ایکس – شبهه: ابتدا دقت نمایید که اثبات یا نفی دین، یک مقولهی عقلی است و نه یک نماد تجربی. لذا صنایع (تکنولوژی)، خانه بزرگ، خودروی شیک و گران قیمت، بازی فوتبال یا پیشرفت در فیلمسازی و سایر مظاهر زندگی محک تشخیص حقیقت و ضرورت دین نیستند و نه دینی را اثبات میکنند و نه نفیمینمایند.
وجود خدا و ضرورت دین خدا با یخچال و تلویزیون و سفینه فضایی اثبات و نفی نمیگردد. لذا چنین نیست که بگوییم در زمانی که دانشمندان مسلمان تازههای ریاضیات، نجوم، پزشکی، حکمت و فلسفه، ادبیات و هنر، معماری و ... را کشف کرده و به جهان صادر مینمودند، اسلام دین حقی بود و موجب پیشرفت بود، اما امروز که غیر مسلمانان در این علوم تلاش بیشتری دارند و موفقترند، پس اسلام حق نیست و دین ضرورتی ندارد و موجب عقب افتادگی میگردد!
الف – باید ابتدا از خود بپرسیم که آیا علت عقبافتادگی مسلمانان امروزی، توجه آنان به دین مبین و پویای اسلام است و یا بیتوجهی آنان به خدا، به قرآن و آموزههای اسلامی؟!
آیا چون به خداوند متعال ایمان آوردند و در آیات قرآن چنان چه فرموده تأمل، تعقل و تفکر کردند و به دستورات الهی از وجوب کسب علم گرفته تا تأمین معاش و توجه به آخرت و تا پرهیز از غفلت، ضرورت دشمنشناسی و مبارزه با جهل و ظلم عمل کردهاند، عقب افتادهاند؟ یا چون از اسلام فقط نامی برای خود نگهداشته و به آن توجه و عمل ننمودند عقب افتادهاند؟
ب – در خصوص نامسلمانان که بخشی از آنها پیشرفتهایی داشتند نیز پس از توجه به این که «چنین نیست که در هر امری از امور و شئون زندگی پیشرفت داشته و تک باشند»، باید از خود سؤال کرد که آیا بیتوجهی آنها به اعتقادات، دین، اخلاقیات، ارزشها و ... موجب پیشرفتشان در تکنولوژی شده، یا توجه کردنشان به علم، صنعت، هنر، معماری و سایر ضروریات زندگی سبب رشد زندگی مادی آنها گردیده است؟!
ممکن است که کلیسا در برههای مزاحم توجه به دنیا و قوانین خلقت و کشف و استفاده از تجلیات علم الهی در عالم خلقت بوده باشد، اما نمیشود «دین را کلیسا و کلیسا را دین» نامید و با بیان ضعفهای کلیسا، دین اسلام را که همیشه توصیه به کسب علم، سعی و کوشش، پیشرفت و رفاه، عدالت اجتماعی و ... نموده است محکوم نمود.
ج – آیا دین اسلام به مسلمانان فرموده بود که حکومتهایی چون قاجار و پهلوی در ایران یا آل سعود در عربستان یا بعث در عراق را بپذیرند تا موجب ننگ و عقبافتادگی ملتهایشان گردند؟! آیا دین اسلام به این حکومتها یاد داده بود که تنبل، خواب، خوشگذران، بیبصیرت، ظالم، خودفروخته و غربزده باشند؟! آیا چند قرن استعمار و استثمار زدگی و در واقع استحمار ملّت و عقب نگهداشته شدن آنها معلول دین بود؟! یا عدم توجهشان به دین از یک سو و به دنیا به بهانهی دین از سوی دیگر موجب این خسران گردید؟!
اگر چنین بود، پس چرا با شعار «الله اکبر» بیدار شده و میشوند؟! ملت ایران با شعار «لا إله الا الله» خود را از یوق بندگی طواغیت شرق و غرب نجات دادند و مستقل شدند و پس از آن نیز در سایه دین اسلام، سعی در جبران عقبافتادگیها کرده و به علوم و فنون دست یافتند، تا آنجا که غرب بیدین را عصبانی و نگران کرده است؟!
د – البته به رغم پیشرفت تکنولوژی و تا حدودی رفاه مادی (البته در گذشته) در جهان بیدین و به ویژه غرب، عقبافتادگیها، مشکلات و معضلات آنها نیز کم نیست و معلوم میشود که نا اختراع سفینههای فضایی به دادشان رسیده است و نه آزادی جنسی و شرابخواری.
مردم غرب و شرق به رغم تولید مرسدس یا تویوتا، یا گوشی همراه آیفون 5 یا برخورداری از تیمهای فوتبال سرشناس و نیز هالیوود و رسانههای خبری زنجیرهای، تحت استثمار حکومتهای ظالم و قهار خود هستند و به همین دلیل هر روز در ایالات متفاوت امریکا و شهرهای گوناگون اروپا تظاهرات مردمی و صنفی برگزار میگردد و کشورها یکی پس از دیگری در حال سقوط اقتصادی هستند.
امروزه در دنیا جنگ و آشوبی نیست که امریکا و اروپای متحد آن را به راه نیانداخته باشند و دست پلید فراماسون و نوچهاش صهیونیسم در هر تحرک سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... از آستین بیرون میآید.
امروزه جهان غرب نگران افزایش فقر از یک سو و گسترش قتل و تجاوز علیه زنان و کودکان از سوی دیگر است و حکومتهای به اصطلاح پیشرفتهی لیبرال دموکراسی و به قول شما تک در همه چیز، بدون توجه به این معضلات و نارضایتی و تنگناهای مردم، فقط به فکر قانونی کردن ازدواج همجنس گراها هستند!
کلمات کلیدی:
گوناگون