پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هرگز دنبال این نباشید که چند شاخصه پیدا کنید و سریع دیگران [اشخاص عادی] را به "نفاق" متهم نمایید. شاید بسیاری سادهاندیش، کم مطالعه و ضعیف باشند، اما "منافق" نباشند؛ لکن دشمنشناسی یک اصل عقلی و دینی است و باید در تعاملات اجتماعی (اعتقادی، فرهنگی و سیاسی)، نفاق و منافق را شناخت.
"نفاق" نیز مانند صفات و نیروهای آدمی مثل محبت، غضب، حتی کبر و ...، صفتی است که خداوند متعال در وجود انسان نهادینه نموده است، پس اصلش نه تنها بد نیست، بلکه بسیار هم خوب و لازم است و به قول حکما از صفات کمالیهی انسان میباشد؛ [اگر درست به خاطر داشته باشم، شهید مطهری نیز به این تعبیر اشاره داشتهاند]. چرا که "نفاق" یعنی دو رویی، یعنی "ظاهر و باطن"، یکی نباشند و این توان، در تمامی موجودات نیست. روباه را به لحاظ این توان که میتواند خود را به مردن بزند، تا شکار نشود و یا شکار کند، کاملتر میدانند.
به عنوان مثال: اگر در درون ناراحت هستید، اما در میان خانواده یا جمع دیگری، نه تنها ناراحتی را نشان نمیدهید، بلکه خود را خوشحال نیز نشان میدهید، به خاطر همان نیروی "نفاق" میباشد. یا ممکن است از کسی ناراحت باشید، یا از سخن یا رفتار بزرگی (پدر، مادر، همسر، معلم و ...) خوشتان نیاید، اما به حکم عقل و اخلاق، اصلاً این ناخوشایندی را ظاهر ننمایید، خب این از نیروی "نفاق" است.
بدیهی است که اگر این صفت و نیرو در آدمی نبود، همه رسوا میشدند؛ چرا که نه هیچ گرفتاری میتوانست عزت خود را محفوظ بدارد، و نه هیچ خطاکاری میتوانست یک لحظه در اجتماع حاضر شود و نه کسی که حتی برای لحظهای، اندیشه، ذهنیت یا حتی تصور نادرستی داشته، میتوانست نزد دیگران سر بلند کند!
محل و موضوع بروز:
بابراین، خوب و یا بد (ممدوح یا مذموم) بودن این صفات، به اصل آنها که آفرینش است، بر نمیگردد که هر چه خداوند حکیم آفریده، حتماً ضروری و خیر میباشد، بلکه به محل و موضوع و چگونگی ظهور و بروز یا به تعبیری استفاده و مصرف بر میگردد، که اختیاری و البته تربیت پذیر میباشد.
درست مانند همان مَثل چاقو است که هم میشود برای عمل جراحی به کار بُرد و هم میشود برای تهدید و قتل به کار بُرد.
پس مهم این است که محبت، به چیست و چرا؟ بعض، به چیست و چرا؟ حرص، به چیست و چرا؟ - چنان که در قرآن مجید فرمود: پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، به ایمان شما مردم "حریص" است – ایمان، به چیست و چرا؟ کفر، به چیست و چرا؟! و همین طور است "نفاق"، که زمان، مکان، موضوع، قصد، نیت و هدفش، تبیین و تعیین کنندهی بد یا خوب بودن ظهورش میباشد.
نفاق مذموم (بد):
نفاقی که در قرآن مجید، احادیث و روایات، بد و مذموم شمرده است، و در آیات بدان اشاره شده است، نفاق علیه حقیقت، علیه اسلام و مسلمین، و به قصد نفوذ، فریب و ضربه زدن به مسلمانان و انسانیت و بشریت میباشد. نفاقی است که برای دشمنی با رشد، هدایت، سعادت و رستگاری بشر میباشد. نفاقی است که برای ضربه زدن از داخل و ایجاد انحراف در مسیر رشد و کمال فرد و جامعه میباشد.
«الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (التوبة، 67)
ترجمه: مردان منافق و زنان منافق (دو چهره)، همه از یک گروهند! آنها امر به منکر، و نهی از معروف میکنند؛ و دستهایشان را (از انفاق و بخشش) میبندند؛ خدا را فراموش کردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش کرد (و رحمتش را از آنها قطع نمود)؛ به یقین، منافقان همان فاسقانند!
شدت و ضعف:
همانگونه که علم، ایمان، تقوا، کفر و ... شدت و ضعف دارد، و یا حبّ، بغض، حرص، بخل، کبر و ... شدت و ضعف دارد، "نفاق" – که در این بحث منظورمان همان نفاق بد و مذموم میباشد - نیز شدت و ضعف دارد و حتی ممکن است که در جایی شدیدتر و در جایی ضعیفتر باشد. موضوعش نیز فقط عرصهی دین یا سیاست نمیباشد.
ممکن است دو شریک تجاری نسبت به هم نفاق مذموم داشته باشند، یا حتی پسر یا دختری، که هیچ محبت و گرایشی در دلش نسبت به طرف مقابل ندارد، برای فریب و سوء استفاده، به نفاق متوسل گردد؛ و البته "نفاق" در عرصههای گوناگون تعاملات اجتماعی، از جمله اعتقادی، فرهنگی و سیاسی، بسیار بدتر و ضربه زنندهتر است. آیا هیچ "نفوذی"، بدون "نفاق"، صورت میپذیرد؟
اما، در هر حال، نفاق شدت و ضعف مرتبه دارد، به قول امام خمینی رحمة الله علیه (نقل به مضمون): «ببینید آن که میگویید هستید، اگر نیستید، منافقید»؛ و این درسی است که بدانیم ابتدا باید "نفاق مذموم" را در خودمان جستجو کنیم و اگر آثاری یافتیم، اصلاح نماییم؛ و البته هر چه مقام و منصب و موقعیت اجتماعی بالاتر و حساستر باشد، ضعیفترین مراتب نفاق با مردم نیز بسیار شدید و خسرانآور خواهد بود.
ظاهر گویا و معرف نیست:
هر مرد فاسق و ظالمی، میتواند ریش بگذارد و انگشتر عقیق و فیروزه به انگشت نماید و یا با عبا و عمامه، و یا کت و شلوار مرتب در میان اجتماع حاضر گردد؛ و هر زن فاسق، ظالم و مکاری نیز میتواند با مرتبترین و وزینترین پوششها در جامعه حاضر گردد؛ بنابراین، ظاهر به هیچ وجهی گویا نمیباشد.
ظاهر کدام یک از فراعنه، دیکتاتورها، خونریزها، مستکبران و ظالمان عالم بد بوده است؟! ظاهر فرعون آن قدر به نظر خودش خوب بود که به آن، به عنوان دلیل بر حقانیت خودش استدلال میکرد و ظاهر حضرت موسی علیه السلام را دلیل بر بطلان دعوتش قلمداد مینمود. نه ظاهر معاویه و یزید لعنة الله علیهما بد بود، نه شمر و خولی، نه ظاهر چنگیز و هیتلر بد بود، و نه ظاهر هارون و مأمون، نه ظاهر پادشاهان، نه ظاهر رؤسای جمهور یا نخستوزیران امریکا و اروپا؛ اما اکثراً جاهل، متکبر، ظالم و جلاد بوده و هستند. حتی خداوند خالق، در مورد این دسته از بندگانش میفرماید که ظواهرشان چنین به تو مینماید که لابد اهل فهم، شعور، منطق، استدلال، سخن و موضع حق هستند، اما باطنشان، اهداف و راهشان، حیوان و بدتر از آن است. ظاهر کدام یک از نمایندگان سازمان ملل، شورای امنیت، رؤسای پنتاگون یا سیا (CIA ) بد است؟ مگر ظاهر موشه دایان بد بود و یا ظاهر نتانیاهو بد است؟!
«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلً» (الفرقان، 44)
ترجمه: آیا گمان میبری بیشتر آنان میشنوند یا میفهمند؟! [نه]، آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند!
قول و فعل [گفتار و کردار]:
بنابراین، بهترین و تنها راه شناخت "منافق"، همان گفتار و کردار (ادعا و عمل) آنهاست که گاه از تطبیق با یک دیگر معلوم میشود، و گاه گفتار و حتی "لحن سخن" به تنهایی، آشکار کنندهی "نفاق" میگردد. مثل این که رییس جمهور امریکا، از یک سو بگوید که حامی مردم ایران است، و از سوی دیگر بگوید: تمامی این فشارها، برای تأدیب و تنبیه مردم است، تا دست از حمایت بردارند!
سخن دومش، راست و درست و صادق است، اهداف سیاستها و عملکردهایش را تشریح میکند، پس گفتار اولش منافقانه است. و از این نمونهها در سطح جهان و حتی در داخل، بسیار داریم.
« وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ » (محمد صلوات الله علیه و آله، 30)
ترجمه: و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان میدهیم تا آنان را با قیافههایشان بشناسی، هر چند میتوانی آنها را از طرز سخنانشان بشناسی؛ و خداوند اعمال شما را میداند!
تقوا:
اما در عین حال، آن چه سبب تشخیص و تمیز انسان صادق از منافق، یا فعل و قول صادقانه از منافقانه میگردد، همان "تقوا" میباشد که چون سپر و نور عمل میکند. هر چه تقوا در انسان کمتر باشد، قوه تشخیص و تمیزش ضعیفتر میشود و هر چه بیشتر باشد، قوهی تشخیص و تمیزش، قویتر میگردد، چون بصیرت مییابد. گاه یک متقی، از یک موضعگیری و یا حتی یک کلمه، که ظاهرش نیز بد به نظر نمیآید، "نفاق و توطئه" را تشخیص میدهد؛ هر چند گوینده، ظاهری آراسته داشته باشد، روحانی باشد، مسئول یا حتی رئیس جمهور یک کشور اسلامی مثل ایران باشد؛ ادعای مسلمانی، علم، تقوا، پابندی به اصول و فروع اسلام، به قانون اساسی یا قوانین، به پذیرش و تبعیت از ولایت فقیه، همراهی با مردم و ... داشته باشد.
ندیدید تا آقای خاتمی، شعار "مردم سالاری" سر داد، امام خامنهای، آن را به "مردم سالاری دینی" اصلاح نمود؟ و صدها نمونهی دیگر از امام خمینی رحمة الله علیه و امام خامنهای، و سایر مؤمنانِ اهل ایمان، تقوا، علم، حکمت و بصیرت؟!
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ » (الأنفال، 29)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر از خدا پروا داريد براى شما [نيروى] تشخيص [حق از باطل] قرار مىدهد و گناهانتان را از شما مى زدايد و شما را مى آمرزد و خدا داراى بخشش بزرگ است.
امام خمینی:
«اینطور نباشد که ما بگیم و نکنیم؛ اینطور نباشد که ما دعوت به اتحاد بکنیم و عملمان بر خلاف باشد، اینطور نباشد که ما در روزنامههایمان دعوت به اتحاد بکنیم، و عملمان غیر از آن باشد. معنی منافق همین است، چیزی را میگوید و خودش عمل نمیکند، شما را دعوت به خیر و صلاح میکند و خودش خیر و صلاح ندارد، شما را دعوت به اسلام حقیقی میکند و خودش آن را نمیخواهد، شما را دعوت به اتحاد میکند، و خودش دنبال این نیست که اتحاد را ایجاد کند، شما را از نفاق پرهیز میدهد و خودش اینطور نیست».
« آن که ما امروز مبتلای به آن هستیم و آن دسته منافقینی که اظهار اسلام میکنند و کمر اسلام را میخواهند بشکنند. کار مسلمانها با اینها مشکل است. حل مسئله اینها بسیار مشکل است... .
آنهایی که الآن ما مبتلا به آنها هستیم که مردانه نمیآیند به میدان بگویند که آقا ما اسلام را نمیخواهیم. مردانه نمیآیند به میدان و بگویند که اسلام برای سابق بوده، حالا دیگر به درد نمیخورد! با اینها باید ما چه بکنیم؟
حل مسئله منافقین از اعظم مشکلاتی است که برای ملت ما و برای اسلام از اول بوده. با معاویه باید چه کرد که امام جماعت است»؟!
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
چگونه انسانهای منافق را شناسایی کنیم؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9632.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2528
- 17 بهمن 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون