق در مجمع دانست‌، ولی اظهارات یک معلم در کلاس درس ، یک روحانی در مسجد ، یک سخنران در میان تظاهرکنندگان خیابان و یا مدیر عامل یک شرکت در جلسه هیات مدیره یا مجمع عمومی شرکت را می‌توان نطق در مجمع به حساب آورد، و البته این که مجمع به دعوت ناطق تشکیل شده  باشد  ضرورتی ندارد.

*- حال چطور اهانت افراد عادی به یک دیگر [ولو کارفرمایی به کارگر، یا دانشمندی به عوام اهانت کند]، چنین مجازاتی دارد، اما اگر به خداوند متعال دروغ بندند و به قرآن کریم و اسلام اهانت نماید، مجازاتش فقط "خلع لباس" است؟! خیر، بلکه باید به عنوان "ظالم‌ترین"، محاکمه و مجازات گردد:

«وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ» (العنکبوت، 68)

ترجمه: و كيست ‏ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا چون حق به سوى او آيد آن را تكذيب كند؛ آيا جاى كافران [در] جهنم نيست؟

نگذاشتند حرف بزند!

اتفاقاً این آقا، در این کسوت، به خاطر حرف‌هایی که زده، و همه دروغ، افترا، شبهه‌پراکنی، و ایجاد انحراف به نام اسلام و قرآن در اذهان عمومی بوده، محاکمه و محکوم شده است، نه به خاطر حرف‌هایی که نزده است!

یک موقع کسی سخنرانی می‌کند و طی آن نظرات خودش را بیان می‌دارد؛ شاید بگوید: من خدا، قیامت، اسلام، قرآن، نظام جمهوری اسلامی ایران و ... را قبول ندارم – و یا از سخنان و رفتارهای دیگران انتقاد کند و بگوید این نظر من است؛ تا اینجا، جرم‌هایی چون تهمت، افترا و تحریف، رخ نداده است، اما اگر در کسوت یک روحانی به منبر رفت تا اسلام را برای مردم شرح دهد، سپس به نام اسلام و قرآن، به اسلام و قرآن دروغ ببندد، آن وقت هم منافق است، هم خائن، هم جنایتکار و هم ظالم. هم به حقوق الهی تجاوز نموده، و هم به حق الناس تعدی کرده است. آیا باید فقط خلع لباس شود؟!

آقامیری می‌گوید:

●- وی در یک حکایت واهی می‌گوید: «شرابخواری به زیارت امام رضا علیه السلام رفت، و گفت: «امشب شراب گیرم نیامده و خمارم، تو که چنین و چنانی، کاری بکن ... و خلاصه برایش شراب مهیا شد – مضمون»؛ آیا مجازات اهانت به مقدسات، روا داشتن تهمت مساعدت در گناه کبیره، سقایت شراب و ...، فقط خلع لباس می‌باشد؟!

●- می‌گوید: «یک گروهی درست می‌شود به اسم داعش، روبروش هم بدتر از اونها، هیچ تفاوتی هم نداره! اینها که به اسم شیعه با آنها مقابله می‌کنند، آنها را با همان خباثت می‌کشند ...!»

یعنی مقابله کنندگان با تروریست‌های داعش امریکایی، با آن همه جنایات علیه مسلمانان، بدتر و خبیث‌تر از آنان هستند!

خب آیا این افتراها و اهانت‌ها، اثبات نمی‌خواهد، مجازاتش خلع لباس است؟!

●- می‌گوید: «من اگر یک روز مجبور بشم برم جنگ برای دفاع از مسلمان‌ها، مطمئن باشید اگر ببینم جنازه یک داعشی زمین افتاده، بنده کفنش خواهم کرد، غسلش خواهم داد، بهش نماز خواهم خواند و دفنش خواهم کرد»!

این غسل، کفن، نماز میت و دفن او، از احکام اسلام است؛ و در اسلام نداریم که برای یک کافر و جنایتکاری که در جنگ با مسلمانان کشته شده، غسل و کفن و نماز و ... انجام دهید.

●- می‌گوید: «این چه وضعیه تو مملکت ما؟! یک خدا درست کردن و ایستاده آدمارو آویزون کنه، بسوزونه، اینا چرندیاتِ، بهتون می‌گم ...»

این که خداوند متعال هم رحمان، رحیم، غفور، عفو، تواب ... و خلاصه بسیار پر گذشت است، و هم غضب و عذاب دارد، صریح آیات قرآن کریم می‌باشد، پس کسی که اینها را "چرندیات" می‌خواند، در واقع این اهانت و افترا را به قرآن مجید نسبت می‌دهد! پس اگر نظرش این است، چرا رسماً اعلام کفر، و یا دست کم نامسلمانی نمی‌کند، و با لباس روحانی، در مسجد و بالای منبر این افتراها را می‌بندد؟! آیا مجازات این تلبس، نفاق، چرند خواندن آیات قرآن کریم و ...، آن هم به نام اسلام، فقط خلع لباس، یا یکی دو سال حبس تعلیقی می‌باشد؟!

«غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ» (غافر، 3)

ترجمه: خداوندی که آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، دارای مجازات سخت، و صاحب نعمت فراوان است؛ هیچ معبودی جز او نیست؛ و بازگشت (همه شما) تنها بسوی اوست.

●- می‌گوید: «چطور خدا بخاطر چند تار مو، خانمی رو هزار سال در آتش جهنم می‌سوزاند و عذاب می‌دهد، و وقتی تشنه شد زقوم چرک می‌دهد؟! چطور می‌شود عاشق چنین خدایی شد؟! اگر اینطوره که داعشی‌ها بهترند. خدا بدتر از داعشی‌ها عمل می‌کند و…»

خداوند متعال، ابلیس لعین را نیز به خاطر نافرمانی‌اش، اخراج و ملعون ابدی ننمود، بلکه به خاطر تکبرش به چنین مجازاتی محکومش نمود، بنابراین، چه بسا "دو تا تار مو" را ببخشد، اما خدا نشناس و معاد ناباوری که به خاطر "دو تا تار مو"، خداوند جلیل را نافرمانی می‌کند را نبخشد.

در هر حال، آقامیری، دلش برای داعش می‌تپد، یکجا می‌گوید: از شیعیان مدافع حرم و ... بهترند، و یک جا می‌گوید: «آنها از چنین خدایی، بهترند و خدا بدتر از داعشی‌ها عمل می‌کند»!

خب، در اینجا چندین جرم واقع شده است: جرم اول را که قیاس خداوند سبحان با بندگانش می‌باشد را حمل بر بی‌شعوری می‌کنیم، اما چنین نادان و جاهلی، چه آموخته که لباس روحانیت به تن کرده و چرا باید منبر رود؟! اما جرم بعدی، انکار جهنم است، که به مثابه‌ی انکار بهشت نیز هست؛ بنابراین کل معاد انکار می‌شود. آن هم در مسجد و حسینه، و به اسم اسلام و قرآن!

جرم بعدی تکذیب آیات صریح قرآن کریم است و جرم بعدی، تحریف آن - و جرم بعدی ایجاد تشکیک و تردید در اذهان عمومی مسلمانان نسبت به اسلام - جرم بعدی، تسخیف قرآن و احکام، الهی و سبک شمردن گناه، به منظور ترویج آن - و جرم بعدی، بهتر خواندن داعشی، از خدایی که به حق، علیمانه، حکیمانه و هدفمند آفریده است، و قانون خلقت و هدایت را چنین قرار داده که "عدالت" حاکم باشد؛ ظلم و عدل، ایمان و کفر، تقوا و فساد، علم و جهل و ... مساوی نباشند و هر کسی به مقصد همان راهی که می‌رود برسد؛ که اگر چنین نباشد، جای سؤال و شبهه نسبت به "عدل" است:

«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (الزلزله، 7 و 8)

ترجمه: پس هر كه هموزن ذره‏ اى نيكى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد * و هر كه هموزن ذره‏ اى بدى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد.

●- آیا اگر خداوند متعال، با عدلش رفتار کند؛ [العیاذ بالله] بدتر از داعش عمل کرده است؟!

●- آیا مجازات چنین جرم‌های سنگینی، فقط خلع لباس یا دو سال حبسِ مبدل شده به پنج سال تعلیقی می‌باشد؟!

 

مرتبط:

حسن آقا‌میری، چنین می‌گوید که معاد از اصول دین است و اصول دین نیز تقلیدی نیست ... اگر من فکر کردم و به یک نتیجه‌ای رسیدم غیر از آن نتیجه‌ای که شما رسیدید، نباید شما بگویید نتیجه شما باطله؟ (9 اسفند 1393)

کلیپی از اقای سید حسن آقامیری کوش کردم که می‌گفت: مثلا این که می‌گویند به خاطر یه تاره مو که از یک دختر بیرون باشه، اونو کلی عذاب میکنن منطقی نیست. به اهل بیت نمیاد نماینده چنین خدایی باشند!  (5 آذر 1393)

 

مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.

پرسش:

می‌پرسند: آیا "آقامیری" باید خلع لباس می‌شد، چرا؟! می‌گویند: «نگذاشتند حرف بزند»!

پاسخ:

http://www.x-shobhe.com/shobhe/9614.html

 

 پیوستن و پیگیری در پیام‌رسان‌ها:

 

 

  

      

کلمات کلیدی:  گوناگون