«ایکس – شبهه»: تمامی این قبیل سؤالها و شبههها، به خاطر خلط مبحث، تحریف معنا و سوء استفادهای است که دشمنان خدا، اسلام و مسلمین برای ایجاد انحراف مینمایند و مطمئن باشید اغلب کسانی که چنین سخنانی را میسازند و به گونههای مختلف به اذهان عمومی القاء میکنند، اصلاً هیچ اعتقادی به خدا ندارند، چه رسد به اسلام. اینک برای روشنتر شدن موضوع، به نکات ذیل توجه فرمایید:
الف – همهی ارتباط بنده با خداوند متعال، ارتباط مستقیم است. مسلمان، روزی 17 رکعت نماز میخواند و به عنوان انجام یک واجب، ده بار میگوید: «اهدنا الصراط المستقیم». پس هر رابطهای که بنده با خدای متعال برقرار نماید، ارتباط مستقیم است.
ب – منتهی چه کسی گفته که ارتباط مستقیم، یعنی «حذف واسطه»ی ارتباط؟ آیا تحقق چنین امری، حتی در جهان مادی و روابط فیزیکی ممکن است؟ مثلاً کسی که میخواهد مستقیماً به سوی نقطهای حرکت کند، دیگر از واسطههایی چون راه، جاده، قوانین حاکم، وسیلهی نقلیه، نقشهی راه و ... استفاده نمیکند؟ یا کسی که میخواهد مستقیماً با کسی حرف بزند، دیگر در صورت دور بودن از واسطههایی چون تلفن، نامه، ایمیل و ... استفاده نمیکند و اگر نزدیک است، از واسطههای چون: زبان، حلق، تارهای صوتی، منطق و ... استفاده نمیکند؟! چه کسی میتواند بدون هیچ واسطهای حتی یک جرعه آب بنوشد و یا یک قدم بردارد؟! پس معنای «ارتباط مستقیم»، قطع واسطهها برای برقرار ارتباط نیست.
ج – در عبادات نیز همینگونه است. چگونه یک فرد بدون واسطه قرار دادن پیامبر اکرم(ص)، وحی، قرآن و ...، خدای خود را میشناسد که بتواند عبادتش نماید؟! و چگونه بدون راهنمایی و تعلیم و تبیین نقشهی راه، صراط مستقیم را در مییابد؟! چگونه بدون واسطه قرار دادن نماز، روزه و ... عبادت میکند؟ اصلاً چگونه با خدا بدون هیچ واسطهای، مثل زبان، ادبیات و ... حرف میزند؟!
پس عبادت مستقیم به معنای حذف واسطه، یک دروغ محض و یک حیله برای دور کردن انسان از خدا و اسلام است و کسانی که چنین ادعایی دارند، اصلاً خدا و اسلام را قبول ندارند. و در میان مسلمین نیز هیچ مذهبی، به جز فرقهی وهابیت که از سوی انگلیس برای نابودی اسلام تأسیس گردید، چنین ادعایی ندارد. اگر چه آنها نیز در مقام عمل، متوسل به واسطهها هستند. مگر قرآن را بی واسطه گرفتهاند و اکنون نیز بیواسطه وحی را اخذ میکنند؟ مگر در بیان احکام من درآوردی، به علمای خود رجوع نمیکنند و مگر آنها آیات و احادیث درست و غلط و با تفسیر به رأی را واسطهی اثبات حقانیت خود نمیکنند؟!
د – عبادت و بندگی خدا، اصلاً غیر مستقیم ندارد و بندگی اگر بندگی باشد، حتماً مستقیم است و اگر مستقیم نشد، حتماً دچار اعوجاج و انحراف و در نهایت شرک میگردد. اما چنان چه بیان گردید، معنای واژهی «مستقیم»، حذف واسطه نیست.
اینک از خداوند متعال که محبوب و معشوق دلهای مؤمنین است، سؤال میکنیم و میگوییم: «یا حبیب قلوب الصادقین و یا غایة آمال العارفین»، لطفاً بفرمایید که چگونه تو را خالصانه و مستقیم عبادت کنم؟ او نیز میفرماید: من هادی هستم و پاسخ تو را قبل از سؤالت، با واسطه قرار دادن وحی و انبیای خود بیان داشتهام و فرمودهام:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم ...» (النساء – 52)
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید الله، رسول و ولات امر خود را ... .
میپرسیم: بار الها! ما تو را دوست داریم و امید لقای تو را داریم، چگونه مستقیم به سویت بیاییم؟ به واسطه همان پیامبر (ص) و وحی میفرماید:
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ» (آل عمران - 31)
ترجمه: [ای پیامبر] بگو، اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بيامرزد كه خدا آمرزنده مهربان است.
آیا اینها واسطه نیست؟ و آیا استفاده از واسطه برای انجام یک فعل و رسیدن به یک مقصود، به معنای خروج از صراط مسقتیم آن است؟ پس چرا خود فرمان به آن داد؟ و چرا فرمود:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده - 35)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد و به سوى او وسيله بجوييد و در راه او جهاد كنيد باشد كه شما رستگار شويد.
مثل این است که کسی در وسط بیابانی بگوید: تشنه هستم و این تشنگی اگر ادامه یابد به هلاکت میرسم! بعد به او بگویند: به وسیلهی چاه و دلق و طناب و زور بازو، آبی در بیاور و بنوش تا هلاک نشوی. و او بگوید: آیا نمیشود بدون اینها سیراب شد؟!
ھ – مگر هدایت و دعوت به شناخت و پرستش خداوند متعال، از سوی خودش بدون واسطه انجام پذیرفته است که اکنون عدهای مدعی شوند که میخواهند بدون واسطه عبادت کنند؟! اگر قرار بود واسطهای در میان نباشد که اصلاً نبی و رسول نمیفرستاد. و رسولان نیز برای قصه گفتن و یا نصیحت و موعظه نیامدهاند، بلکه به تحقیق برای اطاعت کردن آمدهاند، که اطاعت آنها همان صراط مستقیم است. لذا اگر کسی به بهانهی «ارتباط و عبادت مستقیم» آنها را کنار گذاشت، به خودش ظلم کرده است. یعنی از مسیر عدل و صراط مستقیم خارج شده است و باید سریعاً به دامان رسول برگردد و اگر رسول نیز پذیرفت، خدا هم میپذیرد. چنان چه فرمود:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً» (النساء -64)
ترجمه: و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم جز براى آنكه به اذن خدا، فرمان وى ببرند (اطاعتش کنند) و اگر آنها هنگامى كه بر خودشان ستم مىكنند پيش تو آيند و از خدا آمرزش بخواهند و پيامبر [نيز] برايشان آمرزش بخواهد، بىگمان خدا را توبه پذير مهربان يابند.
و – دقت شود که عبادت خداوند متعال، انجام فرامین اوست. و اگر هر کسی به میل خود کاری کند، خودش را عبادت کرده است و نه خداوند متعال را. پس نقش انبیای الهی و ائمهی معصومین علیهمالسلام، همان نقش واسطهی تعلیم و تزکیه و هدایت و رشد و تقرب است. لذا کسی آنها را عبادت نمیکند، بلکه به امر پرودگار، با اطاعت از آنان، پروردگار را آن گونه که خودش فرموده عبادت مینماید.
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید