مشهورترین سرداران و جانیان کربلا که نامشان را کمتر شنیدهایم، چه کسانی بودند و سرنوشتشان چه شد؟ (این چند نفر را نیز حتماً بشناسید) - (تکرار)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): از تمامی آنها نمیتوانیم نام ببریم، اما طبق مستندات تاریخی، برخی از مشهورترین جانیان کربلا که باید آنها را نیز بشناسیم، عبارتند بودند از:
●- حصین بن نمیر
حصین بن نمیر، از دشمنان دیرینهی "آل علی علیه السلام" شمرده میشد و در کجا که علیه امیرالمؤمنین و فرزندان ایشان، تحرکی بود، حضور داشت.
او در جنگ صفین، در لشکر معاویه لعنة الله علیه قرار گرفت – در دوران حکومت یزید، فرماندهی یک لشکر را بر عهده گرفت – در ماجرای کربلا، ابتدا به دستور ابن زیاد، لشکری را بین قادسیه و منطقه «حفان تا قطقطانه» و از طرف دیگر تا کوه «لعلع» در بصره مستقر کرد - در دوران قیام مسلم بن عقیل قبل از عاشورا سال 61 وی رئیس پلیس "ابن زیاد" بود که دروازهها را بست و خانهها را تفتیش میکرد - در حادثه عاشورا نیز از فرماندهان گروه تیرانداز بود که به سپاه حسین بن علی علیه السلام حمله کردند و بالاخره او بود که در سال 64 هـ ق، زمانی که "عبدالله بن زبیر" در شهر مکه بر ضد "یزیدبن معاویه" حاکم وقت سر به مخالفت برداشت و به کعبه پناه برد، حصین بن نمیر بر کوه "ابوقبیس" منجیق گذاشت و کعبه را هدف قرار داد و در سال 65 نیز فرماندهی سپاه شام، در سرکوبی نهضت «توابین» به سرکردگی سلیمان بن صرد خزاعی را بر عهده داشت.
سرانجام سال 66 هـ ق، در نهضت خروج مختار ثقفی، بعد از کشته شدن "ابن زیاد" در جنگ با "ابراهیم اشتر"، "حصین بن تمیم" یا "نمیر" بدست "شریک بن جدیر تغلبی" در نزدیکی موصل کشته شد. (فرهنگ عاشورا - قیام حسینی در آئینه اسناد تاریخی)
●- حکیم بن طفیل طایی سنبسی
حکیم از سران و اشراف کوفه و از سپاهیان عمر بن سعد در کربلا بود. وی از جانیان و عناصر خبیث قبیله "طی" بود، لذا به او "طائی" نیز میگفتند.
حکیم بن طفیل طایی، از جانیانی بود که در قتل و شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مشارکت داشت. روز عاشورا، آن زمان که عباس بن علی علیه السلام، به سمت رود فرات رفت تا برای خیمه های امام حسین علیه السلام آب بیاورد، حکیم همراه «زیدبن ورقاء» در یکی از نخلستان های اطراف کمین کرد و بطور ناگهانی به حضرت اباالفضل حمله برد و دستان حضرتش را قطع کردند. پس از شهادت حضرت عباس علیه السلام حکیم جامه و سلاح او را به سرقت برداشت. در تمامی مقاتل، از این خبیت لعنة الله علیه، به عنوان قاتل حضرت عباس علیه السلام نام برده شده است.
مختار ثقفی، عبدالله بن کامل شاکری را با عدهای مامور کرد تا حکیم بن طفیل را دستگیر کردند. او نیز به رغم تلاشهای گستردهی هم قبیلهایها و برخی از بزرگان، برای توجیه، تطهیر و وساطتت جهت آزادی، توسط سپاهیان ابن کامل کشته شد.
نام او نیز در زیارت ناحیه مقدسه، در لعن قاتل حضرت عباس علیه آورده شده است: «سلام بر عباس فرزند امیرالمومنین علیه السلام، یاور برادر با جان خویش، آن که از دیروزش برای فردای خویش توشه برگرفته است. فدایی برادر، او که حافظ مشک آب و به سوی برادر شتابان بود و دو دست از بدنش جدا شد. خداوند قاتلان او یزید بن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند.» (زیارت ناحیه مقدسه - ابصار العین - بلاذری در جمل من انساب الاشراف و ...)
●- زرعة بن ابان بن دارم
این خبیث همان کسی بود که در فاجعهی کربلا و روز عاشورا، دسترسی به آب را به روی حضرت امام حسین و خاندان و یارانش علیهم السلام بست.
امام حسین علیه السلام در دعایی او را چنین نفرین نمودند: «خدایا او را تشنه گردان». زرعهی خبیث، از این دعا خشمگین شد و تیری بر چانه آنحضرت زد امام علیه السلام تیر را بیرون کشید و دستش را زیر حنک (چانه) گرفت، هر دو دست از خون پر شد. آنگاه گفت: خدایا از آن چه با پسر دختر پیغمبرت انجام می دهند سوی تو شکایت می کنم، خدایا آنها را یک به یک بشمار و بکش و پراکنده کن و یکنفر از آنها را باقی مگذار.
خداوند متعال، تشنگی را بر او چنان مسلط کرد که در گرما و سرما، آب میطلبید و سیراب نمیشد. در تمامی مقاتل آمده است که خداوند او را به بیماری عطش مبتلا نمود.
قاسم بن اصبغ بن نباته میگوید: من در مواقفی از او پرستاری مینمودم، مرتب آب میخواست و آنقدر آب نوشید که شکمش چون شتر برآمد و بالاخره ترکید و هلاک شد. (منتهی الامال، تاریخ طبری)
●- اخنس بن مرثد حضرمی
نامش را (احبش بن مرثد بن علقمه حضرمی، احبش بن یزید، اخنس بن مرید)، هم گفتهاند. او از خبیثترین عناصر لشکر عمر سعد بود. کسی بود که عمامه حضرت را ربود و پس از شهادت ایشان، خطاب به لشکریان گفت: «کیست که داوطلب شود تا بر بدن حسین با اسب بتازد؟» خودش پیشگام شد و چند نفری نیز او را تبعیت کردند. ابوعمرو زاهد میگوید: وقتی نسب آنها را دیدیم همگی حرامزاده بودند.
او سپس به بیماری جزام مبتلا شد و بالاخره گفته شده که مختار دستور داد دست و پای آنان را به زمین میخ کنند و بر بدنشان اسب بتازند تا بمیرند. (نفس المهموم» و ناسخ التواریخ).
اما در تاریخ طبری روایتی است که اخنس بعد از این جنایاتش، در جنگی ایستاده بود که تیری ناشناس به او خورد و قلبش شکافت و مرد.
●- اسحاق بن حیوه [حیاه] حضرمی
او نیز از اشقیای لشکر عمر سعد بود. کسی بود که پیراهن حضرت را که بیش از صد سوراخ داشت، از بدن مبارک ایشان بیرون آورد و پوشید و سپس بر بدن ایشان تاخت.
او به بیماری پیسی مبتلا شد و از جمله کسانی بود که توسط مختار ثقفی دستگیر شد و دستور داده شد که به زمین میخ شود و بربدنش بتازند. (نفسالمهموم – لهوف – تاریخ طبری و ...)
●- اسد بن مالک
اسد بن مالک، از سر سپردگان نامی بنی امیه بود. او شریک قتل مسلم بن عقیل بود و نامش در زیارت ناحیه مقدسه به لعن آمده است «و لعن الله قاتله عامر بن صعصعه و قیل اسد بن مالک».
او جزو ده نفری بود که بدن امام اسب تاختند و استخوان ها و سینه آن حضرت را درهم شکستند و چون نزد ابن زیاد ملعون رفتند، خواست اظهار خوش خدمتی کند و جایزه بگیرد، شعری خواند که مضمون این بود:
«ما سینه حسین را درهم کوبیدیم بعد از آن که پشت او را لگدمال کردیم با اسبان قوی هیکل و تیزتاز»! او نیز جزو کسانی بود که مختار ثقفی دستور داد تا بر بدنشان بتازند. (ملهوف ص 182، بحارالانوار ج45 ص59)
●- بدیل بن صریم (حریم)
نام وی، جزو قاتلان حبیب بن مظاهر ثبت شده است. در مقاتل موثق نوشتهاند: «بعد از اینکه حبیب بن مظاهر بر زمین افتاد سرش را از بدن جدا نمود و آنرا بر گردن اسب خود آویزان کرد.
پس از شهادت حبیب بن مظاهر، بین حصین بن تمیم و بدیل بن صریم، بحث زیادی درگرفت و هر کدام مدعی کشتن آن بزرگوار بودند و بالاخره توافق کردند که حصین، سر او را گرفت و در لشگر بنی امیه جولان دهد و بعد به بدیل بن صریم برگرداند تا او نزد ابن زیاد برد و جایزه بگیرد.
قاسم، پسر حبیب که در آن زمان کودکی بود که ناظر بر آوردن سر به کوفه بود؛ همیشه در فکر انتقام از این خبیث بود که سالها بعد، در زمان لشکر کشی مصعب بن زبیر در جنگ با جمیرا (خمیرا)، توانست داخل اردوگاه مصعب شود و آنجا قاتل پدرش را دید و در نیمروزی، موقعی که قاتل در خیمهای در خواب بود، او را با شمشیر به قتل رساند و هلاکش کرد. (موسوعة الامام الحسین به نقل از الدمعة الساکبه - کامل ابن اثیر و ...)
●- بشر بن خوط الهمدانی قانصی
وی از سرسپردگان عمربن سعد و قاتل جعفر بن عقلی [برادر مسلم بن عقیل] در کربلا میباشد.
در زیارت ناحیه مقدسه، نام وی، پس از سلام و درود به جعفر بن عقیل، به لعن چنین آمده است: «السلام علی جعفر بن عقیل لعن الله قاتله و (رامیه) بشر بن خوط الهمدانی».
«عبدالله بن کامل» یکی از نیروهای تحت امرش را به دنبال «بشر و همدستش عثمان بن خالد» فرستاد و هنگام نماز به قبیله گفت که باید این دو نفر را تحویل دهند و آنها مهلت خواستند و قصدشان فراری دادن بود. آن دو در حال فرار به شما عراق بودند که دستگیر شدند، و ابن کامل به دستور مختار، حکم اعدام آنها را صادر کرد و هر دو را گردن زدند. (ابصار العین – منتهی الامال و ...).
«اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِكَ، اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ، وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِيعاً».
خدایا لعنت کن نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد، و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود . خدایا لعنت کن جمعیتی را که با حسین پیکار کردند، و همراهی نمودند و پیمان بستند و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، خدایا تمامی آنان را لعنت بنما.
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
مشهورترین سرداران و جانیان کربلا که نامشان را کمتر شنیدهایم، چه کسانی بودند و سرنوشتشان چه شد؟ (این چند نفر را نیز حتماً بشناسید).
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9968.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 6326
- 13 شهریور 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی امام حسین(محرم) کربلا