ایکس – شبهه: به چند نکته بسیار مهم و کلیدی در این بحثی (که بسیار مطرح میشود) دقت نمایید:
نکته اول - کعبه:
اگر چه کعبه در حج و عمره زیارت میشود، اما کعبه برای زیارت هم نیست، بلکه بیت المعمور است، بیت العتیق است، بیت الله است، تصویر مادی عرش الهی روی زمین است، قطب مادی و مرکز توجه و جهت مسلمین است، زادگاه ولایت، لذا «قبله» است. یعنی سمت و سوی معنوی و مادی قرار گرفتن در محضر الهی.
نکته دوم شرک نبودن زیارت، دست کشیدن، بوسیدن:
به رغم تفکر و فرافکنی وهابیت، هر دست کشیدن و بوسیدنی نیز از مصادیق پرستش نیست، هر چند که میتواند از مصادیق محبت یا تکریم باشد. مگر انسان دست پدر و مادر یا معلم و یا حتی پای پدر و مادر را ببوسد، آنها را پرستش کرده و شرک است؟ یا اگر از باب تبرک دستی بر آیات قرآن در کتاب، یا روی در و دیوار مسجد یا حرمی بکشد، آن را پرستش کرده است؟ اگر چنین باشد که هر مصاحفه، دست دادن و روبوسی در دید و بازدیدها نیز از مصادیق پرستش بوده و شرک میشود.
دقت شود که پرستش (چه خدا و چه غیر خدا)، وقتی است که پرستنده شخص یا چیزی را معبود خود گرفته باشد. آن وقت نه وقت دست دادن و بوسیدن، بلکه هر گونه نگاه یا توجه عابدانه به آن نیز از مصادیق عبادت و بندگی و پرستش است. اما اگر به قصد عبادت نباشد، حتی نماز و روزه نیز عبادت نیست. چنان چه قرآن راجع به برخی از نمازگزاران می فرماید: «فویل للمصلّین – وای بر این نمازگزاران».
اگر انسان دست مادرش را نیز به قصد بندگی ببوسد شرک است، و اگر انسان دست او یا دیوار کعبه را به قصد پرستش خدا ببوسد، عین عبادت است. چنان چه نماز برای خدا عبادت و برای ریا یا هر هدفی به غیر از قرب به خدا، شرک است. لذا نیّت میکنیم دو رکعت نماز صبح میخوانم، قربة الیالله.
نکته سوم – آثار و قوانین محبت و طریق ابراز:
دقت شود که وهابیت انگلیسی، تلاش بیوفقهای داشته و دارد که «محبت» را که روح اعتقادات، گرایشات و عبادات مسلمین است از آنها بگیرد، تا اسلامشان مبدل به جسدی گردد که جسم و شکل دارد، اما روح ندارد. همین اسلام خشک و بی روح وهابیها و سلفیهاست که به جای عشاق و پویندگان راه سید الشهداء ابا عبدالله الحسین (ع) و منتظران حضرت مهدی (عج)، تروریستهایی چون القاعده و طالبان یا رژیمهایی چون سعودی و بحرین را به ارمغان میآورد که امریکا و انگلیس را عبادت کرده و مسلمین را قتل عام میکنند.
دقت شود که همیشه و در هر حال و کاری، هدف همان محبوب است و محبوب هدف است. و محبت انگیزه و موتور حرکت است. (1) خداوند متعال و هادی، آیات بسیاری در اثبات توحید و نبوت و معاد نازل مینماید، اما آنجا که میخواهد دستور حرکت دهد، محبت را محور قرار میدهد، چرا که انگیزه و موتور حرکت فقط محبت است و نتیجه حرکت به سوی محبوب را نیز «محبت متقابل» بر میشمرد و نه بهشت و نعمتهایش:
«قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»(آل عمران، 31)
ترجمه: بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزنده مهربان است.
و برای همین اثر عشق و محبت است که به پیامبرش فرمود: بگو از شما چیزی نمیخواهم مگر موّدت (کف محبت) اهل بیتم را.
از قوانین محبت (به هر کسی یا هر چیزی) این است که به قول حکما «حبّ ذات، حبّ آثار ذات را به دنبال میآورد»، یعنی شما به هر چه محبّت داشته باشید، به هر چه که اثری از اوست نیز محبت پیدا میکنید. و ابراز محبت او نیز به اشکال مختلف است. گاه بیان میدارد، گاه دست میکشد، گاه نگاه میکنید، گاه میبوسد و ... . آن که به خدا محبت دارد، پیامبر خدا، کتاب خدا، دین خدا، مؤمنین به خدا و ... را نیز دوست دارد، و آن که مثلاً به طاغوتی چون امریکا و انگلیس محبت دارد، سیاست آنها، زبان آنها، اخلاق آنها، مد لباس آنها، شو و موسیقی آنها ... و در و دیوار متعلق به آنها را نیز دوست دارد. در دل آنان وقتی اسم و یاد نیویورک، لندن و پاریس می آید، همان شوقی ایجاد می شود که در دل مؤمن وقتی اسم و یاد مکه، مدینه، کربلا، مشهد و ... میآید ایجاد میشود. چون: حبّ ذات، حبّ به آثار ذات را به دنبال دارد.
ندیدیم که مادر چگونه نامه یا عکس فرزند خود را که به مسافرت رفته است دست کشیده و میبوسد؟ ندیدیم در موزهها، نمایشگاهها و ...، روی کالاها یا اجناس نوشتهاند «لطفاً دست نزنید»، چرا؟ چون میدانند وقتی انسان دوست دارد، ناخودآگاه میخواهد ارتباطی بین خود و محبوب برقرار نماید و دستش را برای لمس دراز میکند.
دست کشیدن و بوسیدن کعبه یا در و دیوار مسجد یا ضریح در حرم نیز همینگونه است. همه از محبت است – بوی پیراهن یوسف و کشیدن آن به چشم است. و آن هم محبتی در طول محبت الهی، لذا نه تنها شرک نیست، بلکه عین عبادت پروردگار عالم است. مؤمن چون خدا را دوست دارد، مقربین و محبین و محبوبین او را هم دوست دارد و این محبت خود را بروز میدهد، وگرنه هیچ موحد و مؤمنی آهن و گچ و سیمان بوس نیست. بلکه عشق به ذات، عشق آثار به ذات را در آنان ایجاد کرده است. و برای محبوب اصلی، زیارت میکنند، مصافجه میکنند، روبوسی میکنند ... و آنان که تلاش میکنند روح محبت را بگیرند، اهل شرک و بدعت هستند.
کلمات کلیدی:
گوناگون زیارت عبادت حج