«X-SHOBHE »: موضوع بحث ما توجه و تأمل در قاعدهی «وصل» است که اساسیترین نقش را در ساختار شخصیتی انسان و چگونگی عاقبتش ایفا مینماید.
تأمل در مقولهی «حرکت»، چه تحرکات فیزیکی مثل حرکت زمین و آسمان و هر آن چه در آنها هست، از ذرات اتم و میکرون و کوچکتر از آنها گرفته تا کهکشانهای شناخته شده یا نشده، و چه حرکتهای غیر فیزیکی مانند حرکت فکر، عقل، ذهن، خیال یا حتی حرکت جوهری، حرکت روح و ملائک و...، نتایج بسیار مفیدی برای رشد معرفت و شناخت آدمی دارد.
از جمله نتایج حاصله در این تأمل و مطالعه این است که «حرکت همیشه به خاطر رسیدن صورت میپذیرد» و همین میل شدید به رسیدن، نشان از «فقر و نقص» همه مخلوقات عالم دارد. چرا که اگر فقر یا نقص و متقابلاً عشق به کمال نباشد، حرکتی نیز صورت نمیپذیرد. چنان چه خداوند متعال سبحان (منزه) از هر نقصی است و غنی میباشد، لذا حرکتی هم ندارد. اما انسان و سایر موجودات عالم همه فقیر و ناقص هستند و با موتور حرکت «عشق به کمال» حرکت میکنند تا به کمال برسند.
«يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ» (فاطر، 15)
ترجمه: اى مردم! شما محتاج به خداييد و خدا تنها بىنياز و ستوده است.
در واقع میتوان چنین مثال زد که آدمی چون یک قطرهی آب در حرکت است، از آسمان به زمین آمده و در اینجا حرکت خود را برای وصل شدن آغاز مینماید و مهم است که به چه چیزی «وصل» میشود. چرا که قطره به خودی خود چیزی نیست، اما به هر چه وصل شود، آن میشود. گفت: قطره تا با دریاست، دریاست – ورنه قطره قطره و دریا دریاست.
ممکن است این قطره به اعماق زمین رفته و به سفرههای آبی زیر زمینی وصل شود و خود سفرهی آبی گردد. ممکن است به ریشهی گیاهی برسد و جذب آن گردد و گیاه شود. ممکن است به بدن حیوان یا انسان مؤمن یا کافری وارد شود، ممکن است راهی پیش گیرد و به رودخانه و دریا یا اقیانوسی متصل گردد ... و ممکن است به باتلاق یا لجنزاری بپیوندد و فاسد (تباه) شود.
حال این قطرهی سرگردان «انسان» میخواهد وصل شود تا کامل شود، اما نمیداند اتصال به چه چیزی او را کامل میکند و از فقر و فنا به کمال و بقای ابدی میرساند؟ دو دعوت و هدایت به سوی دو مقصد وجود دارد. دعوت حق تعالی به مقصد خودش که هستی محض است «و الیه المصیر» و دعوت نفس با تحریک شیاطین انس و جن به دنیایی که حیوانی و فانی است.
پس، انسانها به جهت تفاوت پذیرش دعوت، هدف و اتصالشان به دو دسته تقسیم میگردند:
الف – گروه مؤمنین که به الله و رسول (ص) ایمان آوردهاند. اینها کسانی هستند که به آن چه خداوند حکیم فرموده وصل شوید، وصل میشوند و در نهایت عاقبت به خیر میگردند:
«وَ الَّذينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ» (الرعد، 21)
ترجمه: و كسانى كه آن چه را خدا به پيوستن آن فرمان داده پيوسته مىدارند، و از خداى خويش مىترسند، و از بدى حساب بيم دارند.
ب – گروه کفار: اینها نیز کسانی هستند که از هر آن چه خداوند حکیم و خالق متعالشان امر فرمود «وصل» شوید، قطع میکنند. این دسته مانند قطرهای که از اصل جدا شده، میگندند و فاسد میشوند و در هر کجا قرار گیرند، محیط را نیز تباه و فاسد میکنند:
«وَ الَّذينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ميثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (الرعد، 25)
ترجمه: و كسانى كه پيمان خدا را پس از محكم كردنش مىشكنند، و چيزى را كه خدا به پيوستن آن فرمان داده مىگسلند، و در زمين تباهى مىكنند، لعنت و بديهاى آن سراى براى آنان است.
خداوند منان وصل شدن به چیزهایی را فرمان داده است؟
بدیهی است که خداوند حکیم و علیم، امر «وصلش» همان امر دایره و مسیر خلقت است. اگر مبدأ و مقصد خودش است «انا لله و انا الیه راجعون» و اگر بازگشت به سوی اوست «و الیه المصیر»، پس، «وصل» نیز باید به خودش صورت پذیرد. لذا فرمود «لا إله». یعنی اصلاً إله و معبودی وجود ندارد که شما بخواهید به او وصل شوید و از طریق این اتصال رفع نقص و فقر و نیاز خود را نموده و به کمال برسید. بلکه همه فقیر و محتاج هستند و کمالی وجود ندارد که بخواهد به شما کمالی ببخشد، «الا الله»، به غیر از خودش. پس دعوت او برای «وصل» شدن به خودش است و به این راه هدایت نیز مینماید.
اما، برای انسان عاقل و عاشق کمال سؤال پیش میآيد که چگونه به تو «وصل» گردم؟ پاسخ روشن است. میفرماید: برای تو حلقهی اتصال به خودم و حلقات اتصال به آن حلقه قرار دادم. فرمود: خلق اول، اکمل، اشرف و احبّ مخلوقاتم، یعنی حضرت محمد مصطفی (ص) را حبیتالله و خاتمالنبیین و رحمت برای همه عالمیان (هر آن چه در عالم خلقت هست) قرار دادم و به خودش فرمود:
«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ - و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستادهايم» (الأنبیاء،107).
لذا آن چه خدا به صورت مستقیم و یا از طریق ملائکه فیض میرساند، از رحمت وجود گرفته، تا رحمت رزق، تا رحمت هدایت، همه به او «وصل» میشود و از طریق او در عالم هستی منتشر و توزیع میگردد.
«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ» - خدا و فرشتگان او بر پيامبر اسلام درود مىفرستند.
توضیح: كلمه "صلاة" در اصل به معناى انعطاف بوده، و صلات خدا بر پيغمبر به معناى انعطاف او به وى است، به وسيله رحمتش، البته انعطافى مطلق. (مرحوم علامه طباطبایی – المیزان)
و چون رحمت، لطف، محبت، انعطاف مستقیم خداوند متعال همه وصل به او میگردد، به مؤمنین فرمود تا با سلامت عقل و نفس و شناخت و ایمان، اسلام آورده و تسلیم وی گردند و بدینوسیله به این آسمان بیکران رحمت الهی «وصل» گردند.
«يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَ سَلِّمُواْ تَسْلِيمًا» - شما هم اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او صلوات بفرستيد (وصل شوید) ، و آن طور كه بايد تسليم شويد.
راه وصل شدن به او نیز اتصال به قرآن کریم است و تداوم این اتصال نیز با اتصال به «ولایت و امامت» صورت میپذیرد و تا ابد و به صورت جاویدان، در دنیا و آخرت ادامه دارد.
در کلام وحی از طریق او فرمود که با «نماز» به من وصل شوید. «صلوة» یعنی وصل شدن. هم چنین فرمود: به ارحام خود، مانند والدین، خویشان، نزدیکان و دوستان وصل شوید «صله ارحام» داشته باشید. با ازواج و «وصلتی» هدفدار به من نزدیک شوید و سایر عبادات، بایدها و نبایدهایی که همه برای وصل شدن بیان شده است.
پس مهم است که انسان بصیر و مؤمن در طول حیات و هر حرکت خود، اعم از مادی یا معنوی، دقت کند که به کدام سو میرود و قصد «وصل» شدن به چه چیزی را دارد و آیا این اتصال، حلقهای از حلقات اتصال به محبوب و معشوق واقعی، خداوند کریم است یا خیر؟
باید برای «اتصال» به او وسیله جست و به زنجیرهی اتصال توسل نمود و با اتصال به حلقات زنجیره وصل به محبوب (عروة الوثقی) به محبوب وصل شد. و در راه این توسل و اتصال از هیچ تلاش و جهادی فرو گذار ننمود. و باید دقت داشت که «جهاد» به هر گونه تلاشی اطلاق نمیگردد، بلکه چنان چه مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای فرمود: به آن تلاشی اطلاق میگردد که جنبهی مبارزه با دشمن نیز داشته باشد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده، 35)
ترجمه: اى كسانى كه در زمره مؤمنين در آمدهايد، از خدا پروا داشته باشيد، و در جستجوى وسيلهاى براى نزديك شدن به ساحتش- كه همان عبوديت و به دنبالش علم و عمل است برآئيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار گرديد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
- تعداد بازدید : 2921
- 21 بهمن 1390
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت