مگر نه اینکه در قرآن بیان شده که ما قرآن را با بیانی ساده نازل کردیم تا همگان بفهمند؛ پس چرا برای درک کامل این کتاب مقدس به این همه تفسیر نیازمندیم و این که گاه از آیاتی که ظاهراً معنای واضحی دارند بعضی تفسیرها مطالبی مینویسند که من 100 سال هم به ذهنم نمیرسد. پس این چه متن سادهایست؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: برای فراگیری الفبای فارسی نیز نیازمند به معلم و تفسیر و تصویر و مشق و توضحی و ... هستیم، چه رسد به یک کتاب علمی جامع و چه رسد به کلام الله مجید. یک بیت شعر یا یک غزل ادبیانه و حکیمانه نیز قرنها مورد تفسیر قرار میگیرد، یا هم چنین یک رمان. حتی وقتی همسر یا دوستی برای طرفش نامهای چند خطی بنویسد، وی آن را خط به خط و فراز به فراز تفسیر میکند، اما به قرآن کریم که میرسد، میگویند: اگر گفته ساده است، پس چه نیازی به تفسیر دارد؟
بله، البته که خداوند کریم قرآن کریم را برای همگان سهل و آسان قرار داد. آیه ذیل چهار بار در قرآن کریم تکرار شده است که البته هر بار به بُعدی اشاره دارد:
« وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ » (القمر، 17)
ترجمه: و قطعاً قرآن را براى پندآموزى آسان كردهايم، پس آيا پندگيرندهاى هست؟
اما معنای آسان قرار دادن این نیست که بیانی ساده است و فاقد مفاهیم بلند و ژرف است و اول و آخرش همان است که هر کسی از ظاهرش میفهمد. هر چند که حتی فهم ظاهر نیز درجات دارد.
دقت شود که نه تنها قرآن کریم، بلکه هر کلامی ظاهری و باطنی دارد و هر چقدر علیمانهتر و حکیمانهتر باشد، بواطن بیشتری دارد، چنان چه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: قرآن ظاهری دارد و باطنی و باطنش نیز باطنی دارد و ... - مثل اقیانوس یا آسمان، که هم ظاهرش قابل فهم و بهرهوری است و هم اعماق یا اوج بیانتها دارد که هر کس به اندازه فهم، شعور، علم و ذوقش میتواند در آن سیر کند. و قرآن کریم، احسن و اکمل کلامهاست، چون «کلام الله» است.
الف – وقتی به فارسی میگویید: «من تو را دوست دارم»، جملهی بسیار ساده و روشنی است که هر شنوندهای معنا و مفهوم اولیه و ظاهری آن را میفهمد. اما یکی اقدام به تفسیر میکند و شروع میکند به تشریح این که «من» کیست؟ آیا جسم است، آیا روح است؟ آیا قلب و جان است و ...؟ سپس میپردازد به این که دوست داشتن یعنی چه و مراتب آن چگونه است و سپس در خصوص رابطهی عمیق انسان با «دوست داشتن» تفسیر میکند و ناگهان مخاطب متوجه میشود که همین جمله سادهی «من تو را دوست دارم»، چه بواطن و اعماقی داشته که به ذهن او خطور هم نکرده است.
ب – قرآن کریم نیز همین طور است. مثال را از سوره حمد بیاوریم، چون تمامی مسلمانان جهان از هر ملیت و به هر زبانی که باشند، با آیات آن آشنایی دارند، چرا که دست کم روزی ده بار این سوره را در نمازهای یومیه و واجب خود قرائت میکنند.
ب/1 - « الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ » - معنایش روشن است و همگان میفهمند: «حمد مخصوص خداست که پروردگار عالمیان است». حال یکی در این آیه تأمل و تفکر مینماید که «حمد» یعنی چه و فرقش با «شکر» چیست؟ چرا شکر و تشکر نسبت به بندگان نیز جایز است، اما حمد مخصوص خداست؟ چرا برای اشاره به خداوند متعال اسم «ربّ» را پس از «الله» آورده است و مثلاً نفرموده است: «الحمد لله مالک العالمین»؟ و سپس این تحقیقات را با تأسی به بیانات اهل عصمت (ع) و هم چنین ادبیات و ...، تشریح و بیان میکند که به آن میگویند تفسیر یا شرح و ... .
ب/2 – معنای « اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ – ما را به راه مستقیم هدایت فرما»؛ اگر چه برای همگان ساده و قابل فهم است، اما ساده و آسان بودن، دلیل آن نیست که هیچ عمقی برای اهل علم، حکمت و بصیرت نداشته باشد. لذا یکی به مقوله هدایت که مخصوص الله جل جلاله است میپردازد؟ سپس به معنای «صراط» و تفاوتش با «سبیل» که هر دو در قرآن کریم آمده است توجه میکند که به تعبیری سبیل راه است و صراط بزرگراه – بعد توجه میکند که چرا در قرآن سبیل را «سبیل الله» میفرماید، اما به «صراط» که میرسد به اشخاص استناد میکند و میگوید» « صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ »، بعد در قرآن کریم سیر میکند که « أَنعَمتَ عَلَيهِمْ » چه کسانی هستند و میفهمد که آنها انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین هستند که او نیز باید در بزرگراه آنان وارد شود:
« وَمَن يُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا » (النساء، 69)
ترجمه: و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته [يعنى] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند.
ج – قرآن از همین حروف الفبای عربی تشکیل شده است، پس قرائتش برای همه ساده و ممکن است – از همین کلمات و جملات معمول در محاوره تشکیل شده است، پس فهمش ظاهرش نیز ساده است، اما این سادگی به مثابه [العیاذ بالله] بیمحتوایی نمیباشد.
د – خداوند متعال فرمود که قرآن را برای پند آموزی ساده کردیم. بله بسیار ساده و روشن میفرماید « اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ »، اما به همان سادگی و وضوح نیز میفرماید که همه چیز در آن بیان شده است و برای هر کس که تسلیم و مسلمان شود، هدایت و رحمت است « وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ » و به همان سادگی و قابل فهم عموم میفرماید: همگان عمق این تبیان همه چیز و هدایت و رحمت را درک نمیکنند، پس باید به «راسخون فی العلم» مراجعه نمایند و به همان سادگی میفرماید که قرآن را به تنهایی نفرستادیم، بلکه رسول را فرستادیم و کتاب و میزان را به همراهش نازل کردیم. یعنی کسی نگوید که کتاب کافیست، بلکه نبی است که تزکیه نفس و تعلیم کتاب میکند و میزان نیز الگوی عینی آن است. به همان سادگی میگوید که اجر رسالت، «مودت اهل بیت علیهم السلام» میباشد و ... – اما خود این مفاهیم بسیار ژرف هستند که فهمش تعلیم و تفسیر و تشریح میخواهد. لذا برایش معلم قرار دادهاند.
از این رو به همان سادگی میفرماید که بله قرآن برای پندآموزی ساده است، اما برای تعلمیش و بیان اهداف، مقاصد و مفاهیم بلندش، انبیا را فرستادم و کتاب را به آنها نازل کردم، چون همگان ظرفیت دریافت تمام آن را ندارند و افزود که این انبیا برای تزکیه، تلاوت آیات و هم چنین تعلیم کتاب و حکمت ارسال شدهاند. خب اگر معنای راحت بودن، ساده و سطحی بود که دیگر نبی لازم نداشت – قرآن کریم کلام الله، تجلی الله در کلام و کتاب هدایت بشر است - پس آیا میتواند به آن معنا و مفهومی که از راحتی و آسانی فرض میشود، سطحی باشد؟! یا همگان بتوانند با در دست گرفتن یک جلد کلام الله مجید و یک روخوانی، همه ظاهر و بواطن آن را درک کنند و بگویند: «کتاب خدا برای ما کافیست؟!»
« هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ » (الجمعة، 2)
ترجمه: اوست آن كس كه در ميان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان] قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
قرآن کریم با زبانی ساده و همه فهم، میفرماید که ظاهر این کتاب برای همه قابل فهم است و در همین ظاهر بیان داشتهام که از الله، رسول و اولیالامر اطاعت کنید.
مرتبط:
- تعداد بازدید : 46051
- 22 اردیبهشت 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن
نظرات کاربران
سلام ببخشید فرمودید با رجوع به معلم و از راهش آسان است. ولی گویا این هم چندان قابل قبول نیست. چون الآن هم با وجود رجوع به روایات و تفاسیر اولا اختلافات در فهم قرآن بسیار است. ثانیا این رجوع به روایات و تفاسیر و... خود عمری طول میکشد و زحمت بسیار دارد. پس مردم عوام و ساده چگونه باید بفهمند؟ جواب این است که از طریق علما دین. چون آنها ادامه دهنده راه انبیاء هستند. ولی اختلافات بین علما هم وجود دارد
سایت - معلم، علم را کلمه به کلمه و ساده آموزش می دهد، معلمی که الفبا می آموزد، خودش خیلی با سواد است.