ایکس – شبهه: اول باید بدانیم که «شانس» یعنی چه؟ و بعد ببینیم آیا در طبیعت چیزی هست که شانس بیاورد یا خیر؟
الف – شانس به آن معنایی که معمولاً در اذهان رایج است نمیباشد. اذهان گمان میکنند که شانس مانند موجودی پنهان است که به هر کس رو کند، برایش موفقیت میآورد! مثل همان که در فارسی از آن به «همای سعادت» تعبیر شده است. در اشعار یا قصههای نیز بیان شده است که مثلاً اگر این همای سعادت بر دوش کسی نشست، او به پادشاهی میرسد.
ب - شانس (chance ) یک کلمهی فرانسوی است و معنای آن نیز چنان چه در لغتنامههای معتبری چون دهخدا یا معین آمده است، «بخت، اقبال و فرصت» میباشد و برخی نیز «اتفاق یا اتفاق افتادن» را به آن افزودهاند.
ج – عالم خلقت که تجلی علم، حکمت و مشیّت الهی میباشد، عالَمِ «نظم» است که بر اساس قواعد ثابتی چون «علت و معلول»، «حرکت و محرک»، «فعل و انفعال»، «تأثیر و تأثر» و ... آفریده شده است، لذا هیچ اتفاقی در آن بیجهت رخ نمیدهد و هیچ حادثه یا پیامدی نیز خارج از قوانین یاد شده واقع نمیگردد. لذا در عالم «تصادف» و فعل تصادفی به مفهوم رایج اذهان نیز نداریم. منتهی بسیار اتفاق میافتد که مردم علت وقوع اتفاق یا بروز حادثه را نمیدانند و اسمش را تصادف، بدشانسی یا خوش شانسی میگذارند.
به عنوان مثال: مربی تیم میگوید: موقعیتهای مناسبی داشتیم، اما شانس نیاوردیم که گُلی بزنیم! حال اگر از او بپرسید که شانس نیاوردیم یعنی چه؟ میگوید: یعنی بخت با ما یار نبود! اما واقعیت این است که اگر شرایط به لحاظ موقعیت بازیکن مهاجم، مدافع، زاویه ضربه، شدت ضربه، نحوهی یارگیری و ... محاسبه گردد، معلوم میشود که گُل نزدن امری بسیار بدیهی و طبیعی بود و اگر صدهزار بار دیگر همین شرایط ایجاد شود، باز هم توپی وارد دروازهی حریف نخواهد شد.
د – گاهی مردم از روی تنبلی به دنبال مقولهای به نام شانس یا اشیای شانسآور میروند و گاهی نیز از روی خرافه معتقد به شانس (به معنای رایج در اذهان) شده و به دنبال اشیایی میگردند که برای آنها شانس بیاورد.
راحت طلبی مطلوب عموم است، لذا دوست دارند به جای آن که با فکر، تعمق، تعقل، برنامهریزی، کار و تلاش، گشایش و موفقیت را به دستآورند، یک سنگی، مهرهای، دعایی، وردی و چیزی را با خود حمل کنند تا او برایشان سعادت بیاورد و نامش را نیز شانس میگذارند.
به مردم گفته شده که نماز، نماز شب، صلهی ارحام، نگاه مهربانانه به صورت پدر و مادر، رفتار خوش با همسر و فرزند، رعایت همسایه، صدقه و ...، گشایش، برکت و موفقیت میآورد، اما برخی که تنبل هستند، مایلند یک تکه سنگ و استخوان به همراه داشته باشند و بدون زحمت شانس بیاورند.
ﻫ – البته در این عالم هیچ چیزی بیحکمت و بیتأثیرهای شناخته شده و شناخته نشده خلق نشده است. وقتی علم ثابت کرده اگر مگسی در پکن بال بزند، در آتمسفر لندن تأثیر میگذارد، معلوم است که نه تنها هر شیای، بلکه حالات روانی و روحی و باورهای غلط و درست نیز در اتفاقات گشایشآور یا گرهآور تأثیر گذار هستند. چنان چه در احادیث و آموزههای اسلامی هم بر اثر باور و یقین تصریح شده است و هم برای سنگهایی چون عقیق و فیروه، آثاری در دستی که برای دعا بالا میرود و یا برکت و رزق بیان شده است، منتهی شکی نیست که حتی دعای بیعمل فایدهای ندارد، چه رسد به سنگ بیجان یا بخشی از جسد یک حیوان مثل مهره مار که غالباً «مُردار» نیز هست و احکامش چون نجس و پاکی یا لباس نمازگزار باید رعایت گردد.
و - پس، اولاً شانس به آن مفهومی که در اذهان رایج است، وجود ندارد، چرا که عالم بر اساس نظم خلق شده است. ثانیاً هیچ چیزی به اندازهی معرفت، علم، ایمان، اخلاص، توکل، دعا، توسل، کار و تلاش بر اساس نظم و برنامهریزی برای انسان «شانس» به معنای درست آن که بخت و اقبال است، نمیآورد. ثالثاً برای همراه داشتن اشیاء و دعاها، فقط به آن چه در احادیث آمده و فقهای دین بیان کردهاند اکتفا گردد. مثل عقیق، فیروزه، دعای شرف شمس، حرزهای مشهور و موثق و... . این رعایت سبب میگردد که انسان کار بی حکمت و بر اساس خرافه انجام ندهد و خدایی ناکرده به شرک خفی نیز دچار نگردد.
کلمات کلیدی:
گوناگون